تالارهای گفتمان هواداران داماش گیلان

توسط **ali_damashi** » پنج شنبه مه 09, 2013 4:29 pm

[img:ab71bc1543]http://s1.picofile.com/file/7468386448/%D8%B5%D8%AF%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D9%85%D8%A7_%D8%B2%D9%84%D8%B2%D9%84%D9%87.jpg[/img:ab71bc1543]

توسط **RASHTBOY** » پنج شنبه مه 09, 2013 4:34 pm

توسط **miladcivil** » پنج شنبه مه 09, 2013 4:44 pm

[quote:7044204016="ali_damashi"][img:7044204016]http://s1.picofile.com/file/7468386448/%D8%B5%D8%AF%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D9%85%D8%A7_%D8%B2%D9%84%D8%B2%D9%84%D9%87.jpg[/img:7044204016][/quote:7044204016]

[color=blue:7044204016]یادمه زمان زلزله آذربایجان ، یک شور حسینی راه افتاده بود . . . . . .
ایران غمگین شد ، جانم آذربایجان و . . . . .[/color:7044204016]

[color=black:7044204016]اما بندگان خدا در بوشهر هم که فوت کردن ، شدتش به اون حد نبود ، اما نه در وارش و نه در سایر محیطهای مجازی
آنچنان حس وطندوستی و غیره و غیره و زالک راه نیوفتاد ! میدونید چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چون بوشهری ها مثل آذری ها
تظاهر به مظلومیت نکردن ، واقعه بدی پیش اومد و خیلی ها ناراحت شدیم اما در همین حد بود . . . .
خبری از خون دادن و نمیدونم لباس تنمون دراریم و بهشون بدیم و ....... نبود . [/color:7044204016]

[color=red:7044204016]امیدوارم اون دوستانی که در اون برهه ، احساسات بر عقلشون حاکم شده بود الان به منظور حرفم رسیده باشن ؟!؟!؟!؟!؟[/color:7044204016]

توسط **ali_damashi** » پنج شنبه مه 09, 2013 4:56 pm

[quote:f170d7cf85="miladcivil"][quote:f170d7cf85="ali_damashi"][img:f170d7cf85]http://s1.picofile.com/file/7468386448/%D8%B5%D8%AF%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D9%85%D8%A7_%D8%B2%D9%84%D8%B2%D9%84%D9%87.jpg[/img:f170d7cf85][/quote:f170d7cf85]

[color=blue:f170d7cf85]یادمه زمان زلزله آذربایجان ، یک شور حسینی راه افتاده بود . . . . . .
ایران غمگین شد ، جانم آذربایجان و . . . . .[/color:f170d7cf85]

[color=black:f170d7cf85]اما بندگان خدا در بوشهر هم که فوت کردن ، شدتش به اون حد نبود ، اما نه در وارش و نه در سایر محیطهای مجازی
آنچنان حس وطندوستی و غیره و غیره و زالک راه نیوفتاد ! میدونید چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چون بوشهری ها مثل آذری ها
تظاهر به مظلومیت نکردن ، واقعه بدی پیش اومد و خیلی ها ناراحت شدیم اما در همین حد بود . . . .
خبری از خون دادن و نمیدونم لباس تنمون دراریم و بهشون بدیم و ....... نبود . [/color:f170d7cf85]

[color=red:f170d7cf85]امیدوارم اون دوستانی که در اون برهه ، احساسات بر عقلشون حاکم شده بود الان به منظور حرفم رسیده باشن ؟!؟!؟!؟!؟[/color:f170d7cf85][/quote:f170d7cf85]

میلاد جان نمیخواهم بحث رو تو سایت ادامه بدیم چون مدیر ها تذکر میدن !!!
فقط همین تو مظلومیت قوم بلوچ و کرد ( به نظر من محروم ترین مناطق کشور هستن )

توسط **ali_damashi** » پنج شنبه مه 09, 2013 5:12 pm

بزای دوستان سرباز سایت که نبودشون احساس میشه ما به یادتونیم

هر روز تنگ غروب تو سربازی

صفا داره لب مرز تیر اندازی

تا چهل چراغ پادگان روشن میشه

سر دیگ عدسی غوغا میشه

توی دیگ عدس ، افتاده یک مگس

بخورم ، نخورم گرسنه می مونم

قدر آش ننم رو حالا می دونم

.

.

.

سر پستم رسیدم خوابم آمد — محبت های مادر یادم آمد
نوشتم نامه ای با برگ چایی — کلاغ پر میروم مادر کجایی
نوشتم نامه ای با برگ انگور — جدا گشتم دو سال از خانه ام دور

از آن روزی که سربازی به پا شد—ستم بر ما نشد بر دخـــتران شد
بسوزد آن که سر بازی به پا کرد—تمام دخـــتران را چشم به راه کرد

.

.

.

بسوزد آنکه سربازی بنا کرد تو را از من مرا از تو جدا کرد

گروهبانان مرا بیچاره کردند لـــ ـباس شخصی ام را پاره کردند

به خط کردند تراشیدند سرم را لباس آش خوری کردند تنم را

.

.

.

هر روز تنگ غروب تو سربازی

صفا داره لب مرز تیر اندازی

تا چهل چراغ پادگان روشن میشه

سر دیگ عدسی غوغا میشه

توی دیگ عدس ، افتاده یک مگس

بخورم ، نخورم گرسنه می مونم

قدر آش ننم رو حالا می دونم

.

.

.

سر پستم رسیدم خوابم آمد — محبت های مادر یادم آمد
نوشتم نامه ای با برگ چایی — کلاغ پر میروم مادر کجایی
نوشتم نامه ای با برگ انگور — جدا گشتم دو سال از خانه ام دور

.

.

.

به صف کردند تراشیدند سرم را
لباس ارتشی کردند تنم را

الهی خیر نبینی سر گروهبان
که امشب کردی تو مرا نگهبان

.

.

.

غضنفر سربازیش تموم میشه، وقتی کارت پایان خدمتشو بهش میدن، نگاه میکنه میگه: ای بابا، من که ازینا چهارتا دارم! …

.

.

.

به سربازی روم با کوله پوشتی
به دستم داده اند یک نان خشکی
به خط کردن تراشیدم سرم را
لباس ارتشی کردن تنم را
لباس ارتشی رنگ زمین است
سزای هر جوان آخر همین است

.

.

.

به عضنفر میگن چرا میری سربازی؟ میگه والا فقط به خاطر مرخصی هاش

.

.

.

پدرم گفت که در دوره ی سربازی و دوری ز پدر،

مادر و آدم شدن و ساچمه پلو خوردن بسیار، شود هر پسر بی هنری مرد

و دگر لوس و ننر بودن انسان بشود در

توسط **RASHTBOY** » پنج شنبه مه 09, 2013 5:18 pm

[color=darkblue:ba4f21a294]ضمن تشکر از دقت نظر دوست گرامیم آقا میلاد باید عرض کنم : یک گسل به موازات حاشیه خلیج فارس و دریای عمان ، از بوشهر تا بلوچستان پاکستان را در بر گرفته است و تاکنون پس لرزه های زیادی در این منطقه ظاهر شده اما همانطور که دوستان ا عنوان نمودند ، انگار نه انگار ، همین آقای فردوسی پور یک مجری سبک سر و بی ظرفیت رو چندین بار به مناطق زلزله زده آذزبایجان فرستاد و نتیجه حاصله رو در برنامه اش پخش کرد ولی انگار بوشهری های ایرانی نیستند .

جالب تر از همه اون تیمی که کاسه داغ تر از آش شده بود و تا هفته ها نام آذربایجان روی پیراهنشان بود ، در مورد بوشهر چه حرکتی کردند ؟![/color:ba4f21a294]

توسط **keyvan** » پنج شنبه مه 09, 2013 7:20 pm

توسط **keyvan** » پنج شنبه مه 09, 2013 7:28 pm

توسط **The_King_of_rasht** » پنج شنبه مه 09, 2013 8:51 pm

اینقدر که خدا توی این مملکت شاخ خلقت کرده توی دنیا گاو خلقت نکرده!

توسط **ali_damashi** » پنج شنبه مه 09, 2013 8:56 pm

[quote:f5a5195e54="The_King_of_rasht"]اینقدر که خدا توی این مملکت شاخ خلقت کرده توی دنیا گاو خلقت نکرده![/quote:f5a5195e54]

اونقدر که ما تو ایران شاخ داریــــــم !!!

تو دنیا گاو نداریم

حمزه بد نبود لایک میکردی

توسط **ali_damashi** » پنج شنبه مه 09, 2013 9:16 pm

[img:76899fb4ee]http://www.beytoote.com/images/stories/fun/fu2283.jpg[/img:76899fb4ee]

توسط **keyvan** » جمعه مه 10, 2013 7:26 am

بیان عشق با روشی متفاوت
یک دانشجوي چینی عاشق يکي از دختران دانشگاهش مي شودو دوست داشت عشق خود را به شيوه ي جديدي بيان کند او به دختراني که در آن خوابگاه دانشجويي به سر مي بردند يک شکلات داد و از عده ای از آنها خواست تا رأس ساعت 8 شب چراغ اتاق خود را روشن و از بقیه خواست که چراغ اتاق را خاموش نگه دارند
حالا ببينيد چه اتفاقي افتاد
....

توسط **havadarehamishegi** » جمعه مه 10, 2013 7:51 am

مراحل پذيرايي از مهمان در ایران :

1- تعارف همراه اصرار فراوان
2- قسم دادن مرده و زنده طرف مقابل
3- توسل به زور بدين شرح که ميوه يا غذاي مورد نظر رو طي يک اقدام آکروباتيک به لبت نزديک ميکنن و ميگن ديگه دهني شد بايد بخوري
4- ايجاد حس ترحم در مهمان ، ميگن "يني تو فک ميکني ما بدبختيم که هيچي خونه ما نميخوري ؟
5- تير خلاص : بخور حيفه ، اگه بمونه مجبوريم دور بندازيم :|

توسط **havadarehamishegi** » جمعه مه 10, 2013 7:53 am

یه زمانی بود اگه تلویزیون کسی تلتکست داشت انگار بوگاتی داشت !
رسما آدم حساب نمیکرد کسی رو …

توسط **The_King_of_rasht** » جمعه مه 10, 2013 8:22 am

بالاخره یه روز زنگ میزنم چین، اون یارو که گوشی رو برداشت گفت :你好 من میگم * بعد گوشی رو قطع میکنم..بفهمه دنیا دست کیه و ما خر نیستیم که این جنس های بنجلشو غالب کنه بهمون والاااا

تالارهای گفتمان هواداران داماش گیلان

.....>زنگ تفریح< ....

چه کسي حاضر است ؟