یادداشت روز:برای رفقای نیمه راه داماشی

مشکلات خانوادگی ، یادآوری عشقهای کودکی ، رفتار هواداران و چشم های فرزندان تنها بهانه است . بهانه ی روزهای بی پولی باشگاه
سایت گل -
1- « توپ بلند روی دروازه فرستاده می شود . ضربه سر جونیور توپ را توی دروازه قرار می دهد. تشخیصش سخت نیست. از روی سکوها هم می شود فهمید توپ گل شده . همه فهمیده اند . همه پریده اند هوا. همه با بلندترین فریادشان « گل » را فریاد کشیده اند . نیمه نهایی جام حذفی در پیش است و تصور آسیایی شدن داماش چندان دشوار نیست. اما نه ! آبی های توی زمین خوشحالی نمیکنند . این تنها داور است که گل را ندیده . کمی بعد به سادگی هر چه تمامتر گل دوم را میخوریم و شوک کامل می شود . بدرود رویای آسیا ! اما هنوز همه چیز تمام نشده . این تازه شروع ماجراست . کمی پس از باخت به شاهین ستاره ها و سرمربی تیم یک به یک چمدان در دست به خروجی شهر چشم دوخته اند و سودای رفتن در سر دارند. دیگر پولی در بساطمان نیست . فقط عشق داریم . چند می خری ؟!
2- برای هواداران داماش فصل از مذاکره با ادینیو آغاز نشد . از جذب مهدوی کیا و زنیدپور و محمد محمدی و غلامی هم.. سکوهای عضدی هنوز هم به خاطر ستاره های مهمان پر نمی شود . این سکوها حتی در رخوتناک ترین روزهای لیگ دسته اول کشور هم پر از هوادار بود ه اند و هنوز هم پرند از هوادارانی که امده اند مزد زحمتشان را بگیرند. مزد سوختن به پای فیروز کریمی و مزد هفته هایی که صدایشان به سبب ناکارامدی مهدی دینوزاده تلف شد . مزد آنها فقط کمی آرامش است .به شرط آنکه این آرامش ، آرامش قبل از طوفان نشود ! طوفان رفتن سرمربی و تعدادی از بازیکنان .
3- حصاری در کار نیست. تمام بازیکنان داماش مختارند که بروند. که بدوند پی رضایتنامه. که ناگهان به یاد بیاورند که از کودکی عاشق فلان تیم و فلان رنگ بوده اند. ستاره ها اما حق ندارند همه چیز را ساده از یاد ببرند . باورمان نمی شود آقای موشک آن 5 هزار نفری را که برای تماشای دیدار تدارکاتی با استقلال جنوب رفتند و برای یک لحظه دیدنش درب رختکن را شکتند از یاد برده باشد. باور نمیکنیم مهدی صدای اینهمه تشویق را نشنیده باشد و فقط فریادهای چند هوادار عصبانی را پس از اشتباهات متعددش در بازی با نفت تهران به یاد بیاورد. ماجرا ساده است. ستاره ها آسان فراموش میکنند و هوادران چیزهایی را به ذهن می سپارند . چیزهایی مثل جمله های خوشرنگ و لعاب دیروز بازیکنانی که پول برایشان مهم نبود و تنها به خاطر مردم رشت و امیر عابدینی آمده بودند و حالا که هم امیر عابدینی سر جایش نشسته و هم مردم رشت روی سکوها هستند ، چمدانشان را بسته اند . برای آنها که پس از باخت هایشان هم ایستاده تشویق شدند مشکلات خانوادگی ، یادآوری عشقهای کودکی ، رفتار هواداران و چشم های فرزندان تنها بهانه است . بهانه ی روزهای بی پولی باشگاه ...
4- می گویند فوتبال حرفه ای پول می شناسد نه عشق و تعصب . این تعریف از فوتبال حرفه ای اما تنها مختص فوتبال ماست .امروز به روشنی میتوان نمونه های وفاداری فوتبالیست های بزرگ به باشگاه هایشان را به چشم دید . با همین تعریف وطنی الکن فوتبال حرفه ای هم اما ترک یک تیم تحت قرارداد در میانه ی فصل حرفه ای نیست . به خصوص از سوی آنها که سالها نظم و حرفه ای گری فوتبال بوندس لیگا را کوبیدند توی سر ایرانی جماعت !
5- عصر سنگ ، عصر تغییر معنای واژه ها ست و عصر ویرانی رفاقت ها ! تا زمانی که اوضاع مالی مساعد است رفقا زیادند و وقتی کفگیر خورد به ته دیگه دیگر رفیق دور و برمان نیست ! همان بهتر که این گونه رفقا زود چمدان ببندند و از کنارمان بروند و ما بمانیم و دوستانی که همیشه هستند و همیشه می شود با آنها دل به رویا سپرد . می شود پرواز کرد . می شود عاشق شد . باور کنید هنوز هم می شود .
نویسنده:محمدحسین عباسی
http://www.goal.com/iran/news/1825/%D8% ... 8%B4%DB%8C
پ.ن:گل رو نظیفکار زده بود که به اشتباه جونیور الوز نوشتن!!
سایت گل -
1- « توپ بلند روی دروازه فرستاده می شود . ضربه سر جونیور توپ را توی دروازه قرار می دهد. تشخیصش سخت نیست. از روی سکوها هم می شود فهمید توپ گل شده . همه فهمیده اند . همه پریده اند هوا. همه با بلندترین فریادشان « گل » را فریاد کشیده اند . نیمه نهایی جام حذفی در پیش است و تصور آسیایی شدن داماش چندان دشوار نیست. اما نه ! آبی های توی زمین خوشحالی نمیکنند . این تنها داور است که گل را ندیده . کمی بعد به سادگی هر چه تمامتر گل دوم را میخوریم و شوک کامل می شود . بدرود رویای آسیا ! اما هنوز همه چیز تمام نشده . این تازه شروع ماجراست . کمی پس از باخت به شاهین ستاره ها و سرمربی تیم یک به یک چمدان در دست به خروجی شهر چشم دوخته اند و سودای رفتن در سر دارند. دیگر پولی در بساطمان نیست . فقط عشق داریم . چند می خری ؟!
2- برای هواداران داماش فصل از مذاکره با ادینیو آغاز نشد . از جذب مهدوی کیا و زنیدپور و محمد محمدی و غلامی هم.. سکوهای عضدی هنوز هم به خاطر ستاره های مهمان پر نمی شود . این سکوها حتی در رخوتناک ترین روزهای لیگ دسته اول کشور هم پر از هوادار بود ه اند و هنوز هم پرند از هوادارانی که امده اند مزد زحمتشان را بگیرند. مزد سوختن به پای فیروز کریمی و مزد هفته هایی که صدایشان به سبب ناکارامدی مهدی دینوزاده تلف شد . مزد آنها فقط کمی آرامش است .به شرط آنکه این آرامش ، آرامش قبل از طوفان نشود ! طوفان رفتن سرمربی و تعدادی از بازیکنان .
3- حصاری در کار نیست. تمام بازیکنان داماش مختارند که بروند. که بدوند پی رضایتنامه. که ناگهان به یاد بیاورند که از کودکی عاشق فلان تیم و فلان رنگ بوده اند. ستاره ها اما حق ندارند همه چیز را ساده از یاد ببرند . باورمان نمی شود آقای موشک آن 5 هزار نفری را که برای تماشای دیدار تدارکاتی با استقلال جنوب رفتند و برای یک لحظه دیدنش درب رختکن را شکتند از یاد برده باشد. باور نمیکنیم مهدی صدای اینهمه تشویق را نشنیده باشد و فقط فریادهای چند هوادار عصبانی را پس از اشتباهات متعددش در بازی با نفت تهران به یاد بیاورد. ماجرا ساده است. ستاره ها آسان فراموش میکنند و هوادران چیزهایی را به ذهن می سپارند . چیزهایی مثل جمله های خوشرنگ و لعاب دیروز بازیکنانی که پول برایشان مهم نبود و تنها به خاطر مردم رشت و امیر عابدینی آمده بودند و حالا که هم امیر عابدینی سر جایش نشسته و هم مردم رشت روی سکوها هستند ، چمدانشان را بسته اند . برای آنها که پس از باخت هایشان هم ایستاده تشویق شدند مشکلات خانوادگی ، یادآوری عشقهای کودکی ، رفتار هواداران و چشم های فرزندان تنها بهانه است . بهانه ی روزهای بی پولی باشگاه ...
4- می گویند فوتبال حرفه ای پول می شناسد نه عشق و تعصب . این تعریف از فوتبال حرفه ای اما تنها مختص فوتبال ماست .امروز به روشنی میتوان نمونه های وفاداری فوتبالیست های بزرگ به باشگاه هایشان را به چشم دید . با همین تعریف وطنی الکن فوتبال حرفه ای هم اما ترک یک تیم تحت قرارداد در میانه ی فصل حرفه ای نیست . به خصوص از سوی آنها که سالها نظم و حرفه ای گری فوتبال بوندس لیگا را کوبیدند توی سر ایرانی جماعت !
5- عصر سنگ ، عصر تغییر معنای واژه ها ست و عصر ویرانی رفاقت ها ! تا زمانی که اوضاع مالی مساعد است رفقا زیادند و وقتی کفگیر خورد به ته دیگه دیگر رفیق دور و برمان نیست ! همان بهتر که این گونه رفقا زود چمدان ببندند و از کنارمان بروند و ما بمانیم و دوستانی که همیشه هستند و همیشه می شود با آنها دل به رویا سپرد . می شود پرواز کرد . می شود عاشق شد . باور کنید هنوز هم می شود .
نویسنده:محمدحسین عباسی
http://www.goal.com/iran/news/1825/%D8% ... 8%B4%DB%8C
پ.ن:گل رو نظیفکار زده بود که به اشتباه جونیور الوز نوشتن!!