خاطره ها

[alex00755]

[quote:32c99cef51="everlasting-rain"]حالا كه صحبت گپ دوستانه به ميان اومد بهتر ميشه conversation كرد چرا كه همونطور كه قبلا هم نوشته بودم من نه كوچكترين احتياجي به پول باشگاه دارم و نه كوچكترين رفاقتي با بازيكنان زحمتكش بومي و پيشكسوتان نامدار تيممون ( افتخاري و داداش زاده و طباطبايي و هرندي ) دارم ولي به عنوان كسي كه از زمان استقلال رشت در دهه هفتاد سرنوشت اين تيم برام خيلي مهم بود و لمس كردم كه به دليل خصوصي بودن و پشتوانه دولتي نداشتن اين تيم بارها و بارها چطور با پنبه و گاهي اوقات با گيوتين سر تيممون رو بريدند و اونقدر اين تيم برام مهمه كه حتي اولين كلمه اي كه به نوزادم ياد دادم داماش بود . و اما در رابطه با ثبات در مربيگري و فرصت دادن به مربي بر اين اعتقادم كه اين مسئله نبايد به عنوان لطف به مربي تلقي بشه بلكه اين مسئله بايد به عنوان قاعده باشگاه تلقي بشه . چرا كه در واقع سودش به باشگاه ميرسه و مجبور نيست هي چند صد ميليون غرامت مربي قبلي و چند صد ميليون پول مربي جديد بده و با كلي كشمكش و اعصاب خوردي هم با احساسات طرفداران بازي كنه و هم وجهه باشگاه رو در رسانه ها بي ثبات و متلاطم و قتلگاه مربيان نشون بده . مثلا اين قاعده ثبات مربي كاملا در مورد تيمهاي المان ( يواخيم لو و در دهه نود برتي فوگتس ) يونان ( اتو ره هاگل ) منچستر ( الكس فرگوسن و در گذشته سر مت بازبي ) و ارسنال ( ارسن ونگر ) و اورتون ( ديويد مويس ) و وردربرمن ( توماس شاف ) و فرايبورگ ( فولكر فينكه به مدت بسيار قابل توجه شونزده سال تا سال 2007) صادقه . حالا ما نخواستيم مثل اون تيمها كه مديراني بسيار صبور و با ثبات فكري دارن عمل كنيم و شايد كساني بهانه بيارن كه فوتبال ايران آش و لاش تر از اونه كه با فوتبال حساب شده و ساختار مند اروپا مقايسه بشه اما وقتي كه در فوتبال داغون ايران هم كسي مثل غلوم پيرواني رو داريم كه با وجود سواد كم مربيگري اما به خاطر اعتماد روزافزوني كه بهش شد و به خاطر بومي بودن در شيراز به مدت بسيار چشمگير 9 سال مربي سپاسي شيراز باقي موند و هيچوقت هم تيمش كانديداي سقوط نبود و تا از اون تيم رفت سپاسي هم با مربيگري داود مهابادي و بعد محمد احمدزاده سقوط كرد . همين پيرواني هم از دستياري محمود ياوري در برق شيراز شروع كرد و كارنامه اي نداشت اما با فرصت خوبي كه بهش داده شد تونست ركورد ثبات در مربيگري ايران رو براي هميشه به نام شهر خودش شيراز ثبت كنه . و يا همين منصور ابراهيم زاده قبل از اينكه مربي موفق ذوب اهن لقب بگيره كه تيمش چشم نواز ترين فوتبال ايران رو بازي مي كرد فقط و فقط در تيم سپاهان دستيار لوكا بوناچيچ بود و هيچ كارنامه سرمربيگري نداشت اما باز هم با فرصت دادن و فرصت دادن و فرصت دادن به او تيمي ساخت كه هميشه در كورس قهرماني بود .[/quote:32c99cef51]

کاملا با مسئله ثبات در مربیگری موافقم،حتی تو جلسه ای که با امید هرندی داشتیم همین حرف و به هرندی زدم و امیدوار بودم که به گوش مدیریت باشگاه برسه و لااقل برای دو فصل نگهش داره...که اون اتفاقا پیش اومد.
واقعا ارزش یه مربی بعد از چند فصل معلوم میشه...نه یه فصل!!!
اینجا ایرانه و .....
راستی الاناس که با تذکر از طرف مدیران مواجه بشیما...اینجا جای بحث نیس آخه...بریم گفتگوی آزاد ادامه بدیم...

[everlasting-rain]

عكسي از سومين ديداري كه در سال هشتاد و هفت تونستيم استقلال رو ببريم كاري كه هيچ تيمي توي ايران انجامش نداده و در اين بازي همين مجتبي جباري خيلي تقلا كرد تا از ثبت اين ركورد جلوگيري كنه اما زورش به علي نظرمحمدي نرسيد هر چند كه در فينال جام حذفي هم كه به نظرمحمدي گل زده بود اون گل به شكلي كاملا واضح خطاي كف پا روي دروازه بان بود كه متاسفانه داور و كمك داور خودشون رو به كوري زدند . اين برد در واقع انتقام باخت ناعادلانه ما در همون بازي فينال بود . گل تيم ما رو ادريانو الوز به زيباترين شكل ممكن و با ضربه سر به ثمر رسوند . گل او به قدري زيبا بود كه تا مدتها در خلال برنامه ورزش و مردم پخش ميشد . در بازي فردا هم با توجه به اينكه هم تيم ما بسيار وابسته به طرفداراست و هم اينكه طبق معمول ممكنه داور احتياج به نوازش داشته باشه پس به جاي اينكه كسي در موقع مشاهده حق كشي فحش بده بايد همه با هم داور و يا بازيكن خاطي حريف رو هو كنند و با ايجاد طنيني هراس اور لرزه بر پاهاي بازيكنان ميلياردي استقلال بيندازند .

[img:db7c16671d]http://ctv.mxhoste.com/img/9896106ca98d.jpg[/img:db7c16671d]

[everlasting-rain]

اينهم عكسي از يك موجود ماقبل تاريخ در راستاي تقليد هميشگي باشگاه فرهنگي لرزشي ملوان استيل اذين از تيم ما و كپي برداري از رنگ سابق تيم ما . درباره اينكه نوشتم تقليد هميشگي هم مثالهاي زيادي رو مي تونم عرضه كنم مثل تقليد ملوان از ما و اينكه از بين تمام پيامبران درست رفتند سراغ جرجيس از بين اين همه سرمايه گذار درست رفتند سراغ هدايتي با علم به اينكه مي دونستند كه هدايتي با داماش مشغول مذاكره ست تقليد بسيار كميك و روحوضي هم مربوط ميشه به تقليد از شعار بسيار زيباي طرفداران داماش : هشت ماه پول نداشتيم - غيرت رشتي داشتيم . بله در كمال ناباوري و از فرط انفجار حسادت حتي چشم ديدن پرده نوشته اي كه هيچ ربطي بهشون نداشت و خطاب به مسئولين قوه قضائيه و استانداري و رسانه ها بود رو نداشتند و درست هفته بعد در اقدامي چيپ و تقليدي كه شايد از كمديهاي ساشا بارن كوهن گرته برداري شده بود شعري رو نوشتند كه حتي نتونستند وزنش درب و داغونش رو بتونه كاري كنند و اگه بخوام شكل واقعي اون شعر رو بنويسم كه هم از لحاظ علم عروض ادبي و هم از لحاظ هرمنوتيك معنايي اشكالات مضحك شعر اونها رو نداشته باشه اين پيشنهاد منه : چل ساله پول نداشتيم - نيروي دريايي داشتيم . چرا كه اگه سربازگيري و نفوذ نظامي و اداري نيروي دريايي ( كه حتي هنوز هم تمام سهام باشگاه رو نفروخته ) در فدراسيون در طي اين سالها نبود ملوان هم ده تا اسم عوض مي كرد و به جاي اينكه در چندين و چند دوره ليگ در روز اخر و با جريانات من دانم و تو ابقا بشه سقوط مي كرد . هر چند كه با اينهمه هارت و پورت از در طي ده سال يعني از سال هفتاد و يك تا سال هشتاد و يك چهار بار به ليگ پايين تر سقوط كردند و ديگه حسابي چكش خورده شده و يك بار هم بعد از سقوط امتياز تيم بانك ملي رو خريدند . و اما برگردم به قضيه تقليد از تيم ما كه مثالهاي ديگرش مربوط ميشه به اينكه تا داماش خواست مهرداد اولادي رو بخره اونها مثل نديد بديدها از هول هليم تيان ميان دكفتيد و متهم رديف اول تباني در بازي جام حذفي پرسپوليس و ملوان در دو فصل قبل رو با بي رگي تمام خريدند . مورد بعدي هم مربوط ميشه به اينكه سهيل رحماني رو در ليست مازاد گذاشتند اما تا ديدند كه داماش اين بازيكن رو ميخواد و خود سهيل رحماني هم از مدتها قبل دوست داشت كه به داماش بياد اما ملوان نان در يك چشم و هم چشمي زنانه دوباره اون بازيكن رو جذب كرد و به اينصورت يك سال ديگه بازيكن با استعدادي مثل رحماني كه پارسال هم ناديده گرفته شده بود رو در تنگناي شديد و افت روحي متاثر از سكو نشيني ناشي از حضور دو بازيكن دفاع چپ ديگه يعني شيرزاد و رمضاني قرار داد و البته قضيه كشدارتر از اين هم شد و حالا بازيكن ديپورتي سپاهان يعني اشجاري هم به اون پست تزريق شده تا جمع تزريقي هاي ملوان تكميل بشه ! در صورتي كه با وجود رفتن ابوذر رحيمي در ابتداي فصل از داماش سهيل رحماني مي تونست براي اولين فصل فيكس بودن در چندين و چند بازي رو تجربه كنه . تقليد بعدي درباره ورود ماشين بازيكن قطع نخاع شده استقلال رشت يعني حميد غفاري به استاديوم عضدي بود كه بعد از اين حركت قدرشناسانه از طرف طرفداران داماش تازه اونها يادشون اومد كه چنين بازيكني هم به چنين ضايعه وحشتناكي دچار شده و او رو به استاديوم خودشون بردند . نمونه اخر اين تقليدها هم كه تازه از تنور در اومد و رنگ لباس ملوان بود .

[img:79afe83614]http://vne.clod5.com/img/5c9d994f8d75.jpg[/img:79afe83614]

[yaran-mirzakochak]

تشکر از دوست عزیزمون everlasting-rain بابت نقدهای بسیار زیباش.
باورکن یکی از بدترین خاطراتمون همون نجس شدن لباس مقدس تیم پگاه تو تن این جانور( پژمان نوری) بود . امیدواریم همیشه سیاست باشگاه همین باشه که از شهرک همسایه بازیکن نگیره.

[everlasting-rain]

قابل ناشتي . ديروز وقتي كه دكوراسيون غير قابل تحمل نوري رو ديدم يه نفس راحتي كشيدم كه اين موجود ديگه توي تيم ما نيست . اَ پيليكي هيكل امرا اونه زنانه زلفا بيدين . اگه يه بازيكن غير گيلاني بود برام زياد مهم نبود اما چون او رو در ايران به عنوان يك بازيكن گيلاني ميشناسند به نظرم با اين سر و مچه و دك و پوز باعث كسر شان ما گيلاني هاست . مثلا علي كريمي رو ميشه مثال زد كه موهاشو بلند ميكنه و اون موي بلند هم بهش مياد و خيلي هم مرتب و شيكه . خوش سليقگي خودش رو در مراسم برترينهاي اسيا هم نشون داد و بهترين تيپ و ابهت رو در بين حضار داشت كه ياداور حضور درخشان اصغر فرهادي در مراسم اسكار بود .

[Mordab]

[size=18:5d5698d935]امير افتخاري فوتباليست پر افتخار شهر باران در تيم کشاورز...[/size:5d5698d935]



نشسته نفر دوم از راست
.......................
در ابتداي دهه هفتاد که پاي تيم هاي پولدار به فوتبال ايران باز شد بدون شک کشاورز سردمدار اين تيم ها به حساب مي امد تيمي که با صرف هزينه هاي بسيار زياد در قياس با هزينه هاي ان زمان فوتبال ايران طيف وسيعي از ستارگان وقت فوتبال ما را دور خودش جمع کرد اما در نهايت ره به جايي نبرد و حسرت قهرماني در ليگ و جام حذفي بر دلش ماند به طوري که وقتي بساط اين تيم جمع شد گنجينه اش خالي از کاپ هايي بود که احتمال فتح ان ميرفت.
اين تصوير کشاورز در ماه هاي اغازين حيات خود است و مرداني چون مرحوم انزلیچی قايقران _ امير افتخاري _ حميد عليدوستي _ جواد زرينچه _ جمشيد شاه محمدي _ نادر محمد خاني _ سيامک رحيم پور _ صبيح ساران _ رضا شاهرودي _ و ...در ان به چشم ميخورند///...

[Mordab]

[size=18:ff019b6eb3]امیر افتخاری فوتبالیست پر افتخار شهر باران از ارکان اصلی و تاثیر گذار قهرمانی تیم ملی فوتبال ایران در مسابقات اسیایی پکن...[/size:ff019b6eb3]



امیر افتخاری:گوشه سمت راست با خط قرمز مشخص شده...
...........................
تصویر مربوط است به جشن قهرمانی تیم ملی فوتبال ایران در مسابقات اسیایی پکن
مسابقات اسیایی در سال 70 شمسی و 90 میلادی به میزبانی پکن اغاز شد
مربیان ان دوره از تیم ملی به ترتیب علی پروین _ محمد مایلی کهن _ و حاج رضایی بودن
از برجسته ترین افتخارات فوتبال شهر رشت گلزنی امیر افتخاری{بازیکنی رشتی}در دوره گروهی این تورنمنت از فاصله 30 متری به چین بود
گل مرحوم انزلیچی قایقران در مرحله نیمه نهایی به کره جنوبی و راه یابی به فینال مسابقات
فینالی نفس گیر با تیم کره شمالی:فینالی که در نهایت در وقت قانونی صفر بر صفر به پایان رسید و بازی به ضربات پنالتی کشید
و اما درخشش فوق استثنایی احمد رضا عابدزاده با گرفتن 3 ضربه پنالتی و باز گلزنی امیر افتخاری به عنوان یکی از بازیکنان پنالتی زن که با خونسردی مثال زدنی خودش ضربه پنالتی را گل کرد
عابدزاده بعد از درخشش در این مسابقات به عقاب اسیا لقب گرفت
فرشاد پیوس اقای گل مسابقات با 4 گل زده و دریافت لقب مار زنگی اسیا
...........
و اما بر سر ان همه ستاره چه امده؟!
انزلیچی قایقران در صحنه تصادف در جاده امام زاده هاشم جان خود را از دست داد...
امیر افتخاری بعد سالها زندگی در کانادا به ایران برگشته و به پیشنهاد تیم سایپا جواب مثبت داده و به عنوان مربی در این تیم مشغول است...
شاهرخ بیانی دل خودش را به انالیزوری در استقلال خوش کرده...
محمد پنجعلی خود را درگیر دعوای رویانیان و عدم نتیجه گیری در پرسپولیس کرده...
عابدزاده هم از فضای الوده فوتبال ایران خسته شده و برای همیشه به امریکا کوچ کرده و مربی یه تیم محلاتی در لس انجلس شده...
جالب علی پروین هم به عنوان یک مترسک در پرسپولیس نقش بازی میکند...
و این داستان پر غم فوتبال ایران همچنان ادامه دارد...

[Mordab]

مصاف دو تيم پرسپوليس و پيام مقاومت...
و حضور دو بازيکن رشتي
امير افتخاري در تيم پرسپوليس



بهزاد داداش زاده در تيم پيام مقاومت {روبروي تصوير}

[Mordab]

[size=18:eda3eb71ba]امیر افتخاری فوتبالیست پر افتخار شهر باران در ترکیب تیم ملی...[/size:eda3eb71ba]



تصویری که مشاهده میکنید مربوط میشود به تيم ملي ايران در رقابتهاي مقدماتي جام جهاني 1990 ايتاليا در بازي مقابل چين در پکن...
.....................
ایستاده از راست
احمد رضا عابدزاده _ مرتضی فنونی زاده _ رضا حسن زاده _ سید مهدی ابطحی _ [size=18:eda3eb71ba]امیر افتخاری[/size:eda3eb71ba] _ کریم باوی _ {مهدی مناجاتی:سرمربی}
نشسته از راست
محمد خاکپور _ مجید نامجو مطلق _ فرشاد پیوس _ مرتضی کرمانی مقدم _ محمد تقوی

[Mordab]

دوستان با تعصب داماش اين بار ميخوام يک خاطره رو به صورت نکته براتون بگم...
جالبه بدونيد در سال 70 که به اذعان همه کارشناسان فوتبال:دوران يکه تازي و اوج پرسپوليس که دوره مديريت عابديني و مربيگري حميد درخشان در پرسپوليس بود افشين ناظمي تو همون دوره به پرسپوليس دعوت ميشه که البته دوران پرفروغي نداشت چون تو اون دوره پيرواني : رهبري فر :خاکپور :گلمحمدي بازي ميکردن که طبيعتا"افشين ناظمي پشت ترافيک اون همه بازيکن ملي پوش پرسپوليس موند...

[everlasting-rain]

عكسي از عليرضا نظيف كار در تركيب تيم ملي اميد ايران در مقابل تيم عربستان در مقدماتي المپيك 2008 پكن . در اين تيم به جز نظيف كار از تيم ما محسن فروزان هم حضور داشت كه البته دروازه بان دوم بود ولي نظيف كار مدافع ثابت تيم ملي اميد بود . حالا نكته اي كه خيلي خنده داره حضور محمد رضا خانزاده در تيم ملي ايران در مسابقات غرب اسياست كه تمام مدت نيمكت نشين پرسپوليس بود اما تا دو تا بازي براي پرسپوليس انجام داد سريعا ملي پوش شد و دو بازي هم براي تيم خيلي ملي ايران انجام داد !
[img][/img]

[777]

این تیم پگاه87هست تیمی که کمترکسی فکرش رومیکردحرفی برای گفتن داشته باشه اماباشایستگی به فینال رفت وحتی شایستگی قهرمانی روداشت اون سال پگاه تمام غول های فوتبال ایران روناکت کردپیروزی برابرپرسپولیس پیروزی شیرین4بر1برابراستقلال درازادی پیروزی برصبا
دررشت صبایی که اون سال دررتبه سوم جای گرفت پیروزی برسایپاعلی دایی دررشت وپیروزی 4بر2برابرسپاهان درجام حذفی
این عکس بازی فینال هست فینالی که یک برصفربردپگاه اماشایسته پیروزی باگل بیشتری بوداما روزانگارروزطالبلوبودوبازی برگشت هم که معلوم نشدکه چی بود....
حالا ایناروگفتم که شباهت داماش امسال روبااون تیم87بینیم امسال داماش دربازیهایی که مقابل حریفان بزرگ داشت نتایج خوبی گرفت پیروزی برابرتیمای پایتخت نشین تساوی برابرتراکتوردرتبریز پیروزیبرابرنفت تهران من به شخصه امیدزیادی به این تیم دارم وتکرار سال 87درجام حذفی اما این دفعه باقهرمانی
<img src='http://vimt.netne.net/img/629a1a0a8913.jpg' alt='Image Hosted by Free Photo Hosting at http://www.iranxm.com/' />

[shahriargil]

[quote:380f242970="everlasting-rain"]قابل ناشتي . ديروز وقتي كه دكوراسيون غير قابل تحمل نوري رو ديدم يه نفس راحتي كشيدم كه اين موجود ديگه توي تيم ما نيست . اَ پيليكي هيكل امرا اونه زنانه زلفا بيدين . اگه يه بازيكن غير گيلاني بود برام زياد مهم نبود اما چون او رو در ايران به عنوان يك بازيكن گيلاني ميشناسند به نظرم با اين سر و مچه و دك و پوز باعث كسر شان ما گيلاني هاست . مثلا علي كريمي رو ميشه مثال زد كه موهاشو بلند ميكنه و اون موي بلند هم بهش مياد و خيلي هم مرتب و شيكه . خوش سليقگي خودش رو در مراسم برترينهاي اسيا هم نشون داد و بهترين تيپ و ابهت رو در بين حضار داشت كه ياداور حضور درخشان اصغر فرهادي در مراسم اسكار بود .[/quote:380f242970]
آخه دنی چیسه آبره انزلی هوا شرجی ایسه هونه واسی پژپژ مو اوتو پریشانه.

[everlasting-rain]

عكسي از حسين ابراهيمي هفده ساله در بازي برگشت فينال جام حذفي كه بين تيم ما و استقلال برگزار شد و هم در بازي رفت و هم در بازي برگشت جزو هجومي ترين و پرتماشاگر ترين فينالهاي جام حذفي در دهه هشتاد بود و مقايسه اون فينال با فينال بي حس و حال اخرين دوره جام حذفي كه بين استقلال و شاهين بوشهر برگزار شد نشاندهنده كيفيت عالي فني و اتمسفر مهيج فينال جام حذفي در سال هشتاد و هفت بود .
[img][/img]

[everlasting-rain]

عكسي از آينه دق تماشاگران ترتر يعني كريمي گيلاني كه در بازي استيل اذين و ترتر هر چه كه لايق خودشون بود به اين اسطوره گيلاني و تكرار نشدني فوتبال ايران گفتند. در اين عكس كريمي در بازي بايرن مونيخ و بارسلونا و در تقابل با ايگور گوديانسن فوروارد اون زمان بارسلونا ديده ميشه . نكته جالب اين عكس اينه كه در دوره اي گرفته شده كه هنوز تبليغاتي روي پيراهن بارسلونا درج نميشد . نكته بعدي اينكه چندي پيش عكسي در سايت گل گذاشته شد از علي كريمي كه در بازي با رئال مادريد نيمكت نشين بود و طبق معمول ادمهاي هرز دهن شروع كردند به چرت و پرت گفتن و اينكه كريمي هميشه داشته پيچ و مهره نيمكت بايرن رو سفت ميكرده !!! در جواب اين ياوه گويان بايد بنويسم كه علي كريمي تنها بازيكن ايراني بود كه قراردادش در بايرن مونيخ تمديد شد و دو فصل در يكي از برترين باشگاههاي جهان يعني بايرن مونيخ بازي كرد در صورتي كه بازيكنان ديگر ايراني يعني دايي و هاشميان بعد از يك فصل در ليست مازاد بايرن قرار گرفتند . نكته بعدي اينكه كريمي با وجود مصدوميت وحشتناكي كه در بازي با هامبورگ دچار شد و چند ماه خانه نشينش كرد بازهم سي و سه بازي براي اون تيم هميشه كهكشاني انجام داد كه از مجموع بازيهاي دايي و هاشميان براي بايرن مونيخ بيشتره و كيه كه خاطره پاس واويلاي بيش از پنجاه متري كريمي به روي ماكاي كه باعث گلزني او شد رو از ياد ببره پاس گلهايي كه نمونه هاش رو صدها بار از علي كريمي ديدم و لذت بردم مثل پاس گلش به هاشميان در بازي با ژاپن كه كاواگوچي رو تسليم كرد و دقيقا همون نوع پاس به هاشميان در بازي با مكزيك كه ضربه سر ديدني هاشميان رو دروازه بان مكزيك با چنگ و دندان از روي خط بيرون كشيد . هميشه كريمي رو به تكنيك و دريبلينگش ميشناسند اما براي من پاس گلهاي پرشمارش به ياد ماندني تره . مورد ديگه درخشش كريمي در بوندس ليگا گل او به تيم قدر دورتموند و همچنين گل زيبا با ضربه چكشي پاي چپش به تيم لوركوزن بود در حاليكه خودش راست پايه و زدن ضربه چكشي با پاي غيرتخصصي كار خيلي سختيه .