[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/functions.php on line 4752: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at [ROOT]/includes/functions.php:3887)
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/functions.php on line 4754: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at [ROOT]/includes/functions.php:3887)
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/functions.php on line 4755: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at [ROOT]/includes/functions.php:3887)
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/functions.php on line 4756: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at [ROOT]/includes/functions.php:3887)
تالارهای گفتمان هواداران داماش گیلان • مشاهده مبحث - .....>زنگ تفریح< ....

.....>زنگ تفریح< ....

پیشنهادات و انتقادات + مطالب متفرقه ورزشی، اجتماعی، تاریخی و... (ارسال های سیاسی حذف خواهند شد) را در این بخش قرار دهید.

مديران انجمن: meraj130, antiros

پستتوسط armilad » جمعه جولاي 12, 2013 7:27 am

[color=green:be33778011][size=18:be33778011]روزی مردی خواب دید که مرده و پس از گذشتن از پلی به دروازه بهشت رسیده است. دربان بهشت به مرد گفت: برای ورود به بهشت باید صد امتیاز داشته باشید، کارهای خوبی را که در دنیا انجام داده اید، بگویید تا من به شما امتیاز بدهم.
مرد گفت: من با همسرم ازدواج کردم، 50 سال با او به مهربانی رفتار کردم و هرگز به او خیانت نکردم.
فرشته گفت: این سه امتیاز.
مرد اضافه کرد: من در تمام طول عمرم به خداوند اعتقاد داشتم و حتی دیگران را هم به راه راست هدایت می کردم.
فرشته گفت: این هم یک امتیاز.
مرد باز ادامه داد: در شهر نوانخانه ای ساختم و کودکان بی خانمان را آنجا جمع کردم و به آنها کمک کردم.
فرشته گفت: این هم دو امتیاز.
مرد در حالی که گریه می کرد، گفت: با این وضع من هرگز نمی توانم داخل بهشت شوم مگر اینکه خداوند لطفش را شامل حال من کند.
فرشته لبخندی زد و گفت: بله، تنها راه ورود بشر به بهشت موهبت الهی است و اکنون این لطف شامل حال شما شد و اجازه ورود به بهشت برایتان صادر شد![/size:be33778011][/color:be33778011]
داماش:یه حس مالکیت
نماد کاربر
armilad
کاربر فعال
کاربر فعال
 
پست ها : 281
تاريخ عضويت: شنبه آپريل 20, 2013 12:00 am
محل سکونت: شهربارانهای نقره ای

پستتوسط The_King_of_rasht » جمعه جولاي 12, 2013 7:31 am

[b:556d2635fd]قسم بخوردم حاج آقا جان شوما

من بیمیرم تو بیمیری سل سه باره بیگیری

به تی خودا به می خودا

مکه تی دفنا بکانه

تی کولا تخته سر بنه

مرد حیساب بمرده گاب

نه انزلیچی نه اینگیلیس

نه شیمی سفره خاش ولیس

فلان چیه بیسار چیه

کوچه سران شوعار چیه

هرکی خره امان پالان

هرکی دره امان دالان

تی کس کارا ایشناسم

تی پر برارا ایشناسم

ایل تبارا ایشناسم

مرا کی دینی ازبریم

سالان سال بازار روزان تی دوکان موشتریم

مهمانی جان اموندوبوم

شیمی گزر شوندوبوم

آدم کوشان زرده گوشان

دین و دو عالم فروشان
اتو اوتو اتو اوتو

قاپاس حوالا بوست میسر


زنده یاد شیون فومنی[/b:556d2635fd]
ما باز میگردیم

نماد کاربر
The_King_of_rasht
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 3522
تاريخ عضويت: پنج شنبه اکتبر 20, 2011 12:00 am
محل سکونت: شهر مقدس رشت . دباغیان

پستتوسط sansi » جمعه جولاي 12, 2013 8:26 am

شهيد دكتر حسن عضدي
مقدمه








او كه در دوراني چشم به جهان گشود كه زورگويي، ستم، بي‌ديني، ماديگري، استعمار و استثمار بيداد مي‌كرد، به مبارزه با بيدادگري، وابستگي و سرسپردگي به بيگانگان و دستگيري از نيازمندان و ستمديدگان مي پرداخت. با بانگ حق‌جويي امام خميني(ره) به همراه ديگر جوانان دلاور عليه حكومت طاغوتي پهلوي به پا خاست تا به آرزوي ديرينش: يعني سرنگوني حكومت ستمشاهي و دست‌نشانده كفار آمريكايي دست يافت. وي در تدوين قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران هم شركت داشت. سرانجام، جزو برگزيدگان ويژه درگاه خداوندي شد و اذان‌گوي مسجدها، به جايگاه شهادت كه هر كسي را زيبنده آن نيست، پركشيد.
زندگي نامه و آموخته‌ها:
استاد شهيد دكتر حسن عضدي در دوم شهريور 1325 در خانواده‌اي دين‌دار در شهر رشت چشم به جهان گشود. شهيد دكتر عضدي در دوران جواني، مادر و سپس، پدر خود را از دست داد كه پس از آن، سرپرستي برادران و خواهران نيز بر دوش وي افتاد. شهيد دمي از زير بار اين مسووليت شانه خالي نكرد و روزگار را برايشان شيرين گردانيد. بازماندگان اين شهيد، همسر و دو فرزندش، به نام‌هاي«علي» و «لادن» مي‌باشند.(پايگاه فرهنگ ايثار و شهادت، 9/4/1389) دوران دبستان و دبيرستان را در شهر رشت به پايان رساند. او در دوران دانش‌آموزي از شاگردان برجسته بشمار مي‌رفت. از همان آغاز كودكي به مكتب‌ رهايي‌بخش و انسان‌ساز اسلام عشق مي‌ورزيد و در مسجد به گفتن اذان مي‌پرداخت. شهيد عضدي پس از دريافت ديپلم دبيرستان، دوره سربازي خود را در دورترين انزلیچی كشور گذارند و در همين دوران بود كه با بيچارگي و بي‌نوايي بسياري از مردم مستضعف كشور و حضور و غارتگري بيگانگان آمريكايي در ايران آشنا شد. سپس، براي ادامه تحصيل به تهران رفت و در دانشكده علوم ارتباطات اجتماعي دانشگاه علامه طباطبايي تهران در پايه كارشناسي در دو رشته روزنامه‌نگاري و روابط عمومي دانش‌آموخته گرديد. همواره پرسش‌هاي سياسي و اجتماعي بسياري به انديشه‌اش راه مي‌يافت و به همين دليل دوره كارشناسي ارشد رشته علوم سياسي را دنبال كرد. پس از، آن راهي آمريكا گرديد و در رشته اقتصاد سياسي در دانشگاه دالاس ايالت تگزاس آمريكا پذيرفته شد و دوره دكتري خويش را به پايان رساند.
انديشه‌ها و تلاش‌ها:
از عنفوان جواني بر دانش‌افزايي خود در زمينه اسلامي همت گماشت و از سخنراني‌ها و كتاب‌هاي انديشمندان بزرگ اسلامي]؛ همچون استاد شهيد آيت‌الله مرتضي مطهري بهره مي‌گرفت. شهيد عضدي از زمان آغاز دانش‌آموختگي در دانشكده علوم ارتباطات اجتماعي دانشگاه علامه طباطبايي، با الگوپذيري از انديشه ‌هاي امام راحل(ره) به ستيز با دستگاه وابسته به بيگانگان و طاغوتي حكومت محمدرضا شاه پهلوي پرداخت و به راه‌هاي گوناگون پشتيباني خود را از آرمان ‌هاي والاي انقلاب اسلامي نشان داد. در زمان تحصيل در آمريكا، در انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان آمريكا و كانادا تلاش فرهنگي و سياسي خود را دنبال كرد. وي در مقاله‌اي در سوم دي ماه 1344 به نام «پرچمدار عدالت جهاني» آورده است: «همه پيام‌آوران الهي كه از جانب خدا براي هدايت بشر آمده‌اند، مردم را وعده نموده‌اند كه روزي مصلحي مقتدر به خواست و اراده خداي قادر ظهور مي‌كند، جهان و جهانيان را از كجروي بازداشته و به راه راست هدايت مي‌نمايد.» او با بهره‌گيري از حديث و روايت، نشان مي‌داد كه «منجي عالم بشريت حضرت مهدي(عج) و از خاندان حضرت محمد(ص)، آخرين پيشواي خداوند، است. همچنان‌كه خورشيد از قدرت خداوند كسب نور نموده، منبع روشنايي، گرما و انرژي مي‌گيرد و جسم را جلا مي‌دهد، او نيز خورشيدي است كه از عالم بالا كسب نور كرده و به بشريت مي‌رساند و جان‌ها را صفا مي‌دهد. شايد گفته شود اين فياضي كه پشت پرده غيب است، پس چگونه از او كسب فيض مي‌كنيم؟ بايد گفت: زماني كه خورشيد پشت ابرها است، ما نمي‌توانيم او را ببينيم، اما همين كه در عالم، روشنايي مي‌بينيم، حس مي‌كنيم كه آن وجود دارد، هر چند كه ابرها مانع از جلوه‌گريش گردند. آري، خورشيد معنوي بشريت نيز بسان اين خورشيد مادي در آسمان، روح بشر را نورافشاني مي‌‌كند، اما در پشت ابرهاست و روزي خواهد آمد كه اين ابرها كنار رفته و جلوه‌گري كامل آغاز گردد ... .»(پايگاه كانون هابيليان، 9/10/1388) با آغاز پيروزي انقلاب اسلامي در 22 بهمن 1357 در ايران، دكتر عضدي به ميهن بازگشت و چون قطره‌اي به درياي پرخروش و انقلابي مردم كشورش پيوست. كوشش‌هاي انقلابي خود را همچنان در ايران دنبال كرد و براي گسترش فرهنگ و عقايد اسلامي و آماده كردن جوانان براي سازندگي كشور به درس دادن در دانشگاه گيلان پرداخت. پس از پيروزي انقلاب، برگزاري همه‌پرسي نوع حكومت و راي 2/98 درصدي مردم به حكومت جمهوري اسلامي ايران، با رهنمود امام قرار شد تا قانون اساسي حكومت نوبنياد را كارشناسان برگزيده مردم تدوين نمايند و سپس، به تصويب مردم برسانند. شهيد عضدي در جايگاه يكي از نمايندگان استان گيلان در مجلس خبرگان بررسي قانون اساسي برگزيده شد و در آن مجلس نيز به عضويت هيات رييسه درآمد. در كنار ياراني؛ همچون شهيد آيت‌الله دكتر سيدمحمد حسيني بهشتي همه تلاش خود را براي تدوين قانون اساسي بر پايه اسلام ناب محمدي(ص) و ولايت‌فقيه به كار گرفت. با آغاز به كار حزب جمهوري اسلامي از ياران نزديك پايه‌گزاران حزب گرديد و با تلاش پيگير شاخه حزب جمهوري اسلامي ايران را در گيلان پديد آورد. شهيد عضدي پس از پايه گذاري دانشگاه علامه طباطبايي تهران كه تا پيش از آن به صورت چند مدرسه عالي اداره مي‌شد، به رياست آن برگزيده شد و كوشش پيگيرانه خود را در كارگروه‌هاي ستاد انقلاب فرهنگي براي برنامه‌ريزي آموزشي دانشگاه‌ها آغاز كرد. او از اعضاي كوشاي شوراي وحدت حوزه و دانشگاه به شمار مي‌رفت. آخرين سمت دكتر عضدي، افزون بر مسووليت‌هاي ياد شده، رياست سازمان سنجش آموزش كشور و معاون وزارت علوم، تحقيقات وفناوري بود.(همان)
شهادت:
دكتر عضدي به پيروي از امام خميني(ره)، راه اسلام ناب محمدي(ص) و گسترش انقلاب اسلامي در جهان و سربلندي آن را برگزيده بود و در اين راه، تا جايي پيش رفت كه شهادت پاداش آن بود. شهيد عضدي، اين عضو حزب جمهوري اسلامي و معاون وزير فرهنگ و آموزش عالي وقت، در ساعت ۳۰ : ۲۰ روز يكشنبه هفتم تير ۱۳۶۰، به همراه شماري از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، هيأت دولت و اعضاي حزب جمهوري اسلامي در نشست دفتر مركزي حزب واقع در چهارراه سرچشمه تهران دعوت شده بودند. در سرآغاز گردهمايي‌شان، نواي آسماني قرآن كريم در فضاي تالار طنين انداخت و سپس، آيت الله بهشتي اين‌گونه آغاز سخن كرد: «ما بار ديگر نبايد اجازه دهيم، استعمارگران براي ما مهره‌سازي كنند و سرنوشت مردم ما را به بازي بگيرند. تلاش كنيم كساني كه پايبند به مكتب هستند و سرنوشت مردم را به بازي نمي‌گيرند، انتخاب شوند.» چند لحظه‌اي از گفت‌وشنودها نگذشته بود كه با انفجار سهمگيني، از تالار نشست جز تلي از خاك چيزي برجاي نماند. نزديك به هفتاد و دو تن از بهترين ياوران انقلاب؛ از جمله چهار وزير، بيست و هفت نماينده مجلس، چند تن معاون وزير و بسياري از اعضاي حزب جمهوري اسلامي، زير خروارها خاك و سيمان جاي گرفتند. بدين‌سان، جنايتي كه تاريخ بشري كمتر به ياد داشت، روي داد و استكبار غرب به سركردگي آمريكا، صهيونيسم بين‌الملل و پادوهاي داخليش، ددمنشانه جنايت ديگري آفريدند. فرد بمب گذار، منافقي نفوذي به نام محمدرضا كلاهي و در شمار نيروهاي خدماتي حزب جمهوي اسلامي بود كه پس از انفجار گريخت و راهي كشور تروريست‌پرور فرانسه شد. شهيد عضدي يكي از 16 هزار و 800 شهيد ترور كشور و 140 شهيد استان گيلان بشمار مي‌رود. جنازه پاك شهيد دكتر عضدي در كنار ياران شهيدش، در بهشت زهراي تهران و در آرامگاه هفتاد و دو تن به خاك سپرده شد.
وصيت نامه:
شهيد دكتر عضدي در وصيت‌نامه‌اش بر بهره گيري از احكام انسان‌ساز اسلام پاي مي فشارد و اين‌چنين دينش را به بازماندگان و عاشقان مكتب اسلام ناب محمدي(ص) و خميني بت‌شكن ادا مي كند. خواسته او قرارگرفتن در مسير اسلام راستين و زندگي و مرگ؛ همانند يك مسلمان است. شهيد در بخشي از اين وصيت‌نامه‌ چنين نگاشته است: «اكنون تاريخ ميهن ما لحظه هاي بسيار حساسي را مي گذراند. انقلاب امت ما: يعني امت پيغمبر و علي(ع) به قله نزديك مي‌شود و پرتگاه‌ها، نيز مخوف و وحشتناك و دشمنان: يعني صاحبان زر و زور و تزوير، فراوان و در كمين. من خداي را شاهد مي‌گيرم كه از او خواسته‌ام تا در راهش .... شهيد و شاهد باشم. جذبه و شور انقلاب گاهي مرا چنان از خود بي‌خود مي‌كند كه نمي‌توانم به موج نپيوندم. شما را به تقوي و پرهيزكاري سفارش مي‌كنم. در كسب دانش كوشا باشيد. انقلاب ما از جهاتي هنوز در آغاز راه است و دنباله اش به شما خواهد رسيد؛ به قدر توانايي خود در آن سهم داشته باشيد؛ هيچ‌وقت عدالت را از ياد نبريد و به خاطر آن بجنگيد. خواهيد گفت كه عدالت يك مفهوم نسبي است و نمي‌توان چارچوبي براي آن پيدا كرد. من شما را به قرآن مجيد، رفتار پيامبر بزرگ(ص)، علي و ساير امامان(ع) رهنمود مي‌شوم تا مفهوم عدالت را درك كنيد ... .»
ويژگي‌هاي اخلاقي:
انتظار فرج امام عصر(ع) ويژگي‌ آشكار شهيد عضدي مي باشد كه برگرفته از مكتب انسان ساز اسلام و مذهب تشيع است. اين ديدگاه شهيد نشان از ولايت محوري او نيز دارد كه در كردارش پرپيدا بود. پايبندي و آگاهي وي به وظيفه و در كنار آن، سختكوشي و پرهيزش از مكتب‌هاي التقاطي و مادي بايد الهام بخش رفتار جوانان امروز باشد. اوج تلاش‌هاي اين شهيد در پيشبرد آرمان‌هاي انقلاب اسلامي و جاري ساختن حكومت اسلامي در سرزمين عشق و ايمان، نشاني از مسووليت‌پذيري بالاي او دارد. همين كوشش‌ها و ايستارهايش بود كه وي را به گروه افلاكيان گره مي‌زد. او استادي با ادب، بردبار، مهربان، فروتن و خوش برخورد بود.
شهيد در گفتار بزرگان:
فاجعه جانگداز هفتم تير 1360، دل ملت مسلمان را به درد آورد و امام خميني، پايه‌گذار نظام جمهوري اسلامي ايران، نيز آن را «فاجعه‌اي در تاريخ انساني» دانست. امام(ره)، شهيد بهشتي را كه در اين رويداد به شهادت رسيد، به تنهايي «ملتي براي مردم ايران» برشمرد. همراهان اين شهيد كه شهيد عضدي نيز يكي از آنان بود، تا پاي جان بر آرمان‌هاي انقلاب اسلامي ايستادگي نشان دادند. امام(ره) براي شهادت 72 تن از ياران انقلاب كه شهيد عضدي يكي از آنها بود، پيامي به اين شرح فرستادند: «ملتي كه براي اقامه عدل اسلامي، اجراي احكام قرآن مجيد، كوتاه كردن دست جنايتكاران ابرقدرت و زيستن با استقلال و آزادي قيام نموده است، خود را براي شهادت و شهيد دادن آماده نموده است و به خود باكي راه نمي‌دهد كه دست جنايت ابرقدرت‌ها از آستين مشتي جنايتكار حرفه‌اي بيرون آيد و بهترين فرزندان راستين او را به شهادت رساند. مگر شهادت ارثي نيست كه از مواليان ما كه حيات را عقيده و جهاد مي‌دانستند و در راه مكتب پرافتخار اسلام با خون خود و جوانان عزيز خود از آن پاسداري مي‌كردند، به ملت شهيد پرور ما رسيده است؟»(صحيفه نور، ص 1)
حضرت آيت‌الله سيدعلي خامنه‌اي، رهبر فرزانه انقلاب اسلامي، در ميان شمار انبوهي از مردم استان گيلان، به بيان خاطره‌اي از بي‌باكي و بزرگواري شهيد عضدي پرداخته‌اند: «من در اوايل انقلاب آمدم رشت. مرحوم شهيد عضدى مرا در اطراف ميدان بزرگ شهر رشت گرداند. گروهك‌هاى گوناگون با تابلوهاى خود، با شعارهاى خود، همه فضا را پر كرده بودند؛ دانشگاه را هم در قبضه خودشان درآورده بودند و خيال مي‌كردند كه گيلان متعلق به آنهاست. مردم مؤمن گيلان، همين جوانهاى مؤمن و انقلابى، بدون كمك هيچ دستگاه و ارگانى وارد صحنه شدند و پرچم اسلام را، پرچم توحيد را، پرچم انقلاب را در آنجا برافراشتند و همه اينها را از صحنه بيرون كردند. اين، ايمان مردم است. در ميدان بزرگ شهر آن‏قدر پلاكارد، اعلاميه‏هاى بزرگ و پرده‏هاى عظيم از طرف گروهكها زده شده بود كه انسان متحير مى‏ماند! با مرحوم شهيد دكتر عضدى به قبرستان شهر رفتيم تا بر مزار ميرزا كوچك فاتحه‏اى بخوانيم. آنجا هم عناصر گروهكها خودشان را رساندند براى اين‏كه ما را تهديد كنند؛ براى اينكه ميرزاكوچك‏خان را تحقير كنند؛ براى اينكه حركت عظيم اسلامى مردم ايران را يك حركت مادى و جداى از انگيزه‏هاى معنوى بنمايانند كه البته موفق نشدند.»(پايگاه مقام معظم رهبري، 8/10/1389)
نماد کاربر
sansi
کاربر نیمه حرفه ای
کاربر نیمه حرفه ای
 
پست ها : 303
تاريخ عضويت: يکشنبه ژانويه 22, 2012 12:00 am
محل سکونت: شهرباران

پستتوسط MEHRDAD » جمعه جولاي 12, 2013 10:38 am

[color=black:9c99753a2d]به تهران میگن پاریس کوچولو...
به اردبیل میگن پاریس کوچولو...
به علی آباد کتول میگن پاریس کوچولو...
کلا با هرکی حرف میزنیم میگه به شهر ما میگن پاریس کوچولو
...
دریغ از این که این ها نمیدونند خود پاریسی ها به شهرشون میگن : رشت کوچولو ♥♥♥[/color:9c99753a2d]
تصوير

نماد کاربر
MEHRDAD
مدیر سایت
مدیر سایت
 
پست ها : 6710
تاريخ عضويت: يکشنبه سپتامبر 05, 2010 12:00 am
محل سکونت: وارش اسپرت

پستتوسط Majid_Rasht » جمعه جولاي 12, 2013 11:02 am

[color=black:12816037cf]این تصویر زیبایی است که در یاهو به مناسبت ماه رمضان قرار گرفته [/color:12816037cf]
[color=olive:12816037cf][b:12816037cf]ماه رمضان بر همه آنان که برای انسانیت ارزش قائل هستند مبارک باد[/b:12816037cf] [/color:12816037cf][img:12816037cf]http://upload.tehran98.com/img1/v284s4xztmikc2cr6e2.jpg[/img:12816037cf]
نماد کاربر
Majid_Rasht
کاربر خیلی فعال
کاربر خیلی فعال
 
پست ها : 567
تاريخ عضويت: شنبه دسامبر 17, 2011 12:00 am
محل سکونت: رشت

پستتوسط The_King_of_rasht » جمعه جولاي 12, 2013 11:08 am

[quote:3f6a404776="MEHRDAD"][color=black:3f6a404776]به تهران میگن پاریس کوچولو...
به اردبیل میگن پاریس کوچولو...
به علی آباد کتول میگن پاریس کوچولو...
کلا با هرکی حرف میزنیم میگه به شهر ما میگن پاریس کوچولو
...
دریغ از این که این ها نمیدونند خود پاریسی ها به شهرشون میگن : رشت کوچولو ♥♥♥[/color:3f6a404776][/quote:3f6a404776]

در ادامه صحبتهای مدیر

[img:3f6a404776]http://www.uploadtak.com/images/c2999_.jpg[/img:3f6a404776]
ما باز میگردیم

نماد کاربر
The_King_of_rasht
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 3522
تاريخ عضويت: پنج شنبه اکتبر 20, 2011 12:00 am
محل سکونت: شهر مقدس رشت . دباغیان

پستتوسط MEHRDAD » جمعه جولاي 12, 2013 12:12 pm

[b:9ae92d23c0]مصاحبه با پرطرفدارترین تماشاگر ایرانی؛ آملیایی که یک شبه معروف شد [/b:9ae92d23c0]

تصوير

نماد کاربر
MEHRDAD
مدیر سایت
مدیر سایت
 
پست ها : 6710
تاريخ عضويت: يکشنبه سپتامبر 05, 2010 12:00 am
محل سکونت: وارش اسپرت

پستتوسط armilad » جمعه جولاي 12, 2013 12:31 pm

[size=18:b092b611fd][color=darkblue:b092b611fd]ما چقد زود باوريم!


دانشجويي که سال آخر دانشگاه را مي گذراند به خاطر پروژه اي که انجام داده بود جايزه اول را گرفت. او در پروژه خود از 50 نفر خواسته بود تا دادخواستي مبني بر کنترل سخت و يا حذف ماده شيميايي «دي هيدروژن مونوکسيد» توسط دولت را امضا کنند و براي اين خواسته خود دلايل زير را عنوان کرده بود:

?- مقدار زياد آن باعث عرق کردن زياد و استفراغ مي شود.

?- يک عنصر اصلي باران اسيدي است.

?- وقتي به حالت گاز در مي آيد بسيار سوزاننده است.

?- استنشاق تصادفي آن باعث مرگ فرد مي شود.

?- باعث فرسايش اجسام مي شود.

?- حتي روي ترمز اتوموبيل ها اثر منفي مي گذارد.

?- حتي در تومورهاي سرطاني نيز يافت شده است.




از 50 نفر فوق 43 نفر دادخواست را امضا کردند.6نفر به طور کلي علاقه اي نشان ندادند و اما فقط يک نفر مي دانست که ماده شيميايي «دي هيدروژن مونوکسيد» در واقع همان آب است!!!




عنوان پروژه دانشجوي فوق «ما چقدر زود باور هستيم» بود![/color:b092b611fd][/size:b092b611fd]
در کل 1 بار ویرایش شده. اخرین ویرایش توسط armilad در جمعه جولاي 12, 2013 12:47 pm .
داماش:یه حس مالکیت
نماد کاربر
armilad
کاربر فعال
کاربر فعال
 
پست ها : 281
تاريخ عضويت: شنبه آپريل 20, 2013 12:00 am
محل سکونت: شهربارانهای نقره ای

پستتوسط armilad » جمعه جولاي 12, 2013 12:39 pm

[color=black:6e9637003d][size=12:6e9637003d]یه بازاریابِ جارو برقی درِ یه خونه ای رو میزنه،و تا صاحبخونه در رو باز میکنه قبل از اینکه حرفی زده بشه،بازاریاب میپره تو خونه و یه کیسه حاوی آشغال از جمله خرده های کاغذ ، سنگریزه ، شن رو روی فرش خالی میکنه و میگه:

اگه من قادر به جمع و تمیز کردنِ همه ی اینها با این جاروبرقی قدرتمند نباشم حاضرم که تمامِ این چیزایی رو که رو فرشتون ریختم رو بخورم!

صاحبخونه درحالی که شوکه شده بود می پرسه : سُــسِ سفید میخوای یا قرمز؟

بازاریاب: چــــرا؛ چطور مگه؟

صاحبخونه : چند وقته برقِ خونه مون قطعه ...[/size:6e9637003d][/color:6e9637003d]
داماش:یه حس مالکیت
نماد کاربر
armilad
کاربر فعال
کاربر فعال
 
پست ها : 281
تاريخ عضويت: شنبه آپريل 20, 2013 12:00 am
محل سکونت: شهربارانهای نقره ای

پستتوسط JUSTiran46 » جمعه جولاي 12, 2013 8:58 pm

[b:7d2fa89d7d]برنامه روزانه کشورهای مختلف جهان...[/b:7d2fa89d7d]

[color=black:7d2fa89d7d]آمریکا : 12 ساعت کار ، 6 ساعت استراحت ، 1 ساعت ماندن در ترافیک ، 4 ساعت تماشای تلویزیون و غذا خوردن ، 1 ساعت کار با اینترنت

فرانسه : 8 ساعت کار ، 6 ساعت استراحت ، 2 ساعت قدم زدن در خیابان ، 4 ساعت کتاب خواندن ، 2 ساعت حرف زدن علیه تلویزیون ، 2 ساعت خندیدن

ایتالیا : 4 ساعت کار ، 8 ساعت خواب ، 4 ساعت غذا خوردن ، 6 ساعت حرف زدن ، 2 ساعت خیابان گردی

آلمان : 8 ساعت کار ، 8 ساعت خواب ، 2 ساعت اضافه کار ، 2 ساعت تماشای مسابقات تلویزِیونی ، 2 ساعت مطالعه ، 2 ساعت فکر کردن به خودکشی

کوبا : 8 ساعت کار ، 8 ساعت تفریح ، 4 ساعت خواب ، 4 ساعت گوش کردن به سخنرانی کاسترو

عربستان سعودی : 8 ساعت تفریح همراه با کار ، 6 ساعت تفریح همراه با خرید در خیابان ، 10 ساعت خواب

مصر : 4 ساعت کار ، 8 ساعت خواب ، 8 ساعت کشیدن قلیان ، 2 ساعت گوش کردن به ام کلثوم ، 2 ساعت حرف زدن در باره جمال عبدالاناصر

هندوستان : 8 ساعت جستجوی کار ، 6 ساعت خواب ، 6 ساعت تماشای فیلم ، 2 ساعت جستجو برای محل خواب ، 2 ساعت برای رد شدن از خیابان

پاکستان : 4 ساعت کار غیر مجاز ، 8 ساعت خواب مجاز، 8 ساعت اعتراض علیه کودتا ، 4 ساعت فرار از دست پلیس

ایران : 8 ساعت خواب ، 4 ساعت استراحت ،4 ساعت ارسال اس ام اس و تعریف جوک ، 4 ساعت حرکت در ترافیک ، 1 ساعت کار ،1 ساعت بحث در باره ازدواج موقت ، 2ساعت بحث در مورد سیاست[/color:7d2fa89d7d]
[align=center]
تصوير
[/align]
نماد کاربر
JUSTiran46
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای
 
پست ها : 726
تاريخ عضويت: شنبه مه 19, 2012 12:00 am
محل سکونت: هالیوود ایران

پستتوسط nima_beckham » جمعه جولاي 12, 2013 9:20 pm

[align=center:945302b24e][color=green:945302b24e][b:945302b24e]تنهایی از آن نیست که آدم کسانی را در اطراف نداشته باشد ... از این است که آدم نتواند چیزهایی را منتقل کند که مهم می‌پندارد، از این است که آدم صاحب عقایدی باشد که برای دیگران پذیرفتنی نیست ...
[/b:945302b24e]


[/color:945302b24e][/align:945302b24e]
[align=center][/align]
نماد کاربر
nima_beckham
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 4575
تاريخ عضويت: سه شنبه سپتامبر 14, 2010 12:00 am
محل سکونت: رشت دروازه اروپا

پستتوسط metall » جمعه جولاي 12, 2013 9:57 pm

شما هم مثل من دوست دارید ( ماه رمضان مبارک)

[img:d7a28e750b]http://www.astroupload.com/uploads/1373666231291.jpg[/img:d7a28e750b]
همه دنیا به دنبال عشق میگردن ولی واسه من همه دنیا یعنی تو
تصوير
نماد کاربر
metall
متعصب سایت
متعصب سایت
 
پست ها : 1347
تاريخ عضويت: سه شنبه فبريه 14, 2012 12:00 am
محل سکونت: رشت بزرگ

پستتوسط hesam150 » شنبه جولاي 13, 2013 7:42 am

شعری از (اختر چرخ ادب) پروین اعتصامی که برای سنگ مزار خود سرود:

اینکه خاک سیهش بالین است / اختر چرخ ادب پروین است
گر چه جز تلخی از ایام ندید / هر چه خواهی سخنش شیرین است
صاحب آنهمه گفتار امروز / سائل فاتحه و یاسین است
دوستان به که ز وی یاد کنند / دل بی دوست دلی غمگین است
خاک در دیده بسی جان فرساست / سنگ بر سینه بسی سنگین است
بیند این بستر و عبرت گیرد / هر که را چشم حقیقت بین است
هر که باشی و زهر جا برسی / آخرین منزل هستی این است
آدمی هر چه توانگر باشد / چو بدین نقطه رسد مسکین است
اندر آنجا که قضا حمله کند / چاره تسلیم و ادب تمکین است
زادن و کشتن و پنهان کردن / دهر را رسم و ره دیرین است
خرم آن کس که در این محنت‌گاه / خاطری را سبب تسکین است
امشب صدای تیشه از بیستون نیامد / شاید به خواب شیرین، فرهاد رفته باشد
نماد کاربر
hesam150
کاربر فعال
کاربر فعال
 
پست ها : 292
تاريخ عضويت: سه شنبه ژوئن 04, 2013 12:00 am

پستتوسط abarar1990 » شنبه جولاي 13, 2013 9:09 am

مگسی را کشتم
نه به این جرم که حیوان پلیدیست، بد، است
و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است
طفل معصوم به دور سر من می‌چرخید
به خیالش قندم
یا که چون اغذیه‌ی مشهورش، تا به آن حد، گَندَم
ای دو صد نور به قبرش بارد
مگس خوبی بود
من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد
مگسی را کشتم

مرحوم حسین پناهی
روحش شاد
خدایا: بارها دقیقا همان جایی ""دستم"" را گرفتی که میتوانستی ""مچم"" را بگیری.خدایا شکرت...
abarar1990
کاربر نسبتا فعال
کاربر نسبتا فعال
 
پست ها : 137
تاريخ عضويت: جمعه جولاي 12, 2013 12:00 am
محل سکونت: رشت

پستتوسط abarar1990 » شنبه جولاي 13, 2013 9:17 am

به این لطیفه چند بار میخندید؟

پیری برای جمعی سخن میراند.

لطیفه ای برای حضار تعریف كرد همه دیوانه وار خندیدند.

بعد از لحظه ای او دوباره همان لطیفه را گفت و تعداد كمتری از حضار خندیدند.

او مجدد لطیفه را تكرار كرد تا اینكه دیگر كسی در جمعیت به آن لطیفه نخندید.

او لبخندی زد و گفت:

وقتی كه نمیتوانید بارها و بارها به لطیفه ای یكسان بخندید،

پس چرا بارها و بارها به گریه و افسوس خوردن در مورد مشكلات یكسان زندگی ادامه میدهید؟

مشكلا ت را فراموش كنید و به جلو نگاه كنید.
خدایا: بارها دقیقا همان جایی ""دستم"" را گرفتی که میتوانستی ""مچم"" را بگیری.خدایا شکرت...
abarar1990
کاربر نسبتا فعال
کاربر نسبتا فعال
 
پست ها : 137
تاريخ عضويت: جمعه جولاي 12, 2013 12:00 am
محل سکونت: رشت

قبليبعدي

بازگشت به متفرقه

چه کسي حاضر است ؟

کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 8 مهمان

cron