[quote:b43acdb17a="hamed3"][size=14:b43acdb17a][b:b43acdb17a][color=red:b43acdb17a]جمله دقیق علی پروین در برنامه 90:[/size:b43acdb17a]
[/color:b43acdb17a][color=black:b43acdb17a][size=16:b43acdb17a]اصلاً فوتبال این مملکت واسه استقلال پرسپولیسه![/size:b43acdb17a][/b:b43acdb17a][/color:b43acdb17a][/quote:b43acdb17a]
حق هم داره هـا.
وقتی * کـه فقــط ادعا دارم امـا باطناً توو سری خور هستم باید افرادی مثل پروین این چنین حرف هایی بزنن.
الان تراکتور به دلیل هجوم هوادارنش ترسی هستش برای سرخآبی ها
سپاهان به دلیل قوت مدیریتی و نفوذ ترسی هستش برای سرخآبی ها
* دامـاش که نفوذ و رسانه و نه تراکم جمعیتی نــــدارم چرا این تیم ها رو پـله درست نکنم و ازشون بالا برم ؟!
چرا هدف مشترک با این تیم ها نسازم و قدرتم رو با امتیاز های اینا بالا ببرم؟
این اتفاق اگه رخ بده "و با سیاست رفتار بشه میشه جلوی این سوگلی ها تهرانی "با امتیازات خوب تیم های دیگه دامنه امنیت رو زیاد تر کرد.
تالارهای گفتمان هواداران داماش گیلان
از این که تالار گفتمان وارش اسپرت را انتخاب کرده اید سپاسگذاریم. لطفا از ارسال مطالب خلاف واقع، سیاسی، و توهین آمیز اکیداً خودداری فرموده
پیشنهاد "کانون اتحاد تیم های لیگ منهـای تیم های تهرانی به میزبانی دامــاش
مديران انجمن: meraj130, MAZIYAR, antiros
46 پست
• صفحه 3 از 4 • 1, 2, 3, 4
توسط mahyarmaya » دوشنبه آپريل 29, 2013 10:42 pm
-
mahyarmaya - کاربر ویژه
.png "کاربر ویژه")
- پست ها : 3158
- تاريخ عضويت: شنبه مه 21, 2011 12:00 am
توسط RASHTBOY » سه شنبه آپريل 30, 2013 4:20 am
اتفاقاً این روند در گام اول منحصراً بر علیه نه همه تیم های تهرانی بلکه تیم های سرخابی هست ؛ در گام بعد در صورتی که درست سازماندهی شود ، دامن انگل های شهرستانی نظیر تراکتور و سپاهان را خواهد گرفت .[b]
-
RASHTBOY - کاربر ویژه
- پست ها : 3094
- تاريخ عضويت: يکشنبه آگوست 28, 2011 12:00 am
- محل سکونت: رشت شهر برترینها
.png "کاربر سایت")
توسط Majid_Rasht » سه شنبه آپريل 30, 2013 11:53 am
[quote:3daa67459e="RASHTBOY"]اتفاقاً این روند در گام اول منحصراً بر علیه نه همه تیم های تهرانی بلکه تیم های سرخابی هست ؛ در گام بعد در صورتی که درست سازماندهی شود ، دامن انگل های شهرستانی نظیر تراکتور و سپاهان را خواهد گرفت .[b][/quote:3daa67459e]
[size=14:3daa67459e]دوست عزیز من شما را به عنوان یک هوادار دو اتشه داماش می شناسم که تقریبا همیشه کامنتهایتان را فارغ از هم عقیده بودن می خوانم پس اگر اجازه بدهی و به عنوان یک برادر کوچکتر کمی بیشتر درباره این جملات صحبت کنیم
ظلم و اجحافی که دو دردانه پایتخت نشین بر فوتبال این کشور روا کردند . . .نه فقط از لحاظ روابط مافیای در کسب نتایج بلکه بیشتر از باب استثمار فرهنگی بوده که بر حق جوان شهرستانی روا کردند زمانی که همه امکانات و سرمایه و روابط حتی در مقام های بالای فدراسیونی در انحصار دو تیم سزخ و آبی پایتخت بود تیم های دیگر حتی از داشتن حداقل ها هم محروم بودند لیگ باشگاه های تهران رقابتی خنده دار مابین دو دردانه بود که گاه گاهی باشگاه پاس در ان سری بلند می کرد و آنهم به دلیل رانت مالی و نفوذ نیروی نظامی حامیش بود در این برهه امثال پروین ها القاب دهن پر کنی به مانند سلطان را به زوز تبلیغات رسانه ای به خود اختصاص دادند سلطانهایی که در انبوه حضورشان در آسیا با باشگاهشان هیچ حرفی برای گفتن نداشتند چرا که در انجا آقایان فاقد نفوذ بودند پخش مدام بازیهای این دو تیم از تک رسانه انروزها وتبلیغات، جوانانی را که در ان سالها حتی از دیدن یک فوتبال خارجی هم محروم بودند را آنچنان شیفته این انزلیچی ها ی سلطان نما کرد که هنوز هم بسیاری از این جوامع بیمار این فرهنگ تنیده شده در وجودشان هستند . این داستان درست تا زمانی که سرمایه کاملا در انحصار آنان بود ادامه داشت با ورود سپاهان و سرمایه و امکانات در اصفهان و شروع عصر جدیدی در فوتبال ایران کم کم دیگر تیمهای شهرستانی هم وضعیت امکاناتی و سرمایه ای خود را تقویت کردند و این پایان عصر طلایی سلطانی بود که با برخورد بطری آب هواداران بر سرش پایان یافت چرا که دیگر نوع و روش لابی بازی هم تغیر کرده بود !
این اما پایان لابی گری و مافیای فوتبال نبود واقعیت اینجا بود که هنوز قدرت پول و رسانه در اختیار این دو تیم بود تا جایی که در روزهایی که همین سپاهانی که شما انگل می نامیدش در فینال باشگاه های آسیا غریب ترین تیم در صفحات روزنامه های آنروزها بود !!!!
با ورود تراکتور سازی به فوتبال ایران اگر ورود این تیم را مافیا ندانید ( بلکه به راحتی می توان ثابت کرد که عدم حضور تراکتور سازی از هر لحاضی که فکر کنید به نفع بعضی از مسائل بود که جای بجث آن اینجا نیست ) گرچه این تیم سالها بود که در لیگ یک سرگردان بود یک موج از نوعی دیگر بر علیه تیمهای مرکز نشین بلند شد
که اینبار با توجه به بافت قومیتی حامی این تیم و حضور هواداران پرشمارش زنگ خطری دیگر برای تیمهایی بود که عادت کرده بودند همیشه میزبان باشند !
داماش گیلان سومین زنگ خطر بود که برای مرکز نشینان به صدا در امد چرا که به یکباره با نسلی از هوادار روبه رو شدند که هرگز هیچ تیمی در استان حتی کشور به خود ندیده بود نسلی که مانند یک سرباز بود یار دوازده بودن را به بهترین شکل معنی می کرد ! ا اما درست در زمانی که همه چیز برای اتحاد بر ضد کسانی که یک عمر جوان شهرستانی را استعمار کرده بودند اماده بود بحث های قومیتی و کینه های شخصی بهترین فرصت را برای مرکز نشینان فراهم کرد که این نیرو های ویرانگر را به جان هم اندازد که البته استفاده از فضای مجازی و روزنامه ها و سایت هایی نظیر گل این کار را با موفقیت انجام دادند این بحث را می شود ادامه داد و گسترده تر کرد فقط این را بگویم که بیان چنین نظری درباره بعضی از تیمهای شهرستانی همیشه ویران کننده اولین پله خواهد بود حالا اتحاد هواداری پیشکش اول باید درک کنیم که من هوادار چرا باید مثلا با هوادرار تراکتور همدرد باشم و زمانی که این تیم در مقابل استقلال قصابی می شود آیا باید سکوت کرد و یا . . . و همینطور برعکس اما نه اگر واقعا برای کینه خود دلایل موجه دارم ( جدا ازاینکه من از فلان شهر و مردمانش بدم می آید ) کاملا بیان کنیم تا بدانیم دشمن واقعی ما کیست ! و آیا اصلا این اتحاد به نفع ما است یا نه بابت طولانی شدن کامنت عذر خواهی میکنم حرف بسار هست [/size:3daa67459e]
[size=14:3daa67459e]دوست عزیز من شما را به عنوان یک هوادار دو اتشه داماش می شناسم که تقریبا همیشه کامنتهایتان را فارغ از هم عقیده بودن می خوانم پس اگر اجازه بدهی و به عنوان یک برادر کوچکتر کمی بیشتر درباره این جملات صحبت کنیم
ظلم و اجحافی که دو دردانه پایتخت نشین بر فوتبال این کشور روا کردند . . .نه فقط از لحاظ روابط مافیای در کسب نتایج بلکه بیشتر از باب استثمار فرهنگی بوده که بر حق جوان شهرستانی روا کردند زمانی که همه امکانات و سرمایه و روابط حتی در مقام های بالای فدراسیونی در انحصار دو تیم سزخ و آبی پایتخت بود تیم های دیگر حتی از داشتن حداقل ها هم محروم بودند لیگ باشگاه های تهران رقابتی خنده دار مابین دو دردانه بود که گاه گاهی باشگاه پاس در ان سری بلند می کرد و آنهم به دلیل رانت مالی و نفوذ نیروی نظامی حامیش بود در این برهه امثال پروین ها القاب دهن پر کنی به مانند سلطان را به زوز تبلیغات رسانه ای به خود اختصاص دادند سلطانهایی که در انبوه حضورشان در آسیا با باشگاهشان هیچ حرفی برای گفتن نداشتند چرا که در انجا آقایان فاقد نفوذ بودند پخش مدام بازیهای این دو تیم از تک رسانه انروزها وتبلیغات، جوانانی را که در ان سالها حتی از دیدن یک فوتبال خارجی هم محروم بودند را آنچنان شیفته این انزلیچی ها ی سلطان نما کرد که هنوز هم بسیاری از این جوامع بیمار این فرهنگ تنیده شده در وجودشان هستند . این داستان درست تا زمانی که سرمایه کاملا در انحصار آنان بود ادامه داشت با ورود سپاهان و سرمایه و امکانات در اصفهان و شروع عصر جدیدی در فوتبال ایران کم کم دیگر تیمهای شهرستانی هم وضعیت امکاناتی و سرمایه ای خود را تقویت کردند و این پایان عصر طلایی سلطانی بود که با برخورد بطری آب هواداران بر سرش پایان یافت چرا که دیگر نوع و روش لابی بازی هم تغیر کرده بود !
این اما پایان لابی گری و مافیای فوتبال نبود واقعیت اینجا بود که هنوز قدرت پول و رسانه در اختیار این دو تیم بود تا جایی که در روزهایی که همین سپاهانی که شما انگل می نامیدش در فینال باشگاه های آسیا غریب ترین تیم در صفحات روزنامه های آنروزها بود !!!!
با ورود تراکتور سازی به فوتبال ایران اگر ورود این تیم را مافیا ندانید ( بلکه به راحتی می توان ثابت کرد که عدم حضور تراکتور سازی از هر لحاضی که فکر کنید به نفع بعضی از مسائل بود که جای بجث آن اینجا نیست ) گرچه این تیم سالها بود که در لیگ یک سرگردان بود یک موج از نوعی دیگر بر علیه تیمهای مرکز نشین بلند شد
که اینبار با توجه به بافت قومیتی حامی این تیم و حضور هواداران پرشمارش زنگ خطری دیگر برای تیمهایی بود که عادت کرده بودند همیشه میزبان باشند !
داماش گیلان سومین زنگ خطر بود که برای مرکز نشینان به صدا در امد چرا که به یکباره با نسلی از هوادار روبه رو شدند که هرگز هیچ تیمی در استان حتی کشور به خود ندیده بود نسلی که مانند یک سرباز بود یار دوازده بودن را به بهترین شکل معنی می کرد ! ا اما درست در زمانی که همه چیز برای اتحاد بر ضد کسانی که یک عمر جوان شهرستانی را استعمار کرده بودند اماده بود بحث های قومیتی و کینه های شخصی بهترین فرصت را برای مرکز نشینان فراهم کرد که این نیرو های ویرانگر را به جان هم اندازد که البته استفاده از فضای مجازی و روزنامه ها و سایت هایی نظیر گل این کار را با موفقیت انجام دادند این بحث را می شود ادامه داد و گسترده تر کرد فقط این را بگویم که بیان چنین نظری درباره بعضی از تیمهای شهرستانی همیشه ویران کننده اولین پله خواهد بود حالا اتحاد هواداری پیشکش اول باید درک کنیم که من هوادار چرا باید مثلا با هوادرار تراکتور همدرد باشم و زمانی که این تیم در مقابل استقلال قصابی می شود آیا باید سکوت کرد و یا . . . و همینطور برعکس اما نه اگر واقعا برای کینه خود دلایل موجه دارم ( جدا ازاینکه من از فلان شهر و مردمانش بدم می آید ) کاملا بیان کنیم تا بدانیم دشمن واقعی ما کیست ! و آیا اصلا این اتحاد به نفع ما است یا نه بابت طولانی شدن کامنت عذر خواهی میکنم حرف بسار هست [/size:3daa67459e]
-
Majid_Rasht - کاربر خیلی فعال
.png "کاربر خیلی فعال")
- پست ها : 567
- تاريخ عضويت: شنبه دسامبر 17, 2011 12:00 am
- محل سکونت: رشت
توسط only_abarar » سه شنبه آپريل 30, 2013 12:51 pm
من بخاطر تنفرم از تیمای پایتخت کاملا موافق این طرحم
-
only_abarar - کاربر فوق حرفه ای
.png "کاربر فوق حرفه ای")
- پست ها : 1114
- تاريخ عضويت: سه شنبه سپتامبر 07, 2010 12:00 am
- محل سکونت: rasht
توسط RASHTBOY » سه شنبه آپريل 30, 2013 5:52 pm
[quote:7822f22a95="Majid_Rasht"][quote:7822f22a95="RASHTBOY"]اتفاقاً این روند در گام اول منحصراً بر علیه نه همه تیم های تهرانی بلکه تیم های سرخابی هست ؛ در گام بعد در صورتی که درست سازماندهی شود ، دامن انگل های شهرستانی نظیر تراکتور و سپاهان را خواهد گرفت .[b][/quote:7822f22a95]
[size=14:7822f22a95]دوست عزیز من شما را به عنوان یک هوادار دو اتشه داماش می شناسم که تقریبا همیشه کامنتهایتان را فارغ از هم عقیده بودن می خوانم پس اگر اجازه بدهی و به عنوان یک برادر کوچکتر کمی بیشتر درباره این جملات صحبت کنیم
ظلم و اجحافی که دو دردانه پایتخت نشین بر فوتبال این کشور روا کردند . . .نه فقط از لحاظ روابط مافیای در کسب نتایج بلکه بیشتر از باب استثمار فرهنگی بوده که بر حق جوان شهرستانی روا کردند زمانی که همه امکانات و سرمایه و روابط حتی در مقام های بالای فدراسیونی در انحصار دو تیم سزخ و آبی پایتخت بود تیم های دیگر حتی از داشتن حداقل ها هم محروم بودند لیگ باشگاه های تهران رقابتی خنده دار مابین دو دردانه بود که گاه گاهی باشگاه پاس در ان سری بلند می کرد و آنهم به دلیل رانت مالی و نفوذ نیروی نظامی حامیش بود در این برهه امثال پروین ها القاب دهن پر کنی به مانند سلطان را به زوز تبلیغات رسانه ای به خود اختصاص دادند سلطانهایی که در انبوه حضورشان در آسیا با باشگاهشان هیچ حرفی برای گفتن نداشتند چرا که در انجا آقایان فاقد نفوذ بودند پخش مدام بازیهای این دو تیم از تک رسانه انروزها وتبلیغات، جوانانی را که در ان سالها حتی از دیدن یک فوتبال خارجی هم محروم بودند را آنچنان شیفته این انزلیچی ها ی سلطان نما کرد که هنوز هم بسیاری از این جوامع بیمار این فرهنگ تنیده شده در وجودشان هستند . این داستان درست تا زمانی که سرمایه کاملا در انحصار آنان بود ادامه داشت با ورود سپاهان و سرمایه و امکانات در اصفهان و شروع عصر جدیدی در فوتبال ایران کم کم دیگر تیمهای شهرستانی هم وضعیت امکاناتی و سرمایه ای خود را تقویت کردند و این پایان عصر طلایی سلطانی بود که با برخورد بطری آب هواداران بر سرش پایان یافت چرا که دیگر نوع و روش لابی بازی هم تغیر کرده بود !
این اما پایان لابی گری و مافیای فوتبال نبود واقعیت اینجا بود که هنوز قدرت پول و رسانه در اختیار این دو تیم بود تا جایی که در روزهایی که همین سپاهانی که شما انگل می نامیدش در فینال باشگاه های آسیا غریب ترین تیم در صفحات روزنامه های آنروزها بود !!!!
با ورود تراکتور سازی به فوتبال ایران اگر ورود این تیم را مافیا ندانید ( بلکه به راحتی می توان ثابت کرد که عدم حضور تراکتور سازی از هر لحاضی که فکر کنید به نفع بعضی از مسائل بود که جای بجث آن اینجا نیست ) گرچه این تیم سالها بود که در لیگ یک سرگردان بود یک موج از نوعی دیگر بر علیه تیمهای مرکز نشین بلند شد
که اینبار با توجه به بافت قومیتی حامی این تیم و حضور هواداران پرشمارش زنگ خطری دیگر برای تیمهایی بود که عادت کرده بودند همیشه میزبان باشند !
داماش گیلان سومین زنگ خطر بود که برای مرکز نشینان به صدا در امد چرا که به یکباره با نسلی از هوادار روبه رو شدند که هرگز هیچ تیمی در استان حتی کشور به خود ندیده بود نسلی که مانند یک سرباز بود یار دوازده بودن را به بهترین شکل معنی می کرد ! ا اما درست در زمانی که همه چیز برای اتحاد بر ضد کسانی که یک عمر جوان شهرستانی را استعمار کرده بودند اماده بود بحث های قومیتی و کینه های شخصی بهترین فرصت را برای مرکز نشینان فراهم کرد که این نیرو های ویرانگر را به جان هم اندازد که البته استفاده از فضای مجازی و روزنامه ها و سایت هایی نظیر گل این کار را با موفقیت انجام دادند این بحث را می شود ادامه داد و گسترده تر کرد فقط این را بگویم که بیان چنین نظری درباره بعضی از تیمهای شهرستانی همیشه ویران کننده اولین پله خواهد بود حالا اتحاد هواداری پیشکش اول باید درک کنیم که من هوادار چرا باید مثلا با هوادرار تراکتور همدرد باشم و زمانی که این تیم در مقابل استقلال قصابی می شود آیا باید سکوت کرد و یا . . . و همینطور برعکس اما نه اگر واقعا برای کینه خود دلایل موجه دارم ( جدا ازاینکه من از فلان شهر و مردمانش بدم می آید ) کاملا بیان کنیم تا بدانیم دشمن واقعی ما کیست ! و آیا اصلا این اتحاد به نفع ما است یا نه بابت طولانی شدن کامنت عذر خواهی میکنم حرف بسار هست [/size:7822f22a95][/quote:7822f22a95]
ضمن احترام به نظر شما دوست گرامی ، باید عرض کنم ، به نظر من ، [size=24:7822f22a95]یکی[/size:7822f22a95] از عواملی که فوتبال ما به مرداب بدل شده ، همین مسائل باند بازی و لابی می باشد ، بعنوان مثال بنده که از نظر ورزشی چیزی در چنته ندارم ، با ورود به باند و تشکیلات آقای x ، با قرارداد آنچنانی وارد لیگ برتر می شوم ، و متعاقب آن ده ها جوان مستعد فوتبال تنها بدلیل عدم ورود به باند آقای x در خیابان ها دنده عوض می کنند ! از لحاظ تیمی هم به همین نحو ، فلان تیم با هزار مسائل پشت پرده ، جزو سه تیم اول لیگ می شود اما داماش شهرباران . . . ، دو مثال فوق بیانگر فساد شخص حقیقی و شخص حقوقی می باشد .
در خصوص دوتیم سرخابی ، همواره معتقدم بودم این دو تیم ، پیش قراول ، فوتباه سیاه و کثیف بوده اند ، پرونده این دو تیم برای من مختومه می باشد ؛ اما بپردازیم به دو تیم دیگر ؛ فراموش نکرده ایم که همین دو فصل پیش سپاهان به چه شکل به کمک داوران و بازیهای مشکوک ، به صدر فوتبال ایران تکیه زد و یا زمانی که از قلعه نوعی و ساکت بعنوان مافیای فوتبال ایران یاد می کردند ! امسال هم یادمان می آید که در میان تعجب همگان به چه شکل تبریزی ها سر تیم آبی را در استادیوم آزادی بریدند !!! چه شد که اینبار جعفری ، فتح الله زاده را خلع سلاح کرد ؟! ، بنابراین برای شخص بنده ، نام تیم ها به هیچ عنوان فرق نمی کند، فرزند ناخلف ، نه تنها جای قدردانی ندارد بلکه مایه حقارت می باشد ، حال این فرزند ناخلف می تواند سرخابی تهران باشد یا تراکتور و سپاهان ،مطمئنم اگر روزی داماش نیز با همین مسائل جایی در لیگ برتر برای خود دست و پا کند ، هیچگاه نامی از داماش بر زبان نخواهم اورد اما در حال حاضر سه تیم تراکتور ، استقلال و پرسپولیس در راس منشور قرار دارند و بعد از انها سپاهان .بنابراین در پاسخ به سوال شما باید عنوان کنم ، هر تیم لابی باز و دارای مسائل خارج از عرف ، دشمن ما محسوب خواهد شد ، و این مورد مختص دو تیم تهرانی نمی باشد .
در خصوص همایش هم باید عرض کنم ، چون تیم های شهرستانی اهل زد و بند در اقلیت قراردارند بنابراین می بایست تابع تصمیمات جمع باشند ...
صدالبته عرایض بنده ، محصول و مختص تفکر شخصی می باشد ، اینکه در عمل چه می شود خدا عالم هست ، با تشکر از شما
[size=14:7822f22a95]دوست عزیز من شما را به عنوان یک هوادار دو اتشه داماش می شناسم که تقریبا همیشه کامنتهایتان را فارغ از هم عقیده بودن می خوانم پس اگر اجازه بدهی و به عنوان یک برادر کوچکتر کمی بیشتر درباره این جملات صحبت کنیم
ظلم و اجحافی که دو دردانه پایتخت نشین بر فوتبال این کشور روا کردند . . .نه فقط از لحاظ روابط مافیای در کسب نتایج بلکه بیشتر از باب استثمار فرهنگی بوده که بر حق جوان شهرستانی روا کردند زمانی که همه امکانات و سرمایه و روابط حتی در مقام های بالای فدراسیونی در انحصار دو تیم سزخ و آبی پایتخت بود تیم های دیگر حتی از داشتن حداقل ها هم محروم بودند لیگ باشگاه های تهران رقابتی خنده دار مابین دو دردانه بود که گاه گاهی باشگاه پاس در ان سری بلند می کرد و آنهم به دلیل رانت مالی و نفوذ نیروی نظامی حامیش بود در این برهه امثال پروین ها القاب دهن پر کنی به مانند سلطان را به زوز تبلیغات رسانه ای به خود اختصاص دادند سلطانهایی که در انبوه حضورشان در آسیا با باشگاهشان هیچ حرفی برای گفتن نداشتند چرا که در انجا آقایان فاقد نفوذ بودند پخش مدام بازیهای این دو تیم از تک رسانه انروزها وتبلیغات، جوانانی را که در ان سالها حتی از دیدن یک فوتبال خارجی هم محروم بودند را آنچنان شیفته این انزلیچی ها ی سلطان نما کرد که هنوز هم بسیاری از این جوامع بیمار این فرهنگ تنیده شده در وجودشان هستند . این داستان درست تا زمانی که سرمایه کاملا در انحصار آنان بود ادامه داشت با ورود سپاهان و سرمایه و امکانات در اصفهان و شروع عصر جدیدی در فوتبال ایران کم کم دیگر تیمهای شهرستانی هم وضعیت امکاناتی و سرمایه ای خود را تقویت کردند و این پایان عصر طلایی سلطانی بود که با برخورد بطری آب هواداران بر سرش پایان یافت چرا که دیگر نوع و روش لابی بازی هم تغیر کرده بود !
این اما پایان لابی گری و مافیای فوتبال نبود واقعیت اینجا بود که هنوز قدرت پول و رسانه در اختیار این دو تیم بود تا جایی که در روزهایی که همین سپاهانی که شما انگل می نامیدش در فینال باشگاه های آسیا غریب ترین تیم در صفحات روزنامه های آنروزها بود !!!!
با ورود تراکتور سازی به فوتبال ایران اگر ورود این تیم را مافیا ندانید ( بلکه به راحتی می توان ثابت کرد که عدم حضور تراکتور سازی از هر لحاضی که فکر کنید به نفع بعضی از مسائل بود که جای بجث آن اینجا نیست ) گرچه این تیم سالها بود که در لیگ یک سرگردان بود یک موج از نوعی دیگر بر علیه تیمهای مرکز نشین بلند شد
که اینبار با توجه به بافت قومیتی حامی این تیم و حضور هواداران پرشمارش زنگ خطری دیگر برای تیمهایی بود که عادت کرده بودند همیشه میزبان باشند !
داماش گیلان سومین زنگ خطر بود که برای مرکز نشینان به صدا در امد چرا که به یکباره با نسلی از هوادار روبه رو شدند که هرگز هیچ تیمی در استان حتی کشور به خود ندیده بود نسلی که مانند یک سرباز بود یار دوازده بودن را به بهترین شکل معنی می کرد ! ا اما درست در زمانی که همه چیز برای اتحاد بر ضد کسانی که یک عمر جوان شهرستانی را استعمار کرده بودند اماده بود بحث های قومیتی و کینه های شخصی بهترین فرصت را برای مرکز نشینان فراهم کرد که این نیرو های ویرانگر را به جان هم اندازد که البته استفاده از فضای مجازی و روزنامه ها و سایت هایی نظیر گل این کار را با موفقیت انجام دادند این بحث را می شود ادامه داد و گسترده تر کرد فقط این را بگویم که بیان چنین نظری درباره بعضی از تیمهای شهرستانی همیشه ویران کننده اولین پله خواهد بود حالا اتحاد هواداری پیشکش اول باید درک کنیم که من هوادار چرا باید مثلا با هوادرار تراکتور همدرد باشم و زمانی که این تیم در مقابل استقلال قصابی می شود آیا باید سکوت کرد و یا . . . و همینطور برعکس اما نه اگر واقعا برای کینه خود دلایل موجه دارم ( جدا ازاینکه من از فلان شهر و مردمانش بدم می آید ) کاملا بیان کنیم تا بدانیم دشمن واقعی ما کیست ! و آیا اصلا این اتحاد به نفع ما است یا نه بابت طولانی شدن کامنت عذر خواهی میکنم حرف بسار هست [/size:7822f22a95][/quote:7822f22a95]
ضمن احترام به نظر شما دوست گرامی ، باید عرض کنم ، به نظر من ، [size=24:7822f22a95]یکی[/size:7822f22a95] از عواملی که فوتبال ما به مرداب بدل شده ، همین مسائل باند بازی و لابی می باشد ، بعنوان مثال بنده که از نظر ورزشی چیزی در چنته ندارم ، با ورود به باند و تشکیلات آقای x ، با قرارداد آنچنانی وارد لیگ برتر می شوم ، و متعاقب آن ده ها جوان مستعد فوتبال تنها بدلیل عدم ورود به باند آقای x در خیابان ها دنده عوض می کنند ! از لحاظ تیمی هم به همین نحو ، فلان تیم با هزار مسائل پشت پرده ، جزو سه تیم اول لیگ می شود اما داماش شهرباران . . . ، دو مثال فوق بیانگر فساد شخص حقیقی و شخص حقوقی می باشد .
در خصوص دوتیم سرخابی ، همواره معتقدم بودم این دو تیم ، پیش قراول ، فوتباه سیاه و کثیف بوده اند ، پرونده این دو تیم برای من مختومه می باشد ؛ اما بپردازیم به دو تیم دیگر ؛ فراموش نکرده ایم که همین دو فصل پیش سپاهان به چه شکل به کمک داوران و بازیهای مشکوک ، به صدر فوتبال ایران تکیه زد و یا زمانی که از قلعه نوعی و ساکت بعنوان مافیای فوتبال ایران یاد می کردند ! امسال هم یادمان می آید که در میان تعجب همگان به چه شکل تبریزی ها سر تیم آبی را در استادیوم آزادی بریدند !!! چه شد که اینبار جعفری ، فتح الله زاده را خلع سلاح کرد ؟! ، بنابراین برای شخص بنده ، نام تیم ها به هیچ عنوان فرق نمی کند، فرزند ناخلف ، نه تنها جای قدردانی ندارد بلکه مایه حقارت می باشد ، حال این فرزند ناخلف می تواند سرخابی تهران باشد یا تراکتور و سپاهان ،مطمئنم اگر روزی داماش نیز با همین مسائل جایی در لیگ برتر برای خود دست و پا کند ، هیچگاه نامی از داماش بر زبان نخواهم اورد اما در حال حاضر سه تیم تراکتور ، استقلال و پرسپولیس در راس منشور قرار دارند و بعد از انها سپاهان .بنابراین در پاسخ به سوال شما باید عنوان کنم ، هر تیم لابی باز و دارای مسائل خارج از عرف ، دشمن ما محسوب خواهد شد ، و این مورد مختص دو تیم تهرانی نمی باشد .
در خصوص همایش هم باید عرض کنم ، چون تیم های شهرستانی اهل زد و بند در اقلیت قراردارند بنابراین می بایست تابع تصمیمات جمع باشند ...
صدالبته عرایض بنده ، محصول و مختص تفکر شخصی می باشد ، اینکه در عمل چه می شود خدا عالم هست ، با تشکر از شما
در کل 1 بار ویرایش شده. اخرین ویرایش توسط RASHTBOY در چهارشنبه مه 01, 2013 4:15 am .
-
RASHTBOY - کاربر ویژه
- پست ها : 3094
- تاريخ عضويت: يکشنبه آگوست 28, 2011 12:00 am
- محل سکونت: رشت شهر برترینها
توسط mahyarmaya » سه شنبه آپريل 30, 2013 10:03 pm
Majid_Rasht .RASHTBOY :از اینکه ما را از فهم فوتبالی تان بی نصیب نمیگذارید سپاس گذارم.
کامنت های ارزشمندی بود که کمتر در سایت دیده بودم امـا دوستان همیشه همین طور بوده"تراکتور به دلیل تراکم جمعیت و سپاهان بدلیل نفوذ در فدراسیون و قدرت مدیریت.
حالا ما نمیتوانیم خواهر خوانده آنها باشیم "باید با سیاست رفتار کرد و از امتیازه های این تیم ها اسفاده کرد "این امکان بوجود نمیاید جــز در یک شرایط"که هدف مشترکی در میان باشد .
مثال:ایران چین انزلیچی"چرا باید باهم در حزب باشن ؟!اگر دنیا 3 کشور داشت که 3کشور های مذکور بوده بی شک هر 3 تا کشور باهم سر سازگاری نداشتن امـــا چون آمریکایی وجود دارد اینها باهم رفاقت دارن.
برای دشمنی با حریف رقیب بزرگ عیبی ندارد با دشمن های کوچک رفاقت کرد(نظر شخصی)
شیرین عبادی یک جمله خوبی میگه:دشمنِ دشمنت نباید حتما رفیقت باشد !
اگه بخواهم رنگ عامیانه به حرف بزنم باید اینگونه بیان کنم که"شکست دادن سپاهان و تراکتور آسان تر از شکست دادن سرخآبی های تهران است.
مقابل سرخآبی هـا یک دست صدا ندارد امــا برای شکست سپاهان و تراکتور شاید توانست یک دست را بصدا در آورد
کامنت های ارزشمندی بود که کمتر در سایت دیده بودم امـا دوستان همیشه همین طور بوده"تراکتور به دلیل تراکم جمعیت و سپاهان بدلیل نفوذ در فدراسیون و قدرت مدیریت.
حالا ما نمیتوانیم خواهر خوانده آنها باشیم "باید با سیاست رفتار کرد و از امتیازه های این تیم ها اسفاده کرد "این امکان بوجود نمیاید جــز در یک شرایط"که هدف مشترکی در میان باشد .
مثال:ایران چین انزلیچی"چرا باید باهم در حزب باشن ؟!اگر دنیا 3 کشور داشت که 3کشور های مذکور بوده بی شک هر 3 تا کشور باهم سر سازگاری نداشتن امـــا چون آمریکایی وجود دارد اینها باهم رفاقت دارن.
برای دشمنی با حریف رقیب بزرگ عیبی ندارد با دشمن های کوچک رفاقت کرد(نظر شخصی)
شیرین عبادی یک جمله خوبی میگه:دشمنِ دشمنت نباید حتما رفیقت باشد !
اگه بخواهم رنگ عامیانه به حرف بزنم باید اینگونه بیان کنم که"شکست دادن سپاهان و تراکتور آسان تر از شکست دادن سرخآبی های تهران است.
مقابل سرخآبی هـا یک دست صدا ندارد امــا برای شکست سپاهان و تراکتور شاید توانست یک دست را بصدا در آورد
-
mahyarmaya - کاربر ویژه
- پست ها : 3158
- تاريخ عضويت: شنبه مه 21, 2011 12:00 am
توسط golsar-boy » چهارشنبه مه 01, 2013 5:00 am
[quote:e4bc5c505e="mahyarmaya"]Majid_Rasht .RASHTBOY :از اینکه ما را از فهم فوتبالی تان بی نصیب نمیگذارید سپاس گذارم.
کامنت های ارزشمندی بود که کمتر در سایت دیده بودم امـا دوستان همیشه همین طور بوده"تراکتور به دلیل تراکم جمعیت و سپاهان بدلیل نفوذ در فدراسیون و قدرت مدیریت.
حالا ما نمیتوانیم خواهر خوانده آنها باشیم "باید با سیاست رفتار کرد و از امتیازه های این تیم ها اسفاده کرد "این امکان بوجود نمیاید جــز در یک شرایط"که هدف مشترکی در میان باشد .
مثال:ایران چین انزلیچی"چرا باید باهم در حزب باشن ؟!اگر دنیا 3 کشور داشت که 3کشور های مذکور بوده بی شک هر 3 تا کشور باهم سر سازگاری نداشتن امـــا چون آمریکایی وجود دارد اینها باهم رفاقت دارن.
برای دشمنی با حریف رقیب بزرگ عیبی ندارد با دشمن های کوچک رفاقت کرد(نظر شخصی)
شیرین عبادی یک جمله خوبی میگه:دشمنِ دشمنت نباید حتما رفیقت باشد !
اگه بخواهم رنگ عامیانه به حرف بزنم باید اینگونه بیان کنم که"شکست دادن سپاهان و تراکتور آسان تر از شکست دادن سرخآبی های تهران است.
مقابل سرخآبی هـا یک دست صدا ندارد امــا برای شکست سپاهان و تراکتور شاید توانست یک دست را بصدا در آورد[/quote:e4bc5c505e]
مهیار جان حرفات بطور کلی مورد قبوله ولی متاسفانه در اینجا یک نزاع بین هواداران است، تراکتوریها بدلیل جمعیت زیاد و منطقه استراتژیک سیاسی و همچنین اصفهانی ها بدلیل قطب اقتصادی و نفوذ سیاسی بسیار قدرتمند دچار خودبزرگ بینی شدید شده اند. شاید زمانی که به ما نیاز دارند تلویحا حمایت کنند اما مطمئن باش در زمان مناسب با رندی به ما خیانت میکنند و هرگز نمیشه بهشون اطمینان کرد. درسته در حال حاضر قدرت لابی تیمهای سرخابی بیشتر ولی کم کم داره قدرت این دو تیم هم به اونا میرسه و متاسفانه قدرت شیرینه و اگر ما باعث بشیم این دو تیم قدرتمند بشن و اونا هم با توجه به راهی که پیش گرفتند (لابی گری) اونوقت لیگی داریم که 4 قدرت لابی گر داره و جنگیدن باهاش سخت تره.
ما باید کاری کنیم که لابی گری کم بشه، سیاست از فوتبال جدا بشه نه اینکه به کثیفی فوتبال بیشتر دامن بزنیم.
خیلی خوشحالم که پاس تهران نابود شد تا لابی گری کم بشه ، امروز همه مردم از فوتبال کثیف ایران بدشون میاد و کافیه تیمهایی که فوتبال پاک بازی میکنند بدون حاشیه در لیگ بجنگند و هوادار جذب کنند.
الان ایران به یک تیم قدرتمند به عنوان پرچمدار فوتبال پاک نیاز داره. مطمئن باشید اگه این فصل با تمام ناداوریها و آرای مغرضانه و تصمیمات نابخردانه کمیته انظباطی داماش قهرمان جام حذفی میشد و در لیگ رتبه خوبی کسب میکرد هواداران بیشماری طرفدار این تیم میشدند و اصحاب رسانه بی طرف به این تیم رو می آوردند.
به امید تحقق آن در فصل بعد
کامنت های ارزشمندی بود که کمتر در سایت دیده بودم امـا دوستان همیشه همین طور بوده"تراکتور به دلیل تراکم جمعیت و سپاهان بدلیل نفوذ در فدراسیون و قدرت مدیریت.
حالا ما نمیتوانیم خواهر خوانده آنها باشیم "باید با سیاست رفتار کرد و از امتیازه های این تیم ها اسفاده کرد "این امکان بوجود نمیاید جــز در یک شرایط"که هدف مشترکی در میان باشد .
مثال:ایران چین انزلیچی"چرا باید باهم در حزب باشن ؟!اگر دنیا 3 کشور داشت که 3کشور های مذکور بوده بی شک هر 3 تا کشور باهم سر سازگاری نداشتن امـــا چون آمریکایی وجود دارد اینها باهم رفاقت دارن.
برای دشمنی با حریف رقیب بزرگ عیبی ندارد با دشمن های کوچک رفاقت کرد(نظر شخصی)
شیرین عبادی یک جمله خوبی میگه:دشمنِ دشمنت نباید حتما رفیقت باشد !
اگه بخواهم رنگ عامیانه به حرف بزنم باید اینگونه بیان کنم که"شکست دادن سپاهان و تراکتور آسان تر از شکست دادن سرخآبی های تهران است.
مقابل سرخآبی هـا یک دست صدا ندارد امــا برای شکست سپاهان و تراکتور شاید توانست یک دست را بصدا در آورد[/quote:e4bc5c505e]
مهیار جان حرفات بطور کلی مورد قبوله ولی متاسفانه در اینجا یک نزاع بین هواداران است، تراکتوریها بدلیل جمعیت زیاد و منطقه استراتژیک سیاسی و همچنین اصفهانی ها بدلیل قطب اقتصادی و نفوذ سیاسی بسیار قدرتمند دچار خودبزرگ بینی شدید شده اند. شاید زمانی که به ما نیاز دارند تلویحا حمایت کنند اما مطمئن باش در زمان مناسب با رندی به ما خیانت میکنند و هرگز نمیشه بهشون اطمینان کرد. درسته در حال حاضر قدرت لابی تیمهای سرخابی بیشتر ولی کم کم داره قدرت این دو تیم هم به اونا میرسه و متاسفانه قدرت شیرینه و اگر ما باعث بشیم این دو تیم قدرتمند بشن و اونا هم با توجه به راهی که پیش گرفتند (لابی گری) اونوقت لیگی داریم که 4 قدرت لابی گر داره و جنگیدن باهاش سخت تره.
ما باید کاری کنیم که لابی گری کم بشه، سیاست از فوتبال جدا بشه نه اینکه به کثیفی فوتبال بیشتر دامن بزنیم.
خیلی خوشحالم که پاس تهران نابود شد تا لابی گری کم بشه ، امروز همه مردم از فوتبال کثیف ایران بدشون میاد و کافیه تیمهایی که فوتبال پاک بازی میکنند بدون حاشیه در لیگ بجنگند و هوادار جذب کنند.
الان ایران به یک تیم قدرتمند به عنوان پرچمدار فوتبال پاک نیاز داره. مطمئن باشید اگه این فصل با تمام ناداوریها و آرای مغرضانه و تصمیمات نابخردانه کمیته انظباطی داماش قهرمان جام حذفی میشد و در لیگ رتبه خوبی کسب میکرد هواداران بیشماری طرفدار این تیم میشدند و اصحاب رسانه بی طرف به این تیم رو می آوردند.
به امید تحقق آن در فصل بعد
-
golsar-boy - کاربر ویژه
- پست ها : 2012
- تاريخ عضويت: پنج شنبه جولاي 19, 2012 12:00 am
- محل سکونت: گلسار 134
توسط mahyarmaya » چهارشنبه مه 01, 2013 9:57 am
[quote:dc1c793aae="golsar-boy"][quote:dc1c793aae="mahyarmaya"]Majid_Rasht .RASHTBOY :از اینکه ما را از فهم فوتبالی تان بی نصیب نمیگذارید سپاس گذارم.
کامنت های ارزشمندی بود که کمتر در سایت دیده بودم امـا دوستان همیشه همین طور بوده"تراکتور به دلیل تراکم جمعیت و سپاهان بدلیل نفوذ در فدراسیون و قدرت مدیریت.
حالا ما نمیتوانیم خواهر خوانده آنها باشیم "باید با سیاست رفتار کرد و از امتیازه های این تیم ها اسفاده کرد "این امکان بوجود نمیاید جــز در یک شرایط"که هدف مشترکی در میان باشد .
مثال:ایران چین انزلیچی"چرا باید باهم در حزب باشن ؟!اگر دنیا 3 کشور داشت که 3کشور های مذکور بوده بی شک هر 3 تا کشور باهم سر سازگاری نداشتن امـــا چون آمریکایی وجود دارد اینها باهم رفاقت دارن.
برای دشمنی با حریف رقیب بزرگ عیبی ندارد با دشمن های کوچک رفاقت کرد(نظر شخصی)
شیرین عبادی یک جمله خوبی میگه:دشمنِ دشمنت نباید حتما رفیقت باشد !
اگه بخواهم رنگ عامیانه به حرف بزنم باید اینگونه بیان کنم که"شکست دادن سپاهان و تراکتور آسان تر از شکست دادن سرخآبی های تهران است.
مقابل سرخآبی هـا یک دست صدا ندارد امــا برای شکست سپاهان و تراکتور شاید توانست یک دست را بصدا در آورد[/quote:dc1c793aae]
مهیار جان حرفات بطور کلی مورد قبوله ولی متاسفانه در اینجا یک نزاع بین هواداران است، تراکتوریها بدلیل جمعیت زیاد و منطقه استراتژیک سیاسی و همچنین اصفهانی ها بدلیل قطب اقتصادی و نفوذ سیاسی بسیار قدرتمند دچار خودبزرگ بینی شدید شده اند. شاید زمانی که به ما نیاز دارند تلویحا حمایت کنند اما مطمئن باش در زمان مناسب با رندی به ما خیانت میکنند و هرگز نمیشه بهشون اطمینان کرد. درسته در حال حاضر قدرت لابی تیمهای سرخابی بیشتر ولی کم کم داره قدرت این دو تیم هم به اونا میرسه و متاسفانه قدرت شیرینه و اگر ما باعث بشیم این دو تیم قدرتمند بشن و اونا هم با توجه به راهی که پیش گرفتند (لابی گری) اونوقت لیگی داریم که 4 قدرت لابی گر داره و جنگیدن باهاش سخت تره.
ما باید کاری کنیم که لابی گری کم بشه، سیاست از فوتبال جدا بشه نه اینکه به کثیفی فوتبال بیشتر دامن بزنیم.
خیلی خوشحالم که پاس تهران نابود شد تا لابی گری کم بشه ، امروز همه مردم از فوتبال کثیف ایران بدشون میاد و کافیه تیمهایی که فوتبال پاک بازی میکنند بدون حاشیه در لیگ بجنگند و هوادار جذب کنند.
الان ایران به یک تیم قدرتمند به عنوان پرچمدار فوتبال پاک نیاز داره. مطمئن باشید اگه این فصل با تمام ناداوریها و آرای مغرضانه و تصمیمات نابخردانه کمیته انظباطی داماش قهرمان جام حذفی میشد و در لیگ رتبه خوبی کسب میکرد هواداران بیشماری طرفدار این تیم میشدند و اصحاب رسانه بی طرف به این تیم رو می آوردند.
به امید تحقق آن در فصل بعد[/quote:dc1c793aae]
ضمن تشکر از شما باید بگم من همه حرف و پیشنهاد این هستش که باید از آب گِل آلود استفاده کنیم.باید با سیاست مسولین خودمون برنده این همایش بود .
من منظورم اینه که داماش میتونه داماش با پیش انداختن این تیم ها سودی ببره .خلاصه حرفم این میشه که کمیت لابی ها شاید زیاد بشه اما بدلیل لابی باز ها نفوذ هر کدوم کمتر میشه اون موقع هستش که ما نیاز کمتری به لابی داریم چون اختلاف ها کم شده.
کامنت های ارزشمندی بود که کمتر در سایت دیده بودم امـا دوستان همیشه همین طور بوده"تراکتور به دلیل تراکم جمعیت و سپاهان بدلیل نفوذ در فدراسیون و قدرت مدیریت.
حالا ما نمیتوانیم خواهر خوانده آنها باشیم "باید با سیاست رفتار کرد و از امتیازه های این تیم ها اسفاده کرد "این امکان بوجود نمیاید جــز در یک شرایط"که هدف مشترکی در میان باشد .
مثال:ایران چین انزلیچی"چرا باید باهم در حزب باشن ؟!اگر دنیا 3 کشور داشت که 3کشور های مذکور بوده بی شک هر 3 تا کشور باهم سر سازگاری نداشتن امـــا چون آمریکایی وجود دارد اینها باهم رفاقت دارن.
برای دشمنی با حریف رقیب بزرگ عیبی ندارد با دشمن های کوچک رفاقت کرد(نظر شخصی)
شیرین عبادی یک جمله خوبی میگه:دشمنِ دشمنت نباید حتما رفیقت باشد !
اگه بخواهم رنگ عامیانه به حرف بزنم باید اینگونه بیان کنم که"شکست دادن سپاهان و تراکتور آسان تر از شکست دادن سرخآبی های تهران است.
مقابل سرخآبی هـا یک دست صدا ندارد امــا برای شکست سپاهان و تراکتور شاید توانست یک دست را بصدا در آورد[/quote:dc1c793aae]
مهیار جان حرفات بطور کلی مورد قبوله ولی متاسفانه در اینجا یک نزاع بین هواداران است، تراکتوریها بدلیل جمعیت زیاد و منطقه استراتژیک سیاسی و همچنین اصفهانی ها بدلیل قطب اقتصادی و نفوذ سیاسی بسیار قدرتمند دچار خودبزرگ بینی شدید شده اند. شاید زمانی که به ما نیاز دارند تلویحا حمایت کنند اما مطمئن باش در زمان مناسب با رندی به ما خیانت میکنند و هرگز نمیشه بهشون اطمینان کرد. درسته در حال حاضر قدرت لابی تیمهای سرخابی بیشتر ولی کم کم داره قدرت این دو تیم هم به اونا میرسه و متاسفانه قدرت شیرینه و اگر ما باعث بشیم این دو تیم قدرتمند بشن و اونا هم با توجه به راهی که پیش گرفتند (لابی گری) اونوقت لیگی داریم که 4 قدرت لابی گر داره و جنگیدن باهاش سخت تره.
ما باید کاری کنیم که لابی گری کم بشه، سیاست از فوتبال جدا بشه نه اینکه به کثیفی فوتبال بیشتر دامن بزنیم.
خیلی خوشحالم که پاس تهران نابود شد تا لابی گری کم بشه ، امروز همه مردم از فوتبال کثیف ایران بدشون میاد و کافیه تیمهایی که فوتبال پاک بازی میکنند بدون حاشیه در لیگ بجنگند و هوادار جذب کنند.
الان ایران به یک تیم قدرتمند به عنوان پرچمدار فوتبال پاک نیاز داره. مطمئن باشید اگه این فصل با تمام ناداوریها و آرای مغرضانه و تصمیمات نابخردانه کمیته انظباطی داماش قهرمان جام حذفی میشد و در لیگ رتبه خوبی کسب میکرد هواداران بیشماری طرفدار این تیم میشدند و اصحاب رسانه بی طرف به این تیم رو می آوردند.
به امید تحقق آن در فصل بعد[/quote:dc1c793aae]
ضمن تشکر از شما باید بگم من همه حرف و پیشنهاد این هستش که باید از آب گِل آلود استفاده کنیم.باید با سیاست مسولین خودمون برنده این همایش بود .
من منظورم اینه که داماش میتونه داماش با پیش انداختن این تیم ها سودی ببره .خلاصه حرفم این میشه که کمیت لابی ها شاید زیاد بشه اما بدلیل لابی باز ها نفوذ هر کدوم کمتر میشه اون موقع هستش که ما نیاز کمتری به لابی داریم چون اختلاف ها کم شده.
-
mahyarmaya - کاربر ویژه
- پست ها : 3158
- تاريخ عضويت: شنبه مه 21, 2011 12:00 am
توسط Majid_Rasht » چهارشنبه مه 01, 2013 12:44 pm
قبل از شروع صحبت خیلی خوشحالم که RASHTBOY عزیز با پاسخ متینش به صحبتهایم اجازه داد که این بحث ادامه پیدا کنه همینطور از mahyarmaya و golsar-boy
عزیز که در این بحث شریک شدند و باز هم امیدوارم که سایر دوستان هم اگر فرصت دارند ما را از وجودشان محروم نکنند چرا که این صحبتها جدا از پیشنهاد بسیار خوب و بجای مهیار عزیز که ارزویم تحقق آن است می تواند به طور غیر مستقیم تحلیلی بر جو حاکم بر ورزشگاه ما نیز باشد بحثی که حتی از نظر من به هیچ عنوان کم اهمیت تر از بحث مالکیت باشگاه نیست .
[size=14:95cf2bcded]
مطلبی که در صحبتهای دوستان عزیزم به چشم می خورد این مطلب را تائید می کند که کسی بر اجحاف و ظلم مرکز نشینان ( آبی و قرمز ) چه در روابط فدراسیونی و چه در جنبه فرهنگی و رسانه ای آن اختلاف نظری ندارد ( باعث خوشحالی خواهد بود که اگر کسی نظری غیر از این دارد بطور واضح بیان کند بدون شک کاربران این سایت این ظرفیت را دارند که بدون هیچ تهمت و یا افترایی نظر مخالف را تحمل کنند ) اما محل اختلاف دقیقا جایی است که این تایپیک بدست آمدن را رسیدن به آن می داند یعنی اتحاد و یا حمایت در برابر کسان و یا طرز فکری که فوتبال ایران را یرای استقلال و پرسپولیس می دانند !
رسیدن به یک تفاهم هرگز بدون اعتماد و شناخت واقعی از اوضاع و تمایلات طرف مقابل بدست نخواهد آمد زمانی که در اندیشه ما طرف مقابل یک لابی و یک فرصت طلب خواهد بود و در پس ذهن ما دومین قربانی اتحاد فرضی ماست ، طبیعی خواهد بود که هرگز به یک اتحاد واقعی با علیه یک دشمن خارجی نخواهند رسید( مثل اتحاد های زمان بازی های لیگ قدس که طرفداران ملوان سپیدرود را تشویق می کردند و سپیدرودیها ملوان را و شعار ملوان سپیدرود پیوندتان مبارک که عمرش به سختی تا پایان همان 90 دقیقه می رسید! )
پس لازمه زسیدن به یک تفاهم شناخت همراه با حسن نیت خواهد بود تا پیوندی که حاصل می شود با انواع جنگ رسانه ای که آقایان در آن استادند شکسته نشود
این مطلب به هیچ عنوان قصد دفاع از لابی گری نفوذ غیر موجه در فدراسیون را ندارد اما برای اینکه شرایط دو تیم قدرتمند لیگ ( سپاهان و تراکتور ) را بهتر درک کنیم باید نگاهی مختصر به وضعیت این دو داشته باشیم چرا که هرگونه رسیدن به یک اجتماع قدرتمند بدون حضور این دو تیم با دلایلی که مهیار عزیز بیان کرد تقریبا غیر ممکن است همانطور که بعد از این دوتیم نمی توان از داماش چشم پوشید چرا که به نظر نگارنده این 3 تیم درمرکز کانون هجمه مرکز نشینان قراردارد.
دوستان تراکتور و بخصوص سپاهان متهم به لابی گری و نفوذ و بدست امدن نتایج در خارج از مستطیل سبز هستند مطلبی که تنها اشاره به قضاوت های جند بازی نمی تواند مهر تائید برآن باشد چرا که این دو تیم در بازی های زیادی هم از داور متضرر شدند اما با این قسمت حرفهای دوستان که این دو تیم را دارای نفوذ می دانند کاملا موافقم چر که اگر غیر از این بود سپاهان و تراکتور امروز در لیگ پائین تر بودند ! چرا که مافیای حاکم بر سرخ و آبی هرگز اجازه حضور یک رقیب جدی را نمی داد اما نفوذ و قدرت اقتصادی اصفهان و به طبع آن مدیریتی که می دانست چگونه در راهرو های فدراسنون ایران نفوذ کند بارها توانست ناجی سپاهان باشد و این غیر قابل انکار است اگر نفوذ و اعمال قدرت اذری ها در ارکان تصمیم گیری نبود حالا به هزار یک دلیل تراکتور باید در قعر جدول برای بقا می جنگید در حالت بدبینانه می توان به این نتیجه رسید که این تیمها با تصمیمات خارج از زمین به نتایج دلخواه تا حدی رسیدند مطلبی که با توجه به قدرت سازمانی دو تیم بخصوص سپاهان کمی بی انصافی خواهد بود اما نیمه پر لیوان استفاده از نفوذ برای رسیدن به حق است ( که البته خود این مطلب نشان از یک جامعه بیمار دارد ) مطلبی که شاید بتوان از ان با توجه به شرایط دفاع کرد به عنوان مثال از نفوذ عابدینی و روابطش در فدراسیون نام برد که نمونه اش را چند هفته پیش شاهد بودیم سئوال این است که اگر رایزنی های این مذیر با سابقه نبود شما فکر می کنید آیا بازی پرسپولیس و داماش به هیچ عنوان به وقت اضافه هم می کشید ؟!! آیا صاحبان قدرت ریسک ضربات پنالتی را به جاان می خریدند ؟! یا نه تراژدی شاهین بوشهر تکرار می شد جایی که داماش باید حذف می شد چرا که منحل کردن فینالیست جام حذفی کشور بسیار پر دردسر تر بود!!! جایی که عابدینی اینقدر گرفتار تیم در بحرانش بود که حتی از نفوذ و قدرت خودش هم غافل بود . بحث اینجاست داماش از نفوذ خود استفاده کرد و به حق خود که یک فوتبال عادلانه بود رسید و نه بیشتر شاید خوشبینانه باشد اما من هنوز باور دارم که نفوذ دو تیم سپاهان و تراکتور حداقل در این زمان در همین راستا است چرا که هرگز ندیدم ( اگر اشتباه می کنم لطفا متذکر شوید ) که سپاهان در بدترین شرایط از نفوذ خود برای جنجال آفرینی و ایجاد حاشیه استفاده کند هرگز ندیدم زمانی که به رشت میآید جنگ روانی را از انتخاب رمین بازی شروع کند هرگز ندیدم زمان بازی را با توجه به میل خود ( حتی در بدترین شرایط ) تغیر دهد و یا با نفوذ در استانداری و یا شورای تامین آنان را ترغیب به انجام بازی در زمین مورد نظر خود کند با باخود هیئت خبرنگاری وارد شهر حریف کندو یا بازیکنانش را وارد جنگ روانی کند که به قصد تخریب حریف باشد . اینکه چرا وضعیت ما با تراکتور سازی و هوادارانش به اینجا رسیده مطلب بسیار مفصلی را می طلبد که ای کاش طاقت یک سوزن در ما باشد تا با جمالدوز به نقد دیگران بپردازیم مطلبیکه اگر نگرانش نباشیم در رابطه با سپاهان و یا هر تیم پر هوادار دیگری برایمان پیش خواهد آمد و اینجاست که این جنگ فقط یک پیروز خواهد داشت
[/size:95cf2bcded]
باز از طولانی بودن کامنتها عذرخواهی می کنم
عزیز که در این بحث شریک شدند و باز هم امیدوارم که سایر دوستان هم اگر فرصت دارند ما را از وجودشان محروم نکنند چرا که این صحبتها جدا از پیشنهاد بسیار خوب و بجای مهیار عزیز که ارزویم تحقق آن است می تواند به طور غیر مستقیم تحلیلی بر جو حاکم بر ورزشگاه ما نیز باشد بحثی که حتی از نظر من به هیچ عنوان کم اهمیت تر از بحث مالکیت باشگاه نیست .
[size=14:95cf2bcded]
مطلبی که در صحبتهای دوستان عزیزم به چشم می خورد این مطلب را تائید می کند که کسی بر اجحاف و ظلم مرکز نشینان ( آبی و قرمز ) چه در روابط فدراسیونی و چه در جنبه فرهنگی و رسانه ای آن اختلاف نظری ندارد ( باعث خوشحالی خواهد بود که اگر کسی نظری غیر از این دارد بطور واضح بیان کند بدون شک کاربران این سایت این ظرفیت را دارند که بدون هیچ تهمت و یا افترایی نظر مخالف را تحمل کنند ) اما محل اختلاف دقیقا جایی است که این تایپیک بدست آمدن را رسیدن به آن می داند یعنی اتحاد و یا حمایت در برابر کسان و یا طرز فکری که فوتبال ایران را یرای استقلال و پرسپولیس می دانند !
رسیدن به یک تفاهم هرگز بدون اعتماد و شناخت واقعی از اوضاع و تمایلات طرف مقابل بدست نخواهد آمد زمانی که در اندیشه ما طرف مقابل یک لابی و یک فرصت طلب خواهد بود و در پس ذهن ما دومین قربانی اتحاد فرضی ماست ، طبیعی خواهد بود که هرگز به یک اتحاد واقعی با علیه یک دشمن خارجی نخواهند رسید( مثل اتحاد های زمان بازی های لیگ قدس که طرفداران ملوان سپیدرود را تشویق می کردند و سپیدرودیها ملوان را و شعار ملوان سپیدرود پیوندتان مبارک که عمرش به سختی تا پایان همان 90 دقیقه می رسید! )
پس لازمه زسیدن به یک تفاهم شناخت همراه با حسن نیت خواهد بود تا پیوندی که حاصل می شود با انواع جنگ رسانه ای که آقایان در آن استادند شکسته نشود
این مطلب به هیچ عنوان قصد دفاع از لابی گری نفوذ غیر موجه در فدراسیون را ندارد اما برای اینکه شرایط دو تیم قدرتمند لیگ ( سپاهان و تراکتور ) را بهتر درک کنیم باید نگاهی مختصر به وضعیت این دو داشته باشیم چرا که هرگونه رسیدن به یک اجتماع قدرتمند بدون حضور این دو تیم با دلایلی که مهیار عزیز بیان کرد تقریبا غیر ممکن است همانطور که بعد از این دوتیم نمی توان از داماش چشم پوشید چرا که به نظر نگارنده این 3 تیم درمرکز کانون هجمه مرکز نشینان قراردارد.
دوستان تراکتور و بخصوص سپاهان متهم به لابی گری و نفوذ و بدست امدن نتایج در خارج از مستطیل سبز هستند مطلبی که تنها اشاره به قضاوت های جند بازی نمی تواند مهر تائید برآن باشد چرا که این دو تیم در بازی های زیادی هم از داور متضرر شدند اما با این قسمت حرفهای دوستان که این دو تیم را دارای نفوذ می دانند کاملا موافقم چر که اگر غیر از این بود سپاهان و تراکتور امروز در لیگ پائین تر بودند ! چرا که مافیای حاکم بر سرخ و آبی هرگز اجازه حضور یک رقیب جدی را نمی داد اما نفوذ و قدرت اقتصادی اصفهان و به طبع آن مدیریتی که می دانست چگونه در راهرو های فدراسنون ایران نفوذ کند بارها توانست ناجی سپاهان باشد و این غیر قابل انکار است اگر نفوذ و اعمال قدرت اذری ها در ارکان تصمیم گیری نبود حالا به هزار یک دلیل تراکتور باید در قعر جدول برای بقا می جنگید در حالت بدبینانه می توان به این نتیجه رسید که این تیمها با تصمیمات خارج از زمین به نتایج دلخواه تا حدی رسیدند مطلبی که با توجه به قدرت سازمانی دو تیم بخصوص سپاهان کمی بی انصافی خواهد بود اما نیمه پر لیوان استفاده از نفوذ برای رسیدن به حق است ( که البته خود این مطلب نشان از یک جامعه بیمار دارد ) مطلبی که شاید بتوان از ان با توجه به شرایط دفاع کرد به عنوان مثال از نفوذ عابدینی و روابطش در فدراسیون نام برد که نمونه اش را چند هفته پیش شاهد بودیم سئوال این است که اگر رایزنی های این مذیر با سابقه نبود شما فکر می کنید آیا بازی پرسپولیس و داماش به هیچ عنوان به وقت اضافه هم می کشید ؟!! آیا صاحبان قدرت ریسک ضربات پنالتی را به جاان می خریدند ؟! یا نه تراژدی شاهین بوشهر تکرار می شد جایی که داماش باید حذف می شد چرا که منحل کردن فینالیست جام حذفی کشور بسیار پر دردسر تر بود!!! جایی که عابدینی اینقدر گرفتار تیم در بحرانش بود که حتی از نفوذ و قدرت خودش هم غافل بود . بحث اینجاست داماش از نفوذ خود استفاده کرد و به حق خود که یک فوتبال عادلانه بود رسید و نه بیشتر شاید خوشبینانه باشد اما من هنوز باور دارم که نفوذ دو تیم سپاهان و تراکتور حداقل در این زمان در همین راستا است چرا که هرگز ندیدم ( اگر اشتباه می کنم لطفا متذکر شوید ) که سپاهان در بدترین شرایط از نفوذ خود برای جنجال آفرینی و ایجاد حاشیه استفاده کند هرگز ندیدم زمانی که به رشت میآید جنگ روانی را از انتخاب رمین بازی شروع کند هرگز ندیدم زمان بازی را با توجه به میل خود ( حتی در بدترین شرایط ) تغیر دهد و یا با نفوذ در استانداری و یا شورای تامین آنان را ترغیب به انجام بازی در زمین مورد نظر خود کند با باخود هیئت خبرنگاری وارد شهر حریف کندو یا بازیکنانش را وارد جنگ روانی کند که به قصد تخریب حریف باشد . اینکه چرا وضعیت ما با تراکتور سازی و هوادارانش به اینجا رسیده مطلب بسیار مفصلی را می طلبد که ای کاش طاقت یک سوزن در ما باشد تا با جمالدوز به نقد دیگران بپردازیم مطلبیکه اگر نگرانش نباشیم در رابطه با سپاهان و یا هر تیم پر هوادار دیگری برایمان پیش خواهد آمد و اینجاست که این جنگ فقط یک پیروز خواهد داشت
[/size:95cf2bcded]
باز از طولانی بودن کامنتها عذرخواهی می کنم
-
Majid_Rasht - کاربر خیلی فعال
- پست ها : 567
- تاريخ عضويت: شنبه دسامبر 17, 2011 12:00 am
- محل سکونت: رشت
توسط mahyarmaya » چهارشنبه مه 01, 2013 4:57 pm
واقــعا ممنون آقا مجید "کاش نظرات بقیه دوستان رو شاهد بودیم "البته نظری از روی منطق و با استدلال.
دامـاش یک امتیاز بزرگ دارد "آن صمیمیت هوادارن است این یعنی اوج رفاقت "یعنی اتحاد "سایتی که شاید کمتر بشه پیدا کرد در هوادارن لیگ.
منظورم این است اگـه تصمیمی گرفته شود و هدف مشترک در میان باشد همان میشود که انجام دادیم .همانی که با درخشان و قویدل شد .این در تراکتور و سپاهان نیست چون حجم وسیع تری از هواداران برای حمایتشان بپا بر می خیزند و ایجاد اتحاد و تصمیم واحـد در آنجا به نسبت بسیار سخت میباشد .
تنها چیزی که در میان ما هوادارن یا بهتر بگویم "رفیقان "کم است هدف مشترک یا اگه بهتر بیان کنم سیاست مشترک است .
خواسته رفیقان باید در این جا(سایت )تعیین شود و مسولین بر اساس آن بهترین تصمیم را بگیرن و پیگیر مسایل باشن و طـی چند هفته منتظر بازده از هواداران داماشی باشن .
اما در مورد خود مسایل همایش"
با آقا مجید سخت موافقم "وقتی این حواشی بوجود آمد بدترین اتفاق از طرف باشگاه سپاهان چه بود؟!یا با تراکتور آن اتفاقات رخ داد از مسولیت تراکتور چه یادتان است ؟!
امـا با این سرخآبی ها هم قبل و هم بعد بازی مسایل و حاشیه داریم "از استقلالی که بازی را کاپیتانش تغییر میدهد و 15هزار هوادار دماشی را سرکار یگذارد !!!!!یا شیرینی که هم در جام حذفی و هم لیگ قبل بازی شیرین کاری میکرد که حتی به ریانیان هم سرایت کرد و جنگ رساه ای به راه انداخت.
قیاس این خاطرات تفسیر این ضرب المثل گیلکی است ""اگـه گوشتَ بوخوریــد اوستخوانَ فیـنـیـشَـنیدی""".
من هنوز سر حرفم هستم که میشود از دوستی با اکثریت نیمه قدرتمند "اقلیت های قدرتمند را شکست داد .
دامـاش یک امتیاز بزرگ دارد "آن صمیمیت هوادارن است این یعنی اوج رفاقت "یعنی اتحاد "سایتی که شاید کمتر بشه پیدا کرد در هوادارن لیگ.
منظورم این است اگـه تصمیمی گرفته شود و هدف مشترک در میان باشد همان میشود که انجام دادیم .همانی که با درخشان و قویدل شد .این در تراکتور و سپاهان نیست چون حجم وسیع تری از هواداران برای حمایتشان بپا بر می خیزند و ایجاد اتحاد و تصمیم واحـد در آنجا به نسبت بسیار سخت میباشد .
تنها چیزی که در میان ما هوادارن یا بهتر بگویم "رفیقان "کم است هدف مشترک یا اگه بهتر بیان کنم سیاست مشترک است .
خواسته رفیقان باید در این جا(سایت )تعیین شود و مسولین بر اساس آن بهترین تصمیم را بگیرن و پیگیر مسایل باشن و طـی چند هفته منتظر بازده از هواداران داماشی باشن .
اما در مورد خود مسایل همایش"
با آقا مجید سخت موافقم "وقتی این حواشی بوجود آمد بدترین اتفاق از طرف باشگاه سپاهان چه بود؟!یا با تراکتور آن اتفاقات رخ داد از مسولیت تراکتور چه یادتان است ؟!
امـا با این سرخآبی ها هم قبل و هم بعد بازی مسایل و حاشیه داریم "از استقلالی که بازی را کاپیتانش تغییر میدهد و 15هزار هوادار دماشی را سرکار یگذارد !!!!!یا شیرینی که هم در جام حذفی و هم لیگ قبل بازی شیرین کاری میکرد که حتی به ریانیان هم سرایت کرد و جنگ رساه ای به راه انداخت.
قیاس این خاطرات تفسیر این ضرب المثل گیلکی است ""اگـه گوشتَ بوخوریــد اوستخوانَ فیـنـیـشَـنیدی""".
من هنوز سر حرفم هستم که میشود از دوستی با اکثریت نیمه قدرتمند "اقلیت های قدرتمند را شکست داد .
-
mahyarmaya - کاربر ویژه
- پست ها : 3158
- تاريخ عضويت: شنبه مه 21, 2011 12:00 am
توسط mahyarmaya » چهارشنبه مه 01, 2013 5:09 pm
لابــی یعنی ایــن!!!!!نـاز میکنن میگن بازی نمی کنیم بازی رو تغییر میدن !امـا بازی رو تغییر مید با زنگ نکونام "اگه فرداش بازی نمیکردیم 3.0 بازنده محسوب میکردن !!!!!
---------------------------------------------------------------------------------------------------
- ۱۳۹۲/۲/۸:خبر آنلاین
*البته همه مهدوی‌کیا را دوست دارند.
حرف ما هم همین است. باید به احترام مهدوی‌کیا اجازه دهند این اتفاق بیفتد. او ستاره فوتبال است، ستاره اخلاق است. او فقط در زمین ستاره نیست، در خارج از زمین هم ستاره است. ما با قدرت از مهدی مهدوی‌کیا حمایت میکنیم. باید بهترین شرایط را آماده کنیم تا مهدی مقتدرانه در همان دقایقی که به زمین رفت، برای ما بازی کند. ما از مهدوی‌کیا به این راحتی نمی‌گذریم. مهدی باید بازی کند. بازی نکند، ما هم بازی نمی‌کنیم. جام را بدون مهدی نمی‌خواهیم. برایمان ارزشی ندارد. مهدی بود، ما هم هستیم. مهدی نبود، ما هم اصلاً در فینال بازی نمی‌کنیم و جام را به تیم دیگری بدهند.
*قرار بود مهدوی‌کیا ابتدای بازی به میدان برود یا انتهای بازی؟
نظر ما 4، 5 دقیقه اول مسابقه است. ما گفتیم با مهدی مسابقه را شروع کنیم ولی فعلاً دپارتمان داوری و کارشناس‌هایشان گفتند نمی‌شود. برای آنها مقررات AFC مهم است ولی برای ما مهم مهدی مهدوی‌کیاست.
*یعنی می‌خواهید بگویید دپارتمان هنوز با شما مشکل دارد؟
من این را نمی‌دانم. نمی‌دانم با من مشکل دارند یا نه ولی مهدی برای ما از جام مهمتر است. این حرف اول و آخر ماست و دیگر حرفی در این زمینه ندارم.
--------------------------------------------------------------------------------------
امـــــــــروز
سایت گل-مهدی تاج، رئیس سازمان لیگ برتر با ارسال نامه ای به مهدی محمد نبی زمان جدید دیدار دو تیم پرسپولیس و سپاهان را اعلام کرد.
متن نامه به شرح زیر است:
«با توجه به پیشنهاد و توافق باشگاههای پرسپولیس و فولاد مبارکه سپاهان و موافقت سازمان لیگ برتر قبل از شروع رسمی مسابقه فینال که باید طبق برنامه در ساعت 18:00 روز یکشنبه پانزدهم اردیبهشت ماه برگزار شود، به منظور انجام بازی خداحافظی و تقدیر از مهدی مهدوی کیا-بازیکن اسبق تیم ملی و باشگاه پرسپولیس، دو تیم با حضور این بازیکن به مدت 5 دقیقه در ساعت 17:45 دیدار دوستانه خواهند داشت و پس از آن در ساعت 18:00 با رعایت مقررات، مسابقه مربوطه برگزار می شود.»
---------------------------------------------------------------------------------------------------
- ۱۳۹۲/۲/۸:خبر آنلاین
*البته همه مهدوی‌کیا را دوست دارند.
حرف ما هم همین است. باید به احترام مهدوی‌کیا اجازه دهند این اتفاق بیفتد. او ستاره فوتبال است، ستاره اخلاق است. او فقط در زمین ستاره نیست، در خارج از زمین هم ستاره است. ما با قدرت از مهدی مهدوی‌کیا حمایت میکنیم. باید بهترین شرایط را آماده کنیم تا مهدی مقتدرانه در همان دقایقی که به زمین رفت، برای ما بازی کند. ما از مهدوی‌کیا به این راحتی نمی‌گذریم. مهدی باید بازی کند. بازی نکند، ما هم بازی نمی‌کنیم. جام را بدون مهدی نمی‌خواهیم. برایمان ارزشی ندارد. مهدی بود، ما هم هستیم. مهدی نبود، ما هم اصلاً در فینال بازی نمی‌کنیم و جام را به تیم دیگری بدهند.
*قرار بود مهدوی‌کیا ابتدای بازی به میدان برود یا انتهای بازی؟
نظر ما 4، 5 دقیقه اول مسابقه است. ما گفتیم با مهدی مسابقه را شروع کنیم ولی فعلاً دپارتمان داوری و کارشناس‌هایشان گفتند نمی‌شود. برای آنها مقررات AFC مهم است ولی برای ما مهم مهدی مهدوی‌کیاست.
*یعنی می‌خواهید بگویید دپارتمان هنوز با شما مشکل دارد؟
من این را نمی‌دانم. نمی‌دانم با من مشکل دارند یا نه ولی مهدی برای ما از جام مهمتر است. این حرف اول و آخر ماست و دیگر حرفی در این زمینه ندارم.
--------------------------------------------------------------------------------------
امـــــــــروز
سایت گل-مهدی تاج، رئیس سازمان لیگ برتر با ارسال نامه ای به مهدی محمد نبی زمان جدید دیدار دو تیم پرسپولیس و سپاهان را اعلام کرد.
متن نامه به شرح زیر است:
«با توجه به پیشنهاد و توافق باشگاههای پرسپولیس و فولاد مبارکه سپاهان و موافقت سازمان لیگ برتر قبل از شروع رسمی مسابقه فینال که باید طبق برنامه در ساعت 18:00 روز یکشنبه پانزدهم اردیبهشت ماه برگزار شود، به منظور انجام بازی خداحافظی و تقدیر از مهدی مهدوی کیا-بازیکن اسبق تیم ملی و باشگاه پرسپولیس، دو تیم با حضور این بازیکن به مدت 5 دقیقه در ساعت 17:45 دیدار دوستانه خواهند داشت و پس از آن در ساعت 18:00 با رعایت مقررات، مسابقه مربوطه برگزار می شود.»
-
mahyarmaya - کاربر ویژه
- پست ها : 3158
- تاريخ عضويت: شنبه مه 21, 2011 12:00 am
توسط RASHTBOY » چهارشنبه مه 01, 2013 7:18 pm
[color=darkblue:f995b13f46]تصور می کنم ، با پیش کشیدن نام دو تیم شهرستانی در لیست سیاه ، از سوی بنده ، موضوع اصلی تاپیک دچار انحراف نسبی شد .شاید هم [url]مبحث جدیدی[/url]در دل تاپیک اولیه متولد گردید .
بهر حال ضمن تشکر ازدوستان باید عرض کنم ، در [b:f995b13f46]چهارچوب عنوان تاپیک[/b:f995b13f46] ، نظر خود را اعلام کردم ، تکلیف سرخابی ها مشخص است ، همچنین جمله "" میشود از دوستی با اکثریت نیمه قدرتمند "اقلیت های قدرتمند را شکست داد "" نیز جمله سیاستمدارانه و منطقی تلقی می شود .
اما در رابطه با [url]مبحث جدید[/url] به چند پرسش و پاسخ اکتفا می کنم :
1- چرا تیم های مهمان در شهر تبریز فاقد تماشاگر هستند ؟
پاسخ : چون تمام ایران می دانند که در شهر تبریز اگر با گلوله برفی که دارای هسته سنگی می باشد به بازیکن و هواداران مهمان حمله کنند ، هیچگونه جریمه و تنبیه ای در کار نخواهد بود ، اگر در پمپ بنزین به داور مسابقه حمله کنند ، اشکالی ندارد ، در خصوص این تیم و این شهر داور نباید اشتباه نماید !!!
2- آیا شیوه جذب بازیکنان سرباز از سوی تراکتورسازی منطقی و یک روند طبیعی محسوب می شود ؟ چه کسانی جوابگوی احساسات هواداران تیمهای ملوان و فجر سپاسی خواهند بود ؟
پاسخ : مسلماً خیر ، هیچ کس ، اینکه تیم های بازیکن ساز ، در فوتبال ایران تلف شوند ، مشکل خودشان هست ، هدف ، دلخوشی یک لشکر افراد غیر فوتبالی هست که در تبریز جا خوش کرده اند ، همانگونه که صنعت تولید در کشور فاقد اعتبار در جایگاه واقعی خود می باشد و واردات حرف اول را می زند در فوتبال نیز بازیکن سازی مهم نمی باشد ، بلکه اگر از دسترنج سایر تیمها استفاده کنی در لیگ آسیا هم در کمال وقاحت حذف شوی ، آن مهم می باشد !!!
3- در خصوص اتفاقات بازی اخیر داماش با سپاهان ، این همه محرومیت و جریمه برای داماش یعنی چه ؟ مختاری چه حرکت غیرورزشی انجام داد ؟
خلعتبری که با 40کیلوگرم وزن یک تنه در دو هقته پیاپی هم در تهران و هم در رشت باعث انواع و اقسام حاشیه ها شد ، چرا نباید محروم شود ؟ گردان ، هواداران اصفهانی ؟
پاسخ : تیم بی شیله پیله ای مانند داماش باید محروم و جریمه شود اما اصفهانی ها با شیله پیله هستند و . . .
4- فرض نمایید هماکنون ، با تشکیل همایش به کلیه اهدافمان در خصوص دو تیم پایتخت رسیدیم و هیچکدام از مسائل گذشته این دو تیم گریبان هیچ تیمی را نمی گیرد ، اگر تیمی غیر از این دو تیم ، با همان اعمال و رفتار پیدا شد ، تکلیف چیست ؟
پاسخ : برای شکوفایی فوتبال ، می بایست در این باغ ، سموم دفع آفت را برای کلیه درختان و گیاهان باغ تجویز نمود ، با سم پاشی صرفاً یکی و دو درخت ، نمی توان از پژمرده شدن سایر گیاهان موجود در باغ جلوگیری نمود
مجدداً یادآوری می نمایم ، به نظر بنده همه این ظلم ها و بی عدالتی به ضرر فوتبال ما می باشد ، اگر قرار باشد رنسانسی در فوتبال ایران رخ دهد ، بله از سرخابی ها شروع خواهیم کرد اما آسیاب به نوبت
با نظر دوستمان golsar-boy کاملاً موافقم که آنها به موقع به ما نیز خیانت خواهند کرد ، مگر همین آخرین دیدار استقلال - سپاهان در لیگ ، قرار نبود هواداران تیریزی به کمک سپاهانی ها بیایند ؟! دریغ از یک دستمال کاغذی قرمز در ورزشگاه ، نزدیک ترین جایی به ورزشگاه که زبان ترکی شنیده می شد ، عوارضی تهران - کرج بود که یک عده مشغول فروختن پفک به مسافران بودند .[/color:f995b13f46]
بهر حال ضمن تشکر ازدوستان باید عرض کنم ، در [b:f995b13f46]چهارچوب عنوان تاپیک[/b:f995b13f46] ، نظر خود را اعلام کردم ، تکلیف سرخابی ها مشخص است ، همچنین جمله "" میشود از دوستی با اکثریت نیمه قدرتمند "اقلیت های قدرتمند را شکست داد "" نیز جمله سیاستمدارانه و منطقی تلقی می شود .
اما در رابطه با [url]مبحث جدید[/url] به چند پرسش و پاسخ اکتفا می کنم :
1- چرا تیم های مهمان در شهر تبریز فاقد تماشاگر هستند ؟
پاسخ : چون تمام ایران می دانند که در شهر تبریز اگر با گلوله برفی که دارای هسته سنگی می باشد به بازیکن و هواداران مهمان حمله کنند ، هیچگونه جریمه و تنبیه ای در کار نخواهد بود ، اگر در پمپ بنزین به داور مسابقه حمله کنند ، اشکالی ندارد ، در خصوص این تیم و این شهر داور نباید اشتباه نماید !!!
2- آیا شیوه جذب بازیکنان سرباز از سوی تراکتورسازی منطقی و یک روند طبیعی محسوب می شود ؟ چه کسانی جوابگوی احساسات هواداران تیمهای ملوان و فجر سپاسی خواهند بود ؟
پاسخ : مسلماً خیر ، هیچ کس ، اینکه تیم های بازیکن ساز ، در فوتبال ایران تلف شوند ، مشکل خودشان هست ، هدف ، دلخوشی یک لشکر افراد غیر فوتبالی هست که در تبریز جا خوش کرده اند ، همانگونه که صنعت تولید در کشور فاقد اعتبار در جایگاه واقعی خود می باشد و واردات حرف اول را می زند در فوتبال نیز بازیکن سازی مهم نمی باشد ، بلکه اگر از دسترنج سایر تیمها استفاده کنی در لیگ آسیا هم در کمال وقاحت حذف شوی ، آن مهم می باشد !!!
3- در خصوص اتفاقات بازی اخیر داماش با سپاهان ، این همه محرومیت و جریمه برای داماش یعنی چه ؟ مختاری چه حرکت غیرورزشی انجام داد ؟
خلعتبری که با 40کیلوگرم وزن یک تنه در دو هقته پیاپی هم در تهران و هم در رشت باعث انواع و اقسام حاشیه ها شد ، چرا نباید محروم شود ؟ گردان ، هواداران اصفهانی ؟
پاسخ : تیم بی شیله پیله ای مانند داماش باید محروم و جریمه شود اما اصفهانی ها با شیله پیله هستند و . . .
4- فرض نمایید هماکنون ، با تشکیل همایش به کلیه اهدافمان در خصوص دو تیم پایتخت رسیدیم و هیچکدام از مسائل گذشته این دو تیم گریبان هیچ تیمی را نمی گیرد ، اگر تیمی غیر از این دو تیم ، با همان اعمال و رفتار پیدا شد ، تکلیف چیست ؟
پاسخ : برای شکوفایی فوتبال ، می بایست در این باغ ، سموم دفع آفت را برای کلیه درختان و گیاهان باغ تجویز نمود ، با سم پاشی صرفاً یکی و دو درخت ، نمی توان از پژمرده شدن سایر گیاهان موجود در باغ جلوگیری نمود
مجدداً یادآوری می نمایم ، به نظر بنده همه این ظلم ها و بی عدالتی به ضرر فوتبال ما می باشد ، اگر قرار باشد رنسانسی در فوتبال ایران رخ دهد ، بله از سرخابی ها شروع خواهیم کرد اما آسیاب به نوبت
با نظر دوستمان golsar-boy کاملاً موافقم که آنها به موقع به ما نیز خیانت خواهند کرد ، مگر همین آخرین دیدار استقلال - سپاهان در لیگ ، قرار نبود هواداران تیریزی به کمک سپاهانی ها بیایند ؟! دریغ از یک دستمال کاغذی قرمز در ورزشگاه ، نزدیک ترین جایی به ورزشگاه که زبان ترکی شنیده می شد ، عوارضی تهران - کرج بود که یک عده مشغول فروختن پفک به مسافران بودند .[/color:f995b13f46]
در کل 1 بار ویرایش شده. اخرین ویرایش توسط RASHTBOY در پنج شنبه مه 02, 2013 3:29 am .
-
RASHTBOY - کاربر ویژه
- پست ها : 3094
- تاريخ عضويت: يکشنبه آگوست 28, 2011 12:00 am
- محل سکونت: رشت شهر برترینها
توسط kiavash » چهارشنبه مه 01, 2013 7:40 pm
بنظر من این طرح هم خوبه هم بد. 
خوبیش اینه که با این کار به خیلیا میفهمونیم که رفتار تماشاگران ما این چیزی که دارن توی اذهان مردم جا میندازن نیست.همه شهرستانای دیگه هم باید برای جلوگیری از این نوع جوسازی( تیمای تهرانی در مواقعی که نیاز به برد دارن )بهمون کمک کنند
میدونید که هروقت بخوان استقلال یا پیروزی رو قهرمان کنن همه مردم میفهمن اما باز نمیتونن کاری کنن
از بدیای این طرح اینه که اینجوری خودمون با دست خودمون رقبای تهرانیمون رو داریم تحریک میکنیم که اونا هم یه قدمی بردارن واسه اینکه سنگ اندازی هاشونو تو مواقع حساس بیشتر کنن
خوبیش اینه که با این کار به خیلیا میفهمونیم که رفتار تماشاگران ما این چیزی که دارن توی اذهان مردم جا میندازن نیست.همه شهرستانای دیگه هم باید برای جلوگیری از این نوع جوسازی( تیمای تهرانی در مواقعی که نیاز به برد دارن )بهمون کمک کنند
میدونید که هروقت بخوان استقلال یا پیروزی رو قهرمان کنن همه مردم میفهمن اما باز نمیتونن کاری کنن
از بدیای این طرح اینه که اینجوری خودمون با دست خودمون رقبای تهرانیمون رو داریم تحریک میکنیم که اونا هم یه قدمی بردارن واسه اینکه سنگ اندازی هاشونو تو مواقع حساس بیشتر کنن
به امید روزای پر فروغ گیلان
-
kiavash - کاربر فعال
.png "کاربر فعال")
- پست ها : 183
- تاريخ عضويت: شنبه مارس 30, 2013 12:00 am
- محل سکونت: شهر باران
46 پست
• صفحه 3 از 4 • 1, 2, 3, 4
بازگشت به فوتبال و فوتسال داماش گیلان
چه کسي حاضر است ؟
کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 1 مهمان