.....>زنگ تفریح< ....

[MaziarSraizaM]

[quote:0bfa7dad57="The_King_of_rasht"][size=18:0bfa7dad57]ره ميرزا قشم شم سياست ايشپتكايه
صد تا تي جوري جوجه اونه دان چيليكايه
تو چه داني چپ چيسه و راست كويدانه رايه
بئس ايپچه خب آموخته بي بي اَن تي صلايه
تو پالوده پجي قناده دس پنجه سيوايه

بئس تا نيگيري دوغه عوض اربه دوشابه
بئس تا جه مي بلته واكوني تي زرده گابه
بئس يعني بخوان چه؟ امي خطا؟ نه كيتابه
فاندر چي واسي آي با كولا اِي بي كولايه
تو پالوده پجي قناده دس پنجه سيوايه

هر از بره نشناخته ايسي ويلان و سيلان
خانه بنايي تي دوعايه گرداني قيلان
تي دستا گيري شاله كوني جير كشي شيلان
تي پوشت تره ان پوشتي نيبه باده هوايه
تو پالوده پجي قناده دس پنجه سيوايه

لانتوس تناود شاخ فناكش پاي دوخوس گاب
لاغر ميشه ره صاب نده خو ساتوره قصاب
ترسم اوتورايي يهو تي بنده بدي آب
مرداي خايه ميدان هلا تي ورزا زيزايه
تو پالوده پجي قناده دس پنجه سيوايه

الآن شيمي دورانه امي وازكوني بوگذشت
اَ خلوته ميدانه ورانداز كوني بوگذشت
ميزقنچي نوا بوئن امي دَوراز كوني بوگذشت
پنبه مانه تي موشت امه ره شلّه پلايه
تو پالوده پجي قناده دس پنجه سيوايه

بازار واكوني يا علي امرا گوله مولا
تو يك شي بگيرا چي به مولا گوله مولا
تي ديل به تي كيشكول خوشه اما گوله مولا
درويشه نمد پاره امي پاره كوتايه
تو پالوده پجي قناده دست پنجه سيوايه

شيون فومني[/size:0bfa7dad57][/quote:0bfa7dad57]

درود به روح پاک شیون فومنی عزیز دوستان نه قبل از شیون نه بعد از اون شاعری به عظمت اون در گیلان نبود و نخواهد بود هر وقت شعر هاش رو گوش میدم از خودم بدم میادکه فارسی حرف میزنم راستی‌ این شعر یه بیت داره که میگه لنتوس تنود شاخ فنکش پای دوخوس گاو من هروقت کسی‌ زیاد ادعای گیلکی دونستن می‌کنه معنی‌ این جمله رو ازش می‌پرسم بنده خدا هنگ می‌کنه لنتوس یعنی‌ جفتک و پای دوخوس گاو یعنی‌ رو پاهات بخواب یکی‌ دیگه از شاهکارای شیون شعر گاوه یادمه کلاس پنجم که بودم این شعر رو حفظ کردم سر صف خوندم شعر نقل‌و نبات هاپ هم شاهکاره و همچنین یه شعر که اسمشو یادم نیست و داستان زندگیشو توش میگه و تعریف می‌کنه و میگه اول رفتم کشتی‌ و بعد رفتم بوکس و .....امیدوارم همتون از شعر‌های پدر شعر گیلکی استاد شیون استفاده کنین

[keyvan]

آدم وقتی فقیر میشه خوبیهاشم حقیر میشه

اما کسی که زور داره یا زر داره ، حقارت هاش هنر میشه . . .

(دکتر علی شریعتی)

[damash_city]

بی‌احترام ی هوا داران به پرچم ایر ان + عکس

http://www.bultannews.com/fa/news/15227 ... 3#comments

[Rashti0131]

ﺑﺎﺑﺎ : ﻣﻨﻮ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻯ ﻳﺎ ﻣﺎﻣﺎنُ ؟

ﭘﺴﺮﺑﭽﻪ : ﻫﺮ ﺩﻭ ﺗﺎﺗﻮنُ

ﺑﺎﺑﺎ : ﺍﮔﻪ ﻣﻦ ﺑﺮﻡ ﺁﻣﺮﻳﻜﺎ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺮﻩ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﺗﻮ ﻛﺠﺎ ﻣﻴﺮﻯ ؟

ﺑﭽﻪ : ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ

ﺑﺎﺑﺎ : ﺧﻮﺏ ﺍﻳﻦ ﻳﻨﻰ ﺗﻮ ﻣﺎﻣﺎﻧﻮ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻯ ﺩﻳﮕﻪ

ﺑﭽﻪ : ﻧﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﺭﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ

ﺑﺎﺑﺎ : ﺍﮔﻪ ﻣﻦ ﺑﺮﻡ ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺮﻩ ﺁﻣﺮﻳﻜﺎ ﺗﻮ ﻛﺠﺎ ﻣﻴﺮﻯ ؟

ﺑﭽﻪ : ﺁﻣﺮﻳﻜﺎ

ﺑﺎﺑﺎ : ﭼﺮﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍ ؟؟؟

ﺑﭽﻪ : ﭼﻮﻥ ﻗﺒﻼً ﻓﺮﺍﻧﺴﻪ ﺑﻮﺩﻡ.

بابا:

[alimoteboy]

باز من ماندم تنها
با خاطرات کودکی
که خاموش شدن در دل
گور
خاطراتی پاک مثل یک چشمه پاک
کودکی بودم پاک تمدن ضایع کرد پاک بودنم را

[sansi]

[color=red:c71b067b9b][size=24:c71b067b9b][font=Trebuchet:c71b067b9b]آهنگ فوق العاده زیبای مرتضی پاشایی....عشقه منه[/font:c71b067b9b][/size:c71b067b9b][/color:c71b067b9b]




http://reza-hamid.musicfa28.org/1392/Kh ... tarafe.mp3

[sansi]

[color=red:d1bc351e51][font=Georgia:d1bc351e51][size=24:d1bc351e51]اینم سامان جلیلی قشنگه ارزش دانلود داره
[/size:d1bc351e51][/font:d1bc351e51]
[/color:d1bc351e51]







http://reza-hamid.musicfa28.org/1392/Kh ... Tardid.mp3

[JUSTiran46]

[align=center:5bb866c167][img:5bb866c167]http://salijoon.info/mail92/920402/iran/U7zmLUPObI.jpg[/img:5bb866c167][/align:5bb866c167]

[JUSTiran46]

عکس های جالب و دیدنی از انزلیچی دامادها

[align=center:b584f52770][img:b584f52770]http://salijoon.us/mail92/920328/aroosi/wedding_pictures_of_funny_and_awkward_moments_73.jpg[/img:b584f52770]

[img:b584f52770]http://salijoon.us/mail92/920328/aroosi/wedding_pictures_of_funny_and_awkward_moments_11.jpg[/img:b584f52770]

[img:b584f52770]http://salijoon.us/mail92/920328/aroosi/wedding_pictures_of_funny_and_awkward_moments_06.jpg[/img:b584f52770]

[img:b584f52770]http://salijoon.us/mail92/920328/aroosi/wedding_pictures_of_funny_and_awkward_moments_10.jpg[/img:b584f52770]

[img:b584f52770]http://salijoon.us/mail92/920328/aroosi/wedding_pictures_of_funny_and_awkward_moments_13.jpg[/img:b584f52770]

[img:b584f52770]http://salijoon.us/mail92/920328/aroosi/wedding_pictures_of_funny_and_awkward_moments_23.jpg[/img:b584f52770]

[img:b584f52770]http://salijoon.us/mail92/920328/aroosi/wedding_pictures_of_funny_and_awkward_moments_25.jpg[/img:b584f52770]

[/align:b584f52770]

[hesam150]

<تبانی؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!>
[img:aac4cb3580]http://www.8pic.ir/images/53297621344447027386.jpg[/img:aac4cb3580]

[RASHTBOY]

[quote:f91b179a19="JUSTiran46"][align=center:f91b179a19][img:f91b179a19]http://salijoon.info/mail92/920402/iran/U7zmLUPObI.jpg[/img:f91b179a19][/align:f91b179a19][/quote:f91b179a19]

[color=darkblue:f91b179a19]این جمله از گاندی هست البه نوشتن این جمله در پشت یک ماشین جالب می باشد
اما جمله کامل آن :وقتی ارزشها عوض می شوند عوضی ها با ارزش می شوند در دنیایی که مردها نان را از نامرد گدایی می کنند نان انزلیچی ها حلال تر است چون خود فروشند نه مملکت فروش!!!!!!!!!!

( گاندی )[/color:f91b179a19]

[abarar1989]

[MEHRDAD]

[color=black:0eb2ca5e32][b:0eb2ca5e32]ردومِ رشت عاشق فوتبالیدی
فقط تیم رشتَ هواداریدی

قرمز و آبی و سیاه و سپید
اَ مردومه قلبِ دورون جا نَرید

برف بایه یا باران بباره شُرشُر
فرق نوکونه، استادیوم ایسه پر

یکدل و یکصدا و همه با هم
عضدیَ پاک چاکونید جهنم

سالی دوازده ماه داماش پول نَره
ولی هیزار هیزار تا عاشق دَره

لنگرود و کلاچای و رودِسر
آستانه و فومن و شفت و هشتپر

منجیل و لاهیجان و صومعه سرا
قلعه روخان و رودبار و آستارا

همه دانه چشم امید داماشه
تا آسمانم اوشانه صدا شِه

وقتی داماشِ نامَ فریاد زَنید
وقتی همه داماشِ جا گول خایید

وقتی گیدی قرمز و آبی ناره
بازین داماش بازی دورون گول کاره

اگر همیشه امی جیب خالی بو
ولی هوادار امی شین عالی بو

کوهِ مانستن، محکم و استوار
عاشق تیم اول اَ دیار

گیلانِ مردوم همه غیرت دَرید
هنه وَسی داماشَ تنها نَنید[/b:0eb2ca5e32]
________________
شعری زیبا از بابک نجفی[/color:0eb2ca5e32]

[keyvan]

من، تو، او

*من به مدرسه ميرفتم تا درس بخوانم*
*تو به مدرسه ميرفتي به تو گفته بودند بايد دکتر شوي*
*او هم به مدرسه ميرفت اما نمي دانست چرا*

*من پول تو جيبي ام را هفتگي از پدرم ميگرفتم*
*تو پول تو جيبي نمي گرفتي هميشه پول در خانه ي شما دم دست بود*
*او هر روز بعد از مدزسه کنار خيابان آدامس ميفروخت*

*معلم گفته بود انشا بنويسيد*
*موضوع اين بود علم بهتر است يا ثروت*

*من نوشته بودم علم بهتر است*
*مادرم مي گفت با علم مي توان به ثروت رسيد*
*تو نوشته بودي علم بهتر است*
*شايد پدرت گفته بود تو از ثروت بي نيازي*
*او اما انشا ننوشته بود برگه ي او سفيد بود*
*خودکارش روز قبل تمام شده بود*

*معلم آن روز او را تنبيه کرد*
*بقيه بچه ها به او خنديدند*
*آن روز او براي تمام نداشته هايش گريه کرد*
*هيچ کس نفهميد که او چقدر احساس حقارت کرد*
*خوب معلم نمي دانست او پول خريد يک خودکار را نداشته*
*شايد معلم هم نمي دانست ثروت وعلم گاهي به هم گره مي خورند*
*گاهي نمي شود بي ثروت از علم چيزي نوشت*

*من در خانه اي بزرگ مي شدم که بهار توي حياطش بوي پيچ امين الدوله مي آمد*
*تو در خانه اي بزرگ مي شدي که شب ها در آن بوي دسته گل هايي مي پيچيد که پدرت
براي مادرت مي خريد*
*او اما در خانه اي بزرگ مي شد که در و ديوارش بوي سيگار و ترياکي را مي داد
که پدرش مي کشيد*

*سال هاي آخر دبيرستان بود*
*بايد آماده مي شديم براي ساختن آينده*

*من بايد بيشتر درس مي خواندم دنبال کلاس هاي تقويتي بودم*
*تو تحصيل در دانشگا هاي خارج از کشور برايت آينده ي بهتري را رقم مي زد*
*او اما نه انگيزه داشت نه پول درس را رها کرد دنبال کار مي گشت*

*روزنا مه چاپ شده بود*
*هر کس دنبال چيزي در روزنامه مي گشت*

*من رفتم روزنامه بخرم که اسمم را در صفحه ي قبولي هاي کنکور جستجو کنم*
*تو رفتي روزنامه بخري تا دنبال آگهي اعزام دانشجو به خارج از کشور بگردي*
*او اما نامش در روزنامه بود روز قبل در يک نزاع خياباني کسي را کشته بود*

*من آن روز خوشحال تر از آن بودم که بخواهم به اين فکر کنم که کسي کسي را کشته
است*
*تو آن روز هم مثل هميشه بعد از ديدن عکس هاي روزنامه آن را به کناري
انداختي*
*او اما آنجا بود در بين صفحات روزنامه*
*براي اولين بار بود در زندگي اش که اين همه به او توجه شده بود** !!!!*

*چند سال گذشت*
*وقت گرفتن نتايج بود*

*من منتظر گرفتن مدارک دانشگاهي ام بودم*
*تو مي خواستي با مدرک پزشکي ات برگردي همان آرزوي ديرينه ي پدرت*
*او اما هر روز منتظر شنيدن صدور حکم اعدامش بود*

*وقت قضاوت بود*
*جامعه ي ما هميشه قضاوت مي کند*

*من خوشحال بودم که که مرا تحسين مي کنند*
*تو به خود مي باليدي که جامعه ات به تو افتخار مي کند*
*او شرمسار بود که سرزنش و نفرينش مي کنند*

*زندگي ادامه دارد*
*هيچ وقت پايان نمي گيرد*

*من موفقم من ميگويم نتيجه ي تلاش خودم است**!!!*
*تو خيلي موفقي تو ميگويي نتيجه ي پشت کار خودت است**!!!*
*او اما زير مشتي خاک است مردم گفتند مقصر خودش است** !!!!*

*من , تو , او*
*هيچگاه در کنار هم نبوديم*
*هيچگاه يکديگر را نشناختيم*

*اما من و تو اگر به جاي او بوديم*
*آخر داستان چگونه بود ؟؟؟*

*هر روز از كنار مردمانی می گذريم كه يا من اند يا تو و يا او*
*و به راستی نه موفقيت های من به تمامی از آن من است و نه تقصيرهای او همگي از
آن او

[hesam150]

در یک سحرگاه سرد ماه ژانویه، مردی وارد ایستگاه متروی واشینگتن دی سی شد و شروع به نواختن ویلون کرد. این مرد در عرض ۴۵ دقیقه، شش قطعه ازبهترین قطعات باخ را نواخت. از آنجا که شلوغ ترین ساعات صبح بود، هزاران نفر برای رفتن به سر کارهای‌شان به سمت مترو هجوم آورده بودند. سه دقیقه گذشته بود که مرد میانسالی متوجه نوازنده شد. از سرعت قدم‌هایش کاست و چند ثانیه‌ای توقف کرد، بعد با عجله به سمت مقصد خود براه افتاد. یک دقیقه بعد، ویلون زن اولین انعام خود را دریافت کرد. خانمی بی‌آنکه توقف کند یک اسکناس یک دلاری به درون کاسه‌اش انداخت و با عجله براه خود ادامه داد.



چند دقیقه بعد، مردی در حالیکه گوش به موسیقی سپرده بود، به دیوار پشت‌ سر تکیه داد، ولی ناگاهان نگاهی به ساعت خود انداخت وبا عجله از صحنه دور شد، کسی که بیش ازهمه به ویلون زن توجه نشان داد، کودک سه ساله‌ای بود که مادرش با عجله و کشان کشان بهمراه می ‌برد. کودک یک لحظه ایستاد و به تماشای ویلون‌زن پرداخت، مادر محکم تر کشید و کودک در حالیکه همچنان نگاهش به ویلون‌زن بود، بهمراه مادر براه افتاد، این صحنه، توسط چندین کودک دیگر نیز به همان ترتیب تکرار شد، و والدین‌شان بلا استثنا برای بردن شان به زور متوسل شدند.



در طول مدت ۴۵ دقیقه‌ای که ویلون زن می نواخت، تنها شش نفر، اندکی توقف کردند. بیست نفر انعام دادند، بی‌آنکه مکثی کرده باشند، و سی و دو دلار عاید ویلون زن شد. وقتی که ویلون زن از نواختن دست کشید و سکوت بر همه جا حاکم شد، نه کسی متوجه شد. نه کسی تشویق کرد و نه کسی او را شناخت. هیچکس نمی‌دانست که این ویلون زن همان (جاشوا بل) یکی از بهترین موسیقیدانان جهان است، و نوازنده‌ی یکی از پیچیده‌ترین قطعات نوشته شده برای ویلون به ارزش سه ونیم میلیون دلار، می‌باشد.



جاشوا بل، دو روز قبل از نواختن در سالن مترو، در یکی از تاترهای شهر بوستون، برنامه‌ای اجرا کرده بود که تمام بلیط هایش پیش‌ فروش شده بود، و قیمت متوسط هر بلیط یکصد دلار بود. این یک داستان حقیقی است، نواختن جاشوا بل در ایستگاه مترو توسط واشینگتن‌ پست ترتیب داده شده بود، و بخشی از تحقیقات اجتماعی برای سنجش توان شناسایی، سلیقه و اولویت ‌های مردم بود.