پوربخش اولین نبود و آخرین هم نخواهد بود

[color=black:e3b426544d][b:e3b426544d]پوربخش اولین نبود و آخرین هم نخواهد بود[/b:e3b426544d]
[/color:e3b426544d]
[align=justify:e3b426544d]چهار شنبه هشتم شهریور سال 1391 دیدار رفت داماش گیلان و ملون انزلی هفته هفتم جام خلیج فارس ، ورزشگاه عضدی رشت
ورزشگاه پیر شهر بازهم شرمنده از حضور هزاران هوادار دو تیم گیلانی در لیگ برتر شده ، جمعیتی که از ساعتها پیش برای دیدن داربی گیلان که چند سالی است با نام الگیلانو مشهور شده به ورزشگاه آمده اند و به نظر غیر قابل کنترل می آیند. مسئولان و مربیان تیم داماش سعی در آرام کردن جو دارند مطلبی که در انجامش ناموفق به نظر میرسند، اینبار تقریبا تمام ایران یر روی این بازی زوم کرده اند ، کمیته انظباطی قبل از بازی خبر از برخوزد با هر گونه تخلف میدهند ، رشتی ها میزبانند اما دامها و نیزه تهدیدها اینبار بیشتر به سمت میزبان نشانه رفته و این بهترین فرصت برای مظلوم نمایی و اشک تمساح ریختن رقیبی است که خود بدترین سابقه ها را چه در داربی و یا دیدارهای دیگر به یدک می کشد .کنترل یک عده معدود از تماشگران ملوانی و هماهنگی بین آنان ظاهرا سخت به نظر نمی رسد و این دامی است که تماشگران داماشی به راحتی در آن گرفتار می شوند ، فضای وحشتناک و زشت داربی های گیلان دوباره تکرار میشود و اینبار رشتی ها قربانی جو حاکم در ورزشگاه میشوند فریاد وا مصیبتا و مظلوم نمایی ملوانان در جلوی چشمان ناظران کمیته انظباطی به آسمان می رود ( گویی این اولین بار است که الگیلانو را تجربه می کنند و مهمان نوازی خود را فراموش کرده اند) نتیجه اما ضربه ای است که به پیکر داماش وارد می گردد ، ضربه ای که هوادارانش امید دارند تا بر سرنوشت این تیم تاثیری نگذارد.
اما نکته ای که جالب توجه به نظر می رسد جوی است که بر علیه این تیم و هوادارانش به راه می افتد . به یکباره تیم رقیب و هوادارانش با شانتاژهای مسئولانش و بعضی از رسانه ها تبدیل به فرشته های آسمانی می شوند و طرفداران داماش به یک عده فحاش و تماشاگر دور از فرهنگ مبدل می گردند ! گویی همه فراموش کرده اند همین فرشته های آسمانی ، خود شهره همه ایران به بکارگیری زشترین الفاظ در مسابقات هستند ، گویی از یاد برده اند که در دیدارهایی که تیم و تماشاگر رشتی هیچ دخالتی در آن نداشته زشت ترین الفاظ را نثارش کرده اند ، گویی از یاد برد ه اند که بازیکن ملی پوش و محبوب همین فرشته های پاک از دست دادن با بازیکنان داماش ( بازی پرسپولیس و داماش ) خوداری کرده و با نهایت وقاهت جلوی دوربین رسانه ملی می گوید که هرگز با رشتی دست نمی دهد ! و اینقدر این جو مظلوم نمایی در بین همه رسوخ می کند که حتی مجتبی پوربخش هم در برنامه تلوزیونی از بهتر شدن جو ورزشگاه انزلی میگوید ، انگار فراموش کرده که چند وقت قبل" وهابی "همکارش بدترین و رکیکترین فحاشیها را از همین جماعت شنیده بطوریکه به ثمر رسیدن گل داماش در انزلی را به گونه ای گزارش کرد که انگار یک تیم ایرانی مغلوب یک تیم از خارج مرزها شده ! و هیچ کس به یاد نمی آورد که بعضی از هواداران ملوان در انزلی چنان فحاشی می کردند که سر مربی وقت تیم خودشان ( محمد احمدزاده )به اعتراض زمین بازی را ترک می کرد ! متاسفانه آنروز داماش و هوادارانش کاری انجام دادند که در تمام داربی های این دو تیم انجام می شد که البته جای هیچ دفاعی ندارد ولی قصه تلخ آنجا بود که یک طرف قربانی و به چهار میخ کشیده شد و طرف دیگر . . . !
گاهی اوقات می توان از دل واقعیت بزرگترین درو غها را بیرون کشید ، این یک واقعیت بود که بعضی از تماشاگران هوادار داماش الفاظ زشت و رکیکی بکار بردن که هیچ جای دفاعی ندارد ولی بزرگترین دروغی که از دل این واقعیت بیرون کشیده شد و به خورد رسانه ها داده شد مظلومیت و بی گناهی هواداران ملوان بود هوادارانی که میدانستند و یا خوب به آنان فهمانده شده بود که برای تحریک داماشیها چه کاری انجام دهند و چه واکنشی نشان بدهند تا از این آب گل آلود بهترین ماهیها را صید کنند!
آنروز خامی گری و سادگی عد ه ای از طرفداران داماش و شانتاژ و مظلوم نمایی هماهنگ شده ملوانان بخصوص آقای درودگر که ید طولانی در اینگونه امور دارد از داماش و هوادارانش یک قربانی به تمام معنی ساخت ! رویه ای که ظاهرا به دهان آقایان مزه کرده و با هر برنامه و یا مطلبی که مخالف میلشان باشد با تحت فشار قراردادن مسئولش به هر طریق ممکن قصد رسیدن به اهداف خود را دارند ! جالب اینجاست که به نظر می رسد بعضی از رسانه ها و اصحاب قلم نیز برای در امان ماندن از این فحاشیها و فشارها سعی میکنند که در راستای امیال ایشان قدم بردارند! گر چه بسیارند کسانی که شرافت خود را به هیچ تهدیدی نمی فروشند . اگر امروز مجتبی پوربخش هدف دشنامها و الفاظ رکیک عد ه ای از هواداران ملوان قرار میگیرد خود بهتر میداند که اولین نفر نبوده و آخرین کسی هم نیست که مورد این مهمان نوازی یعضی از بندرنشینان قرار می گیرد . واقعیت اینجاست که فرهنگ فوتبال ما به شدت دچار بحران اخلاقی و رفتاری شده است و مسئول نشان دادن یک تیم و هوادارانش و پاک و منزه کردن هواداران تیم دیگر ، تنها پاک کردن صورت مسئله و به بیراهه رفتن است . باید فکری به حال این فضای آشفته اخلاقی کرد ، باور کنیم که این غده چرکین در تمام لحظه ها همراه این فوتبال بوده و الگیلانو تنها این غده بدخیم را به نمایش می گذارد و فرقی هم نمی کند میزبان رشت باشد یا انزلی .
مجید محمدی[/align:e3b426544d]
مهر ماه سال 1391
[/color:e3b426544d]
[align=justify:e3b426544d]چهار شنبه هشتم شهریور سال 1391 دیدار رفت داماش گیلان و ملون انزلی هفته هفتم جام خلیج فارس ، ورزشگاه عضدی رشت
ورزشگاه پیر شهر بازهم شرمنده از حضور هزاران هوادار دو تیم گیلانی در لیگ برتر شده ، جمعیتی که از ساعتها پیش برای دیدن داربی گیلان که چند سالی است با نام الگیلانو مشهور شده به ورزشگاه آمده اند و به نظر غیر قابل کنترل می آیند. مسئولان و مربیان تیم داماش سعی در آرام کردن جو دارند مطلبی که در انجامش ناموفق به نظر میرسند، اینبار تقریبا تمام ایران یر روی این بازی زوم کرده اند ، کمیته انظباطی قبل از بازی خبر از برخوزد با هر گونه تخلف میدهند ، رشتی ها میزبانند اما دامها و نیزه تهدیدها اینبار بیشتر به سمت میزبان نشانه رفته و این بهترین فرصت برای مظلوم نمایی و اشک تمساح ریختن رقیبی است که خود بدترین سابقه ها را چه در داربی و یا دیدارهای دیگر به یدک می کشد .کنترل یک عده معدود از تماشگران ملوانی و هماهنگی بین آنان ظاهرا سخت به نظر نمی رسد و این دامی است که تماشگران داماشی به راحتی در آن گرفتار می شوند ، فضای وحشتناک و زشت داربی های گیلان دوباره تکرار میشود و اینبار رشتی ها قربانی جو حاکم در ورزشگاه میشوند فریاد وا مصیبتا و مظلوم نمایی ملوانان در جلوی چشمان ناظران کمیته انظباطی به آسمان می رود ( گویی این اولین بار است که الگیلانو را تجربه می کنند و مهمان نوازی خود را فراموش کرده اند) نتیجه اما ضربه ای است که به پیکر داماش وارد می گردد ، ضربه ای که هوادارانش امید دارند تا بر سرنوشت این تیم تاثیری نگذارد.
اما نکته ای که جالب توجه به نظر می رسد جوی است که بر علیه این تیم و هوادارانش به راه می افتد . به یکباره تیم رقیب و هوادارانش با شانتاژهای مسئولانش و بعضی از رسانه ها تبدیل به فرشته های آسمانی می شوند و طرفداران داماش به یک عده فحاش و تماشاگر دور از فرهنگ مبدل می گردند ! گویی همه فراموش کرده اند همین فرشته های آسمانی ، خود شهره همه ایران به بکارگیری زشترین الفاظ در مسابقات هستند ، گویی از یاد برده اند که در دیدارهایی که تیم و تماشاگر رشتی هیچ دخالتی در آن نداشته زشت ترین الفاظ را نثارش کرده اند ، گویی از یاد برد ه اند که بازیکن ملی پوش و محبوب همین فرشته های پاک از دست دادن با بازیکنان داماش ( بازی پرسپولیس و داماش ) خوداری کرده و با نهایت وقاهت جلوی دوربین رسانه ملی می گوید که هرگز با رشتی دست نمی دهد ! و اینقدر این جو مظلوم نمایی در بین همه رسوخ می کند که حتی مجتبی پوربخش هم در برنامه تلوزیونی از بهتر شدن جو ورزشگاه انزلی میگوید ، انگار فراموش کرده که چند وقت قبل" وهابی "همکارش بدترین و رکیکترین فحاشیها را از همین جماعت شنیده بطوریکه به ثمر رسیدن گل داماش در انزلی را به گونه ای گزارش کرد که انگار یک تیم ایرانی مغلوب یک تیم از خارج مرزها شده ! و هیچ کس به یاد نمی آورد که بعضی از هواداران ملوان در انزلی چنان فحاشی می کردند که سر مربی وقت تیم خودشان ( محمد احمدزاده )به اعتراض زمین بازی را ترک می کرد ! متاسفانه آنروز داماش و هوادارانش کاری انجام دادند که در تمام داربی های این دو تیم انجام می شد که البته جای هیچ دفاعی ندارد ولی قصه تلخ آنجا بود که یک طرف قربانی و به چهار میخ کشیده شد و طرف دیگر . . . !
گاهی اوقات می توان از دل واقعیت بزرگترین درو غها را بیرون کشید ، این یک واقعیت بود که بعضی از تماشاگران هوادار داماش الفاظ زشت و رکیکی بکار بردن که هیچ جای دفاعی ندارد ولی بزرگترین دروغی که از دل این واقعیت بیرون کشیده شد و به خورد رسانه ها داده شد مظلومیت و بی گناهی هواداران ملوان بود هوادارانی که میدانستند و یا خوب به آنان فهمانده شده بود که برای تحریک داماشیها چه کاری انجام دهند و چه واکنشی نشان بدهند تا از این آب گل آلود بهترین ماهیها را صید کنند!
آنروز خامی گری و سادگی عد ه ای از طرفداران داماش و شانتاژ و مظلوم نمایی هماهنگ شده ملوانان بخصوص آقای درودگر که ید طولانی در اینگونه امور دارد از داماش و هوادارانش یک قربانی به تمام معنی ساخت ! رویه ای که ظاهرا به دهان آقایان مزه کرده و با هر برنامه و یا مطلبی که مخالف میلشان باشد با تحت فشار قراردادن مسئولش به هر طریق ممکن قصد رسیدن به اهداف خود را دارند ! جالب اینجاست که به نظر می رسد بعضی از رسانه ها و اصحاب قلم نیز برای در امان ماندن از این فحاشیها و فشارها سعی میکنند که در راستای امیال ایشان قدم بردارند! گر چه بسیارند کسانی که شرافت خود را به هیچ تهدیدی نمی فروشند . اگر امروز مجتبی پوربخش هدف دشنامها و الفاظ رکیک عد ه ای از هواداران ملوان قرار میگیرد خود بهتر میداند که اولین نفر نبوده و آخرین کسی هم نیست که مورد این مهمان نوازی یعضی از بندرنشینان قرار می گیرد . واقعیت اینجاست که فرهنگ فوتبال ما به شدت دچار بحران اخلاقی و رفتاری شده است و مسئول نشان دادن یک تیم و هوادارانش و پاک و منزه کردن هواداران تیم دیگر ، تنها پاک کردن صورت مسئله و به بیراهه رفتن است . باید فکری به حال این فضای آشفته اخلاقی کرد ، باور کنیم که این غده چرکین در تمام لحظه ها همراه این فوتبال بوده و الگیلانو تنها این غده بدخیم را به نمایش می گذارد و فرقی هم نمی کند میزبان رشت باشد یا انزلی .
مجید محمدی[/align:e3b426544d]
مهر ماه سال 1391