دوستان چند صباحی دندان بر جگر بگذارید!

[Inja-Rasht]

این درد دل یک هوادار "داماش" است. یک هوادار گیلانی، یک هوادار رشتی که دلش نماینده دلهای زخم خورده تمام شهرهای استانش است. (البته به غیر از یک شهر یا بهتر بگویم بندر)
درد دلم از این همه هجمه، تحریف و تبلیغ دروغ است بر علیه مرکز استان فرهیخته و نخبه پرور گیلان، رشت. میدانم چرا ولی نمی¬دانم چطور این همه هماهنگی در طی چندماه بر علیه فوتبال این شهر شکل گرفته؟ از این رو فقط می¬گویم چرا این هجمه، تحریف و تبلیغ بر علیه مردم این شهر به دروغ و بگونه¬ای غیر منصفانه یا بهتر بگویم غیر انسانی در حال گسترش است. البته در ابتدا متذکر شوم که لغزش¬های هواداران این خطه را ندید نگرفته و به رسم مسلمان نماها قصد تحریف و سرپوش گذاردن بر آن را ندارم. همانگونه که هواداران اصیل و مدیران فهیم این تیم محبوب گیلانی خود قبل از هر محکمه ای به اشتباه خود اعتراف می کنند.
اما اصل مطلب: چرا؟
من فقط یک جواب در قبال این سوال دارم. برای اینکه گیلانی معمولا زودتر و بیشتر می فهمد. حتی از قشر فوتبالیست و هوادارش. برای این مدعا دلیل دارم.
در صدا وسیمای این مملکت مسلمان خلاصه فهمیدند که لرها هم فرهنگی غنی و بلکه برتر از پایتخت نشینان مظلوم نمای این مرز و بوم دارند. همه بسیج شده بودند و به به و چه چه که چه میزبانی؟ چه مهمان نوازی؟ پایتخت نشینان دهانشان باز مانده بود که چرا طبق رسمی که خودشان بنا نهاده اند فحش نثارشان نشده؟! البته اما چقدر حیف که معمولا این مردم یا نمی فهمند یا دیر می فهمند. و این بار هم بعد از تبلیغ و جنجال و فریاد و توهین به قومیت لر آن هم در روزی که برنده از زمین خارج شدند در کمال وقاهت زبان به اعتراف گشودند که بله، ما فکر نمیکردیم درودی ها اینقدر مهمان نواز، با معرفت و با فرهنگ باشند و میزبانی درودی ها نقطه عطفی خواهد بود در فرهنگ هواداری این کشور. حال بگذریم از اینکه اگر نتیجه به دلخواه آقایان رقم نمی خورد حرفشان کاملا به عکس آنچه که شنیدیم می بود.
اما آقایان! قبل از اینکه شما خیلی دیر متوجه این قضیه بشوید درودی ها در رشت تشویق شدند. حرف از درودی ها و گهر که به میان آمد خاطرات آن روزها برایم زنده شد که استقلال رشت کم کم در حال سر بلند کردن در فوتبال این کشور بود و تازه آمده بود به فوتبال کثیف این کشور. همانند نوزادی که بی گناه و پاک متولد می شود در جهانی پر از پلیدی. آن روزها هوادارانش نمی دانستند که فرهنگ هواداری در ایران هوچی گری، فحاشی و چاقو کشی است و به عنوان با فرهنگ ترین تماشاگران این کشور معرفی می شدند. برای این هواداران نو ظهور و تیمشان شعرها ساختند و تحقیرها کردند این پایتخت نشینان متمدن. بعدها داماش شهرشان برای یک بازی فوتبال به آبادان رفت که بقول اهالی فدراسیون و خبرنگاران و برخی مجریهای به اصطلاح عادل صدا و سیما بسیار پرشور بودند. ولی هنوز هواداران داماش نمی دانستند در این مملکت، پرشور یعنی چه؟ و مهمان نوازی چگونه است؟ آنچنان استقبالی از 100 هوادار داماش و البته بامعرفت های درودی همراه داماش شد که فکر می کنم همچون نگینی بر تارک فوتبال آبادان می درخشد. اما بعد از آنهمه مهمان نوازی چه شد؟ مجری های عادل بعد از آن ماجرا چه کردند؟ فدراسیون چی ها آن موقع خواب بودند یا بیدار؟ کر بودند یا شنوا؟ کور بودند یا بینا؟ بله هواداران نفت آبادان از دو بازی خانگی محروم شدند. حال آن ماجرا را مقایسه میکنم با وقایع بازی داماش-استقلال در لیگ و داماش-تراکتور در جام حذفی. ما فقط با 100 هوادار به آبادان رفتیم. بدون هیچ جنجالی. از استادیوم بیرونمان کردند، سنگ باران شدیم، چاقو خوردیم و از همه بدتر فحش شنیدیم. آنوقت آبادان از بازی خانگی محروم شد.
اما در بازی با ما، استقلال با کلی حاشیه سازی، هوچی گری، بهانه و جنگ های روانی که حتی در تیم های عربی هم دیده نمی شود آمد و هوادارانش همه گونه توهین به میزبان کردند و عده قلیلی از میزبانان هویت واقعی تیم پایتخت نشین را، آن هم بعد از آنهمه جو سازی فریاد زدند و داماش 2 بازی از حضور هوادارانش محروم شد.
چه عدالتی؟! عجب قاضی عادلی!!!!!!!!! بسیار عالی بود جناب حسن زاده. راستی یادم آمد، جناب حسن زاده طالش است و چقدر بی طرف بودند ایشان پس از جریان کتک خوردن داور توسط هواداران و حتی عوامل تیم شهرشان.
منتظر هنرنمایی عادلانه ایشان در مورد بازی داماش-تراکتور در جام حذفی هم هستیم. آنجا که چند به اصطلاح بازیکن تیم مهمان قافل از اینکه برخی مردم بیکار ایران در زمان بی کاری یاوه بسیار می بافند در مورد قومیت ها، آمدند و در حضور جوانان این شهر چشمشان از اختیارشان گریخت و آنگاه که برخلاف انتظارشان دندانشان در دهنشان ریخت به رسم مردم شهرشان آمدند و آدرس غلط دادند به رسانه ها که 15 نفر ریختند بر سر ما 4 نفر. آن هم بیهوده و ماهم در زمین بازی که هیچ ربطی به آن ماجرا نداشت هر غلطی دلمان خواست کردیم و جوابش را گرفتیم.
اگر بخاطر خاک گیلان نبود آرزو میکردم هر جایی که مردمش هیچ عرقی به آن ندارند از گیلان پاک شود. دیگر خسته شدیم از این لکه های ننگ و دیگر خسته شدیم از این همه توهین و تحقیر و دروغ.
در پایان امیدوارم قبل از اینکه گهر تازه متولد شده و پاک هم به نتیجه ای برسد که ما به آن رسیده ایم فکری بحال این فوتبال کثیف با این همه دروغگو یا بهتر بگویم دروغگر بشود و آخرین کلامم به همشهریانم است:
دوستان عمر این فدراسیون کثیف و کمیته افتضاحی آن به سر آمده پس چند صباحی دندان بر جگر بگذارید تا آب پاک این همه کثافت را بشوید.

[Milad_7]

[majid13]

عالی بود

[alex00755]

[size=18:242ec90ca8]ممنون عالی بود[/size:242ec90ca8]

[golsar-boy]

تمام کلماتت از عمق وجود همه رشتی ها بود. خیلی ممنون

[rashti_sarvar]

خیلی قشنگ بود. یادتون هست دو سال پیش این فردوستی پور به تیم تراکتور همش موضوع میگرفت تبریزها کاری کردن که دیگه نتونه چیزی بگه. شعار دادن: عادل فردوستی پور.....بیشرف بیشعور. مثل اینکه فردوستی پور دوس داره ما هم مثل تبریزی ها باهش رفتار کنیم. زنده باد گیلان. دنیا فقط رشت

[ARYANST122]

thanks

[damashmylove2]

مرسی خیلی قشنگ بود

[sansi]

[ali73]

خیلی ممنون

[shahinwade]

[Inja-Rasht]

قربون همه آبراران. افتخار من تایید و محبت شماهاست.

[Majid_Rasht]

تلخ بود اما واقعیت مرسی دوست عزیز که درد دل همه ما رو نوشتی