توسط shahre-baran » دوشنبه آگوست 19, 2013 6:35 pm
با سلام خدمت همه دوستان.
خاطره اي من به ذهنم ميرسه مربوط ميشه به سالها پيش سالي كه استقلال رشت تازه پگاه شده بد اون زمان تيم توي دست يك بود.
يه سري از استقلال رشتيها كه نميتونستن ببينن تيم اسمش پگاه شده همه بازيها بر ضد پگاه ميومدن و با شعار تيم بايد اس اس باشه گل بزنه خودشون رو نشون ميدادن.
پگاه هنوز هوادار به اون شكل نداشت و كارخانه پگاه براي جذب هواداران از ترفند هايي مثل رايگان بودن بازيها .دادن بوق و پرچم رايگان به مردم قصد تيم داري داشت .تيم وضعيت خوبي نداشت و در اواخر جدول بود اما به يكباره با اومدن جهانپور تيم مثل يه فرفره رفت جلو وكم كم هوادار پيدا كرد.يادمه كه يه بازي داشيتم با هماي تهران كه يكي از صدر نشينها بود.بازي توي يه روز باراني بود دقيقا چهارشنبه سوري بود اما ساعت 2 بعدظهر.من اون روز سرما خوردگي شديد داشتم.يهو ديدم بابام داره ميره ورزشگاه با هر اصراري كه بود منم رفتم .بازي رو يك بر صفرعقب بوديم اما نيمه دوم يك گل زديم و در اواخر بازي سلامي بخش يه بار ديگه با يه برگردون زيبا گل زد و تونستيم بازي رو ببريم.اون سال به عنوان تيم دوم اومديم ليگ برتر بعد از شموشك نوشهر.
داماش يادت باشه تو خاطره ها داري تو همون تيم استقلال رشت و پگاه هستي.تو بهترين تيم گيلان و پر افتخار ترين تيم رشتي بدون چون و چرا تو رقيب نداري.تويي كه سابقه نايب قهرماني يابهتره بگم همون قهرماني در جام حذفي رو داري.تويي كه بار ها سوگولي هاي تهران رو چه استقلال و چه پرسپوليس رو چه توي تهران و چه توي رشت به زانو درآوردي و تويي كه توي شهرك انزلي,انزليچيها رو داغ دار كردي پس غرش كن شير بيشه گيلان.
داماش به اين خاطره ها و عكسها خيره شو,به اون روزهاي پراز خاطره,يه باري از امروز روي دوشته,همه دشمنان منتظرن ببينن كجا تو از جاده موفقيت دل ميبري
اما ايستادن فقط كار ماست ما كه قصمون قصه خواب نيست بيا دل به دريا بزن شك نكن سرانجام اين رود مرداب نيست.
ايررررررررررررررررررررررررررران داااااااااااااااااااااماااااااااااااااااااش