توسط MAZIYAR » سه شنبه ژانويه 21, 2014 6:32 am
انزلیچی که داماش را از مسیر خارج کرده است
شاید گل دقیقه اول داماشی ها و به دنبال آن موقعیتی که البته به تیرک دروازه اصابت کرد ، برد آسانی را برای رشتی ها در برابر شیرازی ها متصور می کرد اما این روند تنها تا گل مساوی فجر سپاسی ادامه یافت ، گلی که البته باز هم رد پای اشتباهات داماشی ها در آن تاثیر گذار بود.
اما اینکه چرا چنین گلی تا این حد اوضاع داماشی ها را از این رو به آن رو می کند ، شاید دلیل در نکته ای دیگر داشته باشد ، نکته ای که در دیدار داماش در برابر سپاهان و البته پیش از آن در چند دیدار گذشته داماشی ها هم دیده شده ، جایی که شاگردان افشین ناظمی پس از دریافت گل اول مدل شان تغییر می کند و شاید کار را برای خود بسیار سخت و تا حد تمام شدن تصور می کنند و این عدم تمرکز در رفتار آنها مشهود می شود.
پیشتر از این ها چنین مسئله ای در تیمهای بزرگ فوتبال و دیگر کشورهای دنیا هم دیده شده بود و آن استرس ناشی از شکست بود. استرسی که هفته ها تیم ها را مورد آزار قرار داده و تا خروجش از قالب تیم زمان زیادی صرف شده است.
همان انزلیچی که امروز به جان داماشی ها افتاده و البته عواقب دیگری هم با خود به همراه داشته است. اکنون ترس ناخواسته از شکست بر پیکره داماشی ها رخنه کرده و ذهن و روان آنها را هم تحت تاثیر قرار داده ، ذهن و روانی که البته در هفته های اخیر به دلیل مسایل و مشکلات دیگری هم تحت تاثیر بوده و با این عامل شدت یافته است.
داماش با همین بضاعت در نیم فصل اول بسان قطاری بود که در ریلش قرار گرفته بود ، اما اکنون این قطار از ریل خارج شده و صد البته بازگشت مجدد به ریل کاری سخت تر می نماید.
امروز تمام مسئله داماش فنی نیست ، چنان انزلیچی تمرکز و روحیه مردان رشتی را نشانه گرفته که آنها مقاومت شان تنها تا زمان دریافت اولین گل طول می کشد و بعد از آن سربازان ناظمی سایه های سنگینی را بر سر خود احساس می کنند . جالب اینکه این همان تیمی است که در نیم فصل اول در بسیاری از بازی ها پس از دریافت گل و عقب افتادن، چنان فشاری را وارد می کرد که حریف را مجبور به تسلیم شدن کند.
داماش امروز به هر دلیلی آرامش و تمرکزش را از دست داده و برای بازگشت به مسیر اصلی سخت نیازمند به دست آوردن مجددش است.
نویسنده: میثم محبوب دوشنبه، 30 دی 1392 |
"آبرار اَ خاک میرزا جاجیگایه / همیشه خنجرُ خون روبرایه"
"حواسَ خُب بَنَه می حرفَ بشنو / منو تو یک سریم ، دوشمن سیوایه"