[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/bbcode.php on line 483: preg_replace(): The /e modifier is no longer supported, use preg_replace_callback instead
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/functions.php on line 4752: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at [ROOT]/includes/functions.php:3887)
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/functions.php on line 4754: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at [ROOT]/includes/functions.php:3887)
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/functions.php on line 4755: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at [ROOT]/includes/functions.php:3887)
[phpBB Debug] PHP Warning: in file [ROOT]/includes/functions.php on line 4756: Cannot modify header information - headers already sent by (output started at [ROOT]/includes/functions.php:3887)
تالارهای گفتمان هواداران داماش گیلان • مشاهده مبحث - .....>زنگ تفریح< ....

.....>زنگ تفریح< ....

پیشنهادات و انتقادات + مطالب متفرقه ورزشی، اجتماعی، تاریخی و... (ارسال های سیاسی حذف خواهند شد) را در این بخش قرار دهید.

مديران انجمن: meraj130, antiros

پستتوسط khorami201 » سه شنبه مارس 12, 2013 9:56 pm

[color=black:f3b1cc5848]آقا رضای گل و با تعصب ، خوشبختانه یا متاسفانه فکر کنم تو سایت فقط من و شما فیزیکی باشیم. [/color:f3b1cc5848] :arrow: :P
نماد کاربر
khorami201
کاربر فوق حرفه ای
کاربر فوق حرفه ای
 
پست ها : 1063
تاريخ عضويت: جمعه اکتبر 21, 2011 12:00 am

پستتوسط fire_boy » چهارشنبه مارس 13, 2013 12:37 am

[size=18:72a7c59f4c][color=blue:72a7c59f4c]70 ایرانی، داوطلب سفر بی بازگشت به مریخ![/color:72a7c59f4c][/size:72a7c59f4c] /18/ /18/ /18/

در بلندپروازی ایرانی‌ها شکی نیست، این را مستشرقان و گردشگران غربی که به ایران سفر کرده اند بارها در سفرنامه‌های خود نوشته اند. این بار اما پای سفری بی بازگشت در میان است. سفری جسورانه به سیاره سرخ با بلیتی یک طرفه! صرف نظر از این که این ایده بلندپروازانه تا چه حد عملی است، 70 ایرانی با داوطلب شدن در پروژه ماجراجویانه «مارس وان» شهامت و اشتیاق ایرانی در شکستن مرزهای رویا و واقعیت را به نمایش گذاشته اند.

به گزارش خبرنگار سرویس علمی ایسنا، «باس لنسدروپ»، مدیر ارشد و از موسسان طرح مارس وان (سفر یک طرفه به مریخ) از میزان استقبال ایرانیان از این ماموریت شگفت‌زده است.

وی در گفت‌و‌گو با ماهنامه «نجوم» می‌گوید: در مقایسه با بسیاری از کشورهای جهان که زبان انگلیسی در آنها جایگاه قدرتمندی ندارد، افراد زیادی از ایران با ما تماس گرفته‌اند و خواسته‌اند که در این پروژه داوطلب شوند و به مریخ بروند. دقیق‌تر بگویم از ایران بیش از 70 نفر پست الکترونیکی زده‌اند و آمادگی خود را برای رفتن به مریخ اعلام کرده‌اند. جالب اینجاست که بدانید ایتالیا فقط 45 داوطلب داشته است. تعداد داوطلبان آلمانی هم از ایرانی‌ها کمتر و 34 نفر بوده است.

لنسدورپ در پاسخ به این سوال که ایده سفر یکطرفه به مریخ چگونه در ذهنش شکل گرفته می گوید: سال 1376(1997) وقتی برای اولین بار تصویر مریخ‌نورد را دیدم با خودم گفتم «می‌خواهم به مریخ‌ بروم.» به دلیلی که نمی‌دانم چطور با کلمات توضیحش دهم، به محض این که آن تصویر را دیدم تصمیم گرفتم روزی به مریخ بروم و در آن سیاره گشت و گذار کنم. آن موقع دانشجو بودم و بس. 20 سالم بود و شروع کردم به تحقیق درباره‌ی مریخ و این که فناوری سفر به مریخ چه قدر پیشرفت کرده و به کجا رسیده و این که چقدر هزینه دارد. و البته در کنارش هم تحصیلم را ادامه می‌دادم و مدتی پروژه‌ی سفر به مریخ را در رایانه رها کردم و سراغش نرفتم. تا این که دو سال پیش دو دانشمند آمریکایی مقاله‌ای در ژورنال کیهان شناسی به چاپ رساندند که از ماموریت و سفری یک طرفه به مریخ می گفت و آن وقت بود که فکر کردم باید دوباره به دنبال این ایده بروم و درباره‌ی راه‌های ممکن و جزییات این کار تحقیق کنم و راه حلی برای تامین هزینه و منابع مالی لازم برای این کار بیابم. این شد که با آرنائو، شریکم، نشستیم به بررسی تمام امکانات و راه‌های ممکن برای انجام این کار و در نهایت به این پروژه رسیدیم که در حال حاضر دائم اجرایش می‌کنیم و بعد من بخشی از سهام خود را در شرکتی که پیش‌ترها در آن بودم فروختم و مارس وان را راه انداختم.

لنسدورپ در پاسخ به این که «خیلی‌ها می‌پرسند ده‌ها سال طول کشید که ناسا توانست مریخ‌نوردهایی به مریخ بفرستد؛ مسوولان مارس وان چطور می‌خواهند در مدت زمانی این چنین کوتاه انسان را به سیاره‌ی سرخ بفرستند؟ » گفت: چند دلیل دارد که می‌توانند این کار را به سرعت انجام دهند و مهمترین این دلایل این که در این پروژه قرار نیست فناوری بازگشت از مریخ را به دست آورند زیرا کسانی را که به مریخ می‌فرستند قراراست همان جا بمانند. فقط کافی است فناوری فرستادن و فرود آوردن انسان بر سطح مریخ را داشته باشند و فناوری زنده نگه داشتن آنها را در آن سیاره، که البته این فناوری در حال حاضر وجود دارد.

وی معتقد است: سختی ماموریت به مریخی که ناسا و ایسا از آن حرف می‌زنند، بخش بازگشت از مریخ است نه سفر به مریخ.

اما دلیل دوم هم این که این طور نبوده که ما ماموریت سفر به مریخ را طراحی کرده باشیم و بعد ببینیم فناوری مورد نیاز وجود دارد یا نه. بلکه در واقع ما برعکس این عمل کردیم؛ همه‌ی فناوری‌های موجود را بررسی کردیم، کنار هم گذاشتیم و در نهایت مثل قطعه‌های پازل کنار هم چیدیم تا ماموریت مارس وان را طراحی کنیم؛ آن هم با تکیه‌ی صرف بر فناوری‌های موجود، اینها دو دلیل اصلی هستند که ما را قادر می‌سازند این ماموریت را در زمانی این چنین اندک انجام دهیم.

مدیر ارشد طرح مارس وان در پاسخ به این سوال نجوم که برخی این پروژه‌ را به خودکشی تشبیه کرده‌اند و این که داوطلبان را با بلیتی یک طرفه به جایی می فرستند که هیچ چیز زمینی در آن نخواهد بود، امری غیر اخلاقی دانسته اند، گفت: «از وقتی که برای اولین بار ایده‌ی رفتن به مریخ به سرم زد می‌خواستم به آن سیاره بروم و همیشه هم می‌دانستم این سفری یک طرفه خواهد بود؛ چون به خوبی می‌دانستم که فناوری بازگشت از آن سیاره هنوز وجود ندارد. به همین خاطر به عقیده من، این به هیچ وجه ماموریتی غیر اخلاقی نیست. کار ما در این میان چیست؟ خب البته ما نهایت تلاش‌مان را انجام می‌دهیم تا امنیت این سفر را تامین کنیم. همیشه سفر به مریخ ریسک و خطرهای بزرگی دارد و ما سعی می‌کنیم آن را تا جای ممکن امن کنیم. ضروری است که به تمام کسانی که برای این سفر آموزش می‌بینند و قرار است به مریخ اعزام شوند بگوییم چه خطرهایی بر سر راه‌شان جود دارد و از تمام ریسک‌هایی که به جان می‌خرند آگاهشان کنیم. باید به آنها بگوییم که احتمال از کار افتادن سامانه‌ی حفظ حیات چه قدر است، یا احتمال این که حباب زیستی‌شان پاره شود. تمام ریسک‌ها و خطرها را بهشان می‌گوییم و آن وقت است که «آنها» باید تصمیم بگیرند که می‌خواهند به این سفر بروند یا نه. تصمیم بر عهده‌ی آنهاست. مدیر سلامت و پزشکی ما که مسئولیت گزینش افراد را بر عهده دارد پیش‌تر متخصص قلب بوده است. یکی از بیماران مبتلا به نارسایی قلبی او می‌خواسته در پروژه‌ی ما شرکت کند و به مریخ اعزام شود و نوربرت به سبب وضع قلب او گفته بود که پیشنهاد می‌کنم این کار را نکنی؛ چون آنجا محیط سخت و دشواری است و احتمال این که زنده نمانی بسیار زیاد است. اما آن مرد به نوربرت گفته بود: «تو نمی‌توانی برای من تعیین تکلیف کنی. زندگی خودم است. اگر بنشینم در خانه و کاری نکنم در آن صورت زندگی‌ام هیچ ارزشی نداشته است.» مردم خودشان تصمیم می‌گیرند و اگر نخواهند بروند، کسی نمی‌تواند مجبورشان کند.»

وی در بخش دیگری از این گفت‌وگو در پاسخ به این که پروژه‌هایی مثل مارس 100 نشان‌مان داده اند که مشکلات زیادی ممکن است در برنامه‌ی اعزام انسان به مریخ رخ دهند؛ چطور می‌خواهید از پس مشکلات روانی بر بیایید؟ گفت: نوربرت کرافتس، مدیر پزشکی ما، در یکی از برنامه های قبل از مارس 100 همکاری داشته است و به همین خاطر اطلاعات زیادی در این باره دارد. در پروژه‌ی مارس 100 افراد را تک‌تک انتخاب کرده بودند، نه در قالب یک گروه. پس مهمترین و اولین کاری که می‌کنیم این است که افراد را تک‌ به تک انتخاب نکنیم. در واقع ابتدا صلاحیت افراد را تک به تک بررسی می کنیم و بعد از جمع این افراد مستقل گروهی تشکیل می‌دهیم و با کمک روان شناسان و کارشناسان و متخصصان‌مان این گروه‌ها را طوری سازمان می‌دهیم که با هم و در میان اعضای‌شان همکاری مناسبی برقرار باشد. البته همیشه مشکلاتی وجود خواهد داشت، اما مشکلات در گروه و با همکاری اعضا به حداقل می‌رسند. خیلی مهم است که پیش از اعزام فضانوردان‌مان به مریخ هشت سال وقت داریم و در این هشت سال هر سه ماه شبیه‌سازی اقامت در مریخ خواهیم داشت تا بدین ترتیب بینیم چطور گروه‌ها به همکاری و همخوانی با هم و در داخل خود رسیده‌اند.

وی درباره این که آیا گروه‌ها را بر اساس تفکیک جنسیتی انتخاب می‌کنید؟ گفت: گروه‌های ما ترکیب جنسیتی دارند، چون گروه‌های ترکیبی بازدهی بهتری در شرایط ایزوله دارند تا گروه‌های تک جنسیتی. اما هنوز نمی‌دانیم این ترکیب چطور خواهد بود. سعی خواهیم کرد که سهم هر جنسیت در گروه مساوی باشد. یعنی دو مرد و دو زن. اما مهمترین موضوع این است که گروه‌ها از شایسته‌ترین و درست‌ترین افراد تشکیل شده باشند و اهمیت 50 -50 بودن ترکیب جنسیتی در اولویت بعدی قرار می‌گیرد.

باس لنسدروپ در پاسخ به آنهایی که می‌پرسند چرا این پروژه را اول روی ماه پیاده نکردید، گفت: خب در بخش سوالات متداول‌مان بخش جامع و کاملی در این باره داریم، اما به طور خلاصه پاسخ‌ می‌دهم. چند دلیل برای این تصمیم وجود دارد؛ این که ماه جاذبه‌ی کمتری دارد، در ماه آب نیست، ماه نیتروژن ندارد، پس منابع اندکی در ماه در دسترس خواهد بود. ماه اتمسفری هم ندارد و در نتیجه مشکلات‌مان با خرده شهاب سنگ‌ها در ماه نسبت به مریخ خیلی بیشتر خواهند بود، و روز در ماه برابر است با سی روز زمینی، پس به صفحه‌های خورشیدی بسیار بزرگ و باتری‌های عظیم احتیاج خواهد بود تا از پس شب‌ برآییم. اینها مشکلاتی تکنیکی بودند که در ماه با آنها مواجه خواهیم بود. اما گمان کنم مهمترین دلیل این بود که اگر ما پیشنهاد ماموریت و سفری به ماه داده بودیم حالا شما با من تماس نگرفته بودید. سفر به مریخ حقیقتا چیزی نو و حیرت‌انگیز است.

وی در پاسخ به این که « واکنش کارشناسان و متخصصان فضا به این پروژه‌ی شما چه بوده و این که آیا از آن استقبال کرده‌اند یا گفتند که ماموریتی تخیلی است و قرار نیست اتفاق بیفتد؟ » گفت: خب، چیزی که ما متوجه شدیم این است که دانشمندان و متخصصانی که می‌گویند این ماموریت ممکن نیست معمولا در زمینه‌ای حرف می‌زنند که در تخصص‌شان نیست. مثلا حقوق‌دانان فضایی می‌گویند که ارزش رسانه‌ای این پروژه‌ آن قدر بالا نیست، یا مهندس فضایی می‌گوید وقتی به مریخ برسید تشعشعات خیلی زیاد خواهد بود. اما وقتی با متخصصان در حوزه‌ی تخصص خودشان حرف می‌زنید، وضع فرق می‌کند. از کارشناسان تشعشعات که می‌پرسید می‌گویند مطمئنا راه حلی برای این تشعشعات وجود دارد، یا حقوق‌دانان می‌گویند که راهی برای عبور از موانع قانونی وجود دارد یا کارشناسان رسانه که می‌گویند اگر واقعا این کار را بتوانید انجام دهید برای درآمدهای لازم و سرمایه‌گذاری‌ها مشکلی بر سر راه‌تان نخواهند بود. اگر به وبگاه‌مان مراجعه کنید و نظرات کارشناسان و مشاورانی را که با ما همکاری می‌کنند بخوانید می‌بینید که مطمئنا این پروژه از لحاظ تکنیکی و اقتصادی قابل اجرا است. البته چالش‌های زیادی پیش رو داریم و باید تک‌تک آنها را حل کنیم، اما مطمئن هستیم که این کار شدنی است.

وی در پاسخ به این سوال خواندنی «نجوم» که آیا برای داوطلبان در مریخ امکان بچه‌دار شدن هم وجود دارد؟ گفت : هنوز نمی‌دانیم که آیا زنان می‌توانند در جاذبه‌ 40 درصد آبستن شوند یا نه؟ تاکنون تحقیقی در این زمینه انجام نشده است، اما احتمالا امکان‌پذیر باشد. این را هم نمی‌دانیم که آیا جنین در این جاذبه اندک رشد نرمال خواهد داشت یا نه، اما این را هم کارشناسان ما انتظار دارند و پیش‌بینی می‌کنند که رشد نرمال امکان‌پذیر باشد. بعد از آن، این مساله پیش می‌آید که آیا می‌خواهید در مریخ بچه‌دار شوید یا نه. درست مثل تمام پدر‌ها و مادرها در زمین، داوطلبان در مریخ هم باید تصمیم بگیرند که آیا زمان و مکان مناسب برای بچه‌دار شدن‌شان هست یا نه. و وقتی در محیطی بسیار خطرناک مثل سیاره سرخ هستید، با فقط و فقط سه همراه (البته همراهانی بسیار مسوولیت‌پذیر چون ما این‌طور انتخاب‌شان کرده‌ایم) پیش‌بینی می‌کنیم با توجه به مسوولیت‌پذیری و درک بالای آنها از پیچیدگی وضعیت تصمیم بگیرند که آنجا مکان مناسبی برای بچه‌دار شدن نیست. اما خب زمانی که 20 یا 25 یا 30 نفر در مریخ بودند، شاید زمان آن برسد که کسی تصمیم بگیرد، حالا زمان مناسبی برای بچه‌دار شدن است.

مدیر ارشد طرح مارس وان درباره این که چه زمانی انسان‌های مریخی (مقیم مریخ) می‌توانند بدون نیاز به ما زندگی کنند؟ گفت: بقا و زندگی کردن دو مفهوم متفاوت هستند. به نظرم خیلی زود، شاید حدود 12 سال بعد، می‌توانم تصور کنم که پایگاه مریخ می‌تواند مدتی طولانی بدون احتیاج به زمین بقا بیابد. اما تا پیش از آن‌که رایانه‌های خودشان ر ا بسازند، یا تمام آن چیز‌هایی که می‌خواهند داشته باشند، مثل دارو، تجهیزات پزشکی، سیستم‌های سلامت و غیره. به نظرم تا این اتفاق زمان خیلی زیادی مانده است. شاید صد سال تا زمانی که پایگاه مریخ کاملا از زمین مستقل شود.

و گفت‌وگو با «لنسدورپ» با پاسخ به این سوال پایان یافت که «هنوز هم بازگشتی به زمین در کار نخواهد بود؟»

[size=18:72a7c59f4c][color=red:72a7c59f4c]وی توضیح داد: مطمئنم که در بلند‌مدت فناوری بازگشت هم به وجود خواهد آمد؛ اما اولین کسانی که به مریخ رفته‌اند آنقدر به آن جاذبه‌ی کم عادت کرده‌اند که بازگشت به زمین برای‌شان بسیار دشوار خواهد بود. به همین خاطر است که به داوطلبان‌مان می‌گوییم هرگز به زمین باز نخواهید گشت و این سفری یک طرفه به مریخ است.
[/color:72a7c59f4c][/size:72a7c59f4c]


http://www.isna.ir/fa/news/91121711262/ ... B%8C%D8%AE
تصوير
fire_boy
کاربر خیلی فعال
کاربر خیلی فعال
 
پست ها : 636
تاريخ عضويت: جمعه ژانويه 18, 2013 12:00 am
محل سکونت: ☂ رشـــــت ☂

پستتوسط Mordab » چهارشنبه مارس 13, 2013 9:22 am

دوستان وارشی توصیه میکنم اهنگ
[size=18:719c01dcdb]SKYFALL[/size:719c01dcdb] از ADELE را حتما" دانلود کنید
به جرات میتونم بگم یکی از زیباترین موزیکهایی بوده که تا حالا شنیدم مخصوصا"از لحاظ تنظیم و البته صدای ADELE هم چیزی فراتر از یک صداست!!!



نماد کاربر
Mordab
کاربر فوق حرفه ای
کاربر فوق حرفه ای
 
پست ها : 1173
تاريخ عضويت: پنج شنبه دسامبر 01, 2011 12:00 am

پستتوسط popo131 » چهارشنبه مارس 13, 2013 2:13 pm

آبراران یه فوتورک جانانه بزنید ........برین اینجا و به ایران رأی بدین تا سری بعدی Assassins creed تو ایران باشه ...
گزینه مورد نظر ر انتخاب کنین بعد گزینه Vote رو بزنین........

http://assassinscreed.wikia.com/wiki/As ... Creed_Wiki
DAMASH per tutta la mia vita


popo131
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 3638
تاريخ عضويت: يکشنبه مه 20, 2012 12:00 am
محل سکونت: رشت بهشت

پستتوسط The_King_of_rasht » پنج شنبه مارس 14, 2013 8:13 pm

دوستان میدونم حال همتون یه جورایی گرفته است ولی این عکس رو گذاشتم یه خورده روحیه شما خوب بشه ؛عشق به داماش کوچیک و بزرگ نمیشناسه
این خانوم کوچولو برادر زاده من هست و خوشبختانه مثل کل خانواده ما داماشی هست
1/5 سال داره و به زبان خودش بلده بگه "نه اینتر ،نه میلان،فقط داماش گیلان "

[img:b1e6eec9bc]http://uploadtak.com/images/624_DSC00241.jpg[/img:b1e6eec9bc]
ما باز میگردیم

نماد کاربر
The_King_of_rasht
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 3522
تاريخ عضويت: پنج شنبه اکتبر 20, 2011 12:00 am
محل سکونت: شهر مقدس رشت . دباغیان

پستتوسط meraj130 » پنج شنبه مارس 14, 2013 8:22 pm

[quote:934098220c="The_King_of_rasht"]دوستان میدونم حال همتون یه جورایی گرفته است ولی این عکس رو گذاشتم یه خورده روحیه شما خوب بشه ؛عشق به داماش کوچیک و بزرگ نمیشناسه
این خانوم کوچولو برادر زاده من هست و خوشبختانه مثل کل خانواده ما داماشی هست
1/5 سال داره و به زبان خودش بلده بگه "نه اینتر ،نه میلان،فقط داماش گیلان "

[img:934098220c]http://uploadtak.com/images/624_DSC00241.jpg[/img:934098220c][/quote:934098220c]

خدا حفظش کنه ایشالا , ماشالا به غیرت شما و پدرش که از الان داماشیش کردن :wink:
نماد کاربر
meraj130
کاندیدا
کاندیدا
 
پست ها : 4398
تاريخ عضويت: دوشنبه سپتامبر 06, 2010 12:00 am
محل سکونت: شهر مقدس رشت

پستتوسط khorami201 » پنج شنبه مارس 14, 2013 8:39 pm

[color=black:2f2a4d2eea]حمزه جان ،خودا اَ کوجیدانه فرشته یَ ، انِ پِر و مارِ رِه ، همچینین شِمِره ، بَداره. کاش اَ خوشگل خانَمِ ایسمم بوگوفتی بی...[/color:2f2a4d2eea]
نماد کاربر
khorami201
کاربر فوق حرفه ای
کاربر فوق حرفه ای
 
پست ها : 1063
تاريخ عضويت: جمعه اکتبر 21, 2011 12:00 am

پستتوسط The_King_of_rasht » پنج شنبه مارس 14, 2013 8:42 pm

[quote:108a3052d3="khorami201"][color=black:108a3052d3]حمزه جان ،خودا اَ کوجیدانه فرشته یَ ، انِ پِر و مارِ رِه ، همچینین شِمِره ، بَداره. کاش اَ خوشگل خانَمِ ایسمم بوگوفتی بی...[/color:108a3052d3][/quote:108a3052d3]

شیمی جانَ قوربان آبرار خرمی
می برار زا نام ایسه " درسا"
ما باز میگردیم

نماد کاربر
The_King_of_rasht
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 3522
تاريخ عضويت: پنج شنبه اکتبر 20, 2011 12:00 am
محل سکونت: شهر مقدس رشت . دباغیان

پستتوسط metall » پنج شنبه مارس 14, 2013 9:18 pm

اینم برای کاربران مجرد دختر وارش اسپرت

دختر با این ویژگی ها مجرد می ماند!



۱- دخترهایی که برای خودشان «مرد» شده اند!

شمار این جور دخترها در دنیای امروز روبه افزایش است، و جالب اینجاست که آنها اصلا از دافعه های خودشان خبر ندارند و به «مردانگی» خودشان کاملا افتخار می کنند. آنها زنان دیگر را ضعیف، ناتوان، ظریف و وابسته می دانند و اصلا حاضر نیستند به عنوان جنس زن به آنها نگاه شود.

لباس های مردانه، کارهای مردانه، بازوهای قوی و برجسته و صدای کلفت و مردانه از چیزهای مورد علاقه آنهاست که با آن فخر می فروشند. اگر شما هم ظرافت های زنانه را باعث سرافکندگی خود می دانید، به مقاله «پسرهایی که مجرد» می مانند نگاهی بیندازید.

زنان مردنما همانقدر برای دیگران دافعه دارند که مردان زن نما حال شما را بد می کنند. زن، زن آفریده شده و مرد، مرد، و هر کدام از این دو جنس در قالب خصوصیات خودشان است که جذابیت دارد، قدرت دارد و می تواند کارهایش را راه بیندازد.

البته این جور دختران می توانند به خوبی جای پدر را برای بچه هایشان پر کنند اما متاسفانه مجرد می مانند، چون پدر بچه ها دنبال «همسر» خوبی برای خود می گردد!

۲- دخترهای خرافاتی

اگر اولین سوالی که در هنگام آشنایی با افراد می پرسید این است که متولد چه ماهی هستند، اگر پای دکه روزنامه فروشی می ایستید و فال این ماهتان را در تمام مجلات می خوانید، اگر در کتابخانه اتاقتان انواع گوناگون کتاب های تعبیر خواب، فال قهوه، طالع بینی هندی، چینی، رومی، فرانسوی و … است، اگر به خودتان انواع سنگ های ضد چشم زخم، ازدیاد حافظه، مهره مار، سنگ ماه تولد، سنگ سیاره ژوپیتر و از این جور چیزها آویزان کرده اید و اگر پاتوق شما خانه معروف ترین فال قهوه گیر شهر است که برای رسیدن به آرزوها و خواسته های مختلفتان نسخه های عجیب و غریب می پیچد، باید بگوییم که سرگرمی خوبی دارید اما خیالتان را راحت کنم: متاسفانه در طالع شما هیچ ازدواج موفقی دیده نمی شود!

می دانید چیست، متاسفانه مردها سر از اسرار ماوراءالطبیعه در نمی آورند و اصلا نمی توانند شما را درک کنند. آنها واقع بین هستند و اکثرا همه چیز را از دید عقل و تجربه میبینند، به خاطر همین ذاتا از این جور کارها دل خوشی ندارند. البته که مهم نیست آنها چه فکری در مورد شما می کنند، اما … خواهش می کنم به خاطر خودتان هم که شده کمی منطقی باشید!

۳- دخترهای خانم معلم

من یکی از آنها را می شناسم. او مثل یک وجدان آگاه «اکسترنال» است که به من وصلش کرده باشند: مدام مسائل و باید و نبایدهای بهداشتی، روانشناختی، علمی، اجتماعی، سلامت، تغذیه و خلاصه هر چیز دیگری که راجع به آن مطالعه ای داشته را به من گوشزد می کند.

او مرتب یادآوری می کند که موقع ظرف شستن بهتر است دستکش بپوشم، موقع رد شدن از خیابان خیلی احتیاط کنم، بزرگترها را نباید به اسم کوچک صدا کنم، کلم بروکلی برای سلامتی مان خیلی خوب است، چت کردن کار بدی است، موقع کار با کامپیوتر باید صاف نشست، و هیچ وقت نباید از چراغ قرمز رد شد! و خدا نکند که من بخواهم دست از پا خطا کنم و این دستورات را نادیده بگیرم، مثلا خدای ناکرده بروم سینما و پفک و چیپس با سس تند بخورم!

البته او خیلی دختر خوب و شایسته ای است، اما هیچ وقت نمی توانم از بودن با او لذت ببرم. (بیچاره همسرش!) بد نیست بدانید که همه ما آدم ها علاوه بر والد،بالغ و کودک درون، یک «معلم» درون هم داریم که اینها را به ما گوشزد می کند اما فرقش این است که گاهی می توانیم خاموشش کنیم و کمی از شیطنت هایمان لذت ببریم. معلم بازی به شدت دیگران را از شما فراری می دهد.

۴- دخترهای پول پرست

نیازی به توضیح نیست که اینها چه جور دخترهایی هستند. این دخترها نشانه هایی دارند که طرف مقابلشان خیلی زود آنها را می شناسد: آنها مدام در مورد مسائل مالی حرف می زنند، اولین سوالاتی که می پرسند در موردمیزان درآمد، مدل ماشین، محل زندگی، وضعی اقتصادی خانواده و این قبیل است و اگر در چشم انداز آینده یک رابطه احتمال بحران مالی یا احیانا اجبار به قناعت را ببینند بلافاصله محو می شوند!

قضیه خیلی ساده است، دختری که دنبال جیب طرف مقابلش است در روزهای سخت به درد نمی خورد. رابطه عاطفی با چنین دخترانی بی نهایت شکننده و نامطمئن است وهمسرشان تحت استرس زیادی قرار دارد. اگر چنین دختری هستید متاسفانه طرفداری ندارید؛ پسرها هم می خواهند با کسی ازدواج کنند که آنها را به خاطر خودشان بخواهد، نه جیبشان (آنها هم دل دارند!)، همانطور که شما دوست دارید طرف مقابلتان شما را به خاطر خودتان بخواهد نه ظاهرتان.

۵- دخترهای انحصارطلب

دخترهای انحصارطلب خیلی خوبند، فقط یک ایراد بزرگ دارند: آنها روزگار همسرشان را سیاه می کنند! آنها می خواهند تمام زندگی طرف مقابلشان شوند و این اصلا منطقی نیست. همه خانم ها دوست دارند در مرکز توجه مرد زندگی شان باشند اما این توجه حد و مرزی دارد که دخترهای انحصارطلب از آن بی خبرند.

آنها تنها زمانی شادند که احساس کنند تمام توجه مرد زندگی شان به آنهاست، و اگر او کوچکترین توجهی به دیگران یا به مسائل و جنبه های دیگر زندگی اش بکند اوقاتشان تلخ می شود. حتی ممکن است تبدیل به افرادی کنترلگر شوند و مدام همسرشان را چک کنند و مثل سایه دنبالش باشند.

البته در ابتدای آشنایی خودبخود طرف مقابل ما تمام زندگی مان می شود اما اگر این روند بخواهد ادامه پیدا کند ما را از کار و زندگی می اندازد. هر فردی در کنار ازدواجش، که البته جنبه بسیار مهمی از زندگی اش است، لازم است به خانواده اش، کارش، تفریحات و دوستانش و علایق دیگرش هم به اندازه خودشان توجه کند؛ همچنین به فردیت خودشبه عنوان یک انسان مستقل. این دخترها جلوی رشد و پیشرفت همسرشان را می گیرند، وهیچ مردی هم این را نمی خواهد.

۶- دخترهای خودباخته

دخترهای خودباخته را حتما می شناسید: آنها به خاطر رابطه شان از همه چیزشان می گذرند و حاضرند تمام زندگی شان را برای طرف مقابلشان فدا کنند. آنها از خود گذشته هایی هستند که همیشه در دسترسند، هرگز ناراحت و دلخور نمی شوند، همیه دنبال راضی کردن طرف مقابلند، هیچ اولویتی برای خودشان قائل نیستند، از نیازهای خودشان می گذرند تا به نیازهای مرد زندگی شان برسند، به فکر رشد و پیشرفت شخصی نیستند و بالاخره همه زندگی شان در رابطه شان خلاصه می شود.

این جور دخترها همه این کارها را به خاطر خشنود کردن طرف مقابل انجام می دهند، اما برعکس آنچه خودشان فکر می کنند به جای راضی کردن طرف مقابل او را از خود می رانند. آنها در نهایت به افرادی بی هویت و به شدت وابسته تبدیل می شوند که همه بار زندگی شان روی دوش همسرشان خواهد بود.

گاهی اینطور به نظر می رسد که دخترهای سر به زیر حرف گوش کن بیشتر مورد توجه هستند، اما آنها بعد از مدتی بی نهایت کسل کننده می شوند. در واقع دخترهایی که در حد خودشان استقلال و هویت دارند و به دنبال رشد شخصی خودشان هم هستند برای همه جذابترند.

۷- دخترهای غرغرو

این آخرین مورد است اما بیشتر از تمام مواردی که تا اینجا خواندید آدم ها را از شما فراری می دهد. واقعا چه کسی دلش می خواهد یک نفر مثل رادیوهای قدیمی مدام زیر گوش وزوز کند، آن هم از نوع غرغر؟!

از نزدیکترین مردی که دم دستتان است سوال کنید چه چیز بیشتر از همه روی مخش می رود و او به شما خواهد گفت که یک آدم غرغرو. غرغروها انرژی آدم را تحلیل می برند و واقعا روی اعصاب راه می روند و متاسفانه خودشان هم متوجه نمی شوند که چقدر این کارشان بیهوده است.

وقتی مدام غرغر می کنید دیگر کسی به حرف های شما گوش نمی دهد و محتوای حرف هایتان را نمی فهمد؛ اگر هم تا به حال با غرغر توانسته اید به هدفتان دست پیدا کنید و کسی را مجبور به کاری بکنید فقط برای این بوده که از دستتان خلاص شوند و شما را از سر وا کنند، نه هیچ چیز دیگری.

البته که شما حق دارید خواسته هایتان را از دیگران بخواهید یا شکایت هایتان را مطرح کنید اما چطور است یک شیوه موثرتر و جذاب تر برای این منظور پیدا کنید؟ شاید هم خواسته هایتان نیاز به بازبینی داشته باشد. مطمئنم اصلا دوست ندارید کسی توی دلش به شما بد و بیراه بگوید. / جام نیوز
همه دنیا به دنبال عشق میگردن ولی واسه من همه دنیا یعنی تو
تصوير
نماد کاربر
metall
متعصب سایت
متعصب سایت
 
پست ها : 1347
تاريخ عضويت: سه شنبه فبريه 14, 2012 12:00 am
محل سکونت: رشت بزرگ

پستتوسط The_King_of_rasht » جمعه مارس 15, 2013 7:08 am

[img:e16596516e]http://uploadtak.com/images/k1541_23414_57066761295113.jpg[/img:e16596516e]
ما باز میگردیم

نماد کاربر
The_King_of_rasht
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 3522
تاريخ عضويت: پنج شنبه اکتبر 20, 2011 12:00 am
محل سکونت: شهر مقدس رشت . دباغیان

پستتوسط pegah » جمعه مارس 15, 2013 8:34 am

ما که خواستگار زیاد داریم اومممممممم هوارتا واسه کلاسو اینجور برنامه ها میخوایم تا 30 سالگی single بمونیم ملتفت هستید که :wink: :!:
رشت زیبای من ای دولت سرای آشنایم
ای قدمگاه من ای مهمانسرای باوفایم
بشکند دستی که میخواهد غرور تو بگیرد
ای بمیرد آنکه میخواهد غرور تو بمیرد
نماد کاربر
pegah
کاربر نسبتا فعال
کاربر نسبتا فعال
 
پست ها : 76
تاريخ عضويت: يکشنبه جولاي 17, 2011 12:00 am

پستتوسط pegah » جمعه مارس 15, 2013 7:29 pm

[b:a3ee064cfd]کلک رشتی![/b:a3ee064cfd]

چند شب پیش در میان مریض ها منشی ام وارد شد و گفت یک آقایی که ماهی بزرگی در دست دارد آمده است و می خواهد شما را ملاقات کند...
مرد میانسالی با لهجه شدید رشتی وارد شد و در حالی که یک ماهی حدودا ده کیلویی در یک کیسه نایلون بزرگ در دست داشت، شروع کرد به تشکر کردن که من عموی فلان کس هستم و شما جان او را نجات دادی و خلاصه این ماهی تحفه ناقابلی است و...
هر چه فکر کردم "فلان کس" را به یاد نیاوردم ولی ماهی را گرفتم و از او تشکر کردم.
شب ماهی را به خانه بردم و زنم شروع به غرغر کرد که من ماهی پاک نمی کنم! خودم تا نصف شب نشستم و ماهی را تمیز کردم و قطعه قطعه نموده و در فریزر گذاشتم.
فردا عصر وارد مطب که شدم دیدم همان مرد رشتی ایستاده است و بسیار مضطرب است.
تا مرا دید به طرفم دوید و گفت آقای دکتر دستم به دامنت... ماهی را پس بده... من باید این ماهی را به فلان دکتر بدهم اشتباهی به شما دادم.... چرا شما به من نگفتی که آن دکتر نیستی و برادرزاده مرا نمی شناسی؟
من که در سالن و جلوی سایر بیماران یکه خورده بودم با دستپاچگی گفتم که ماهی ات الآن در فریزر خانه ماست.
او هم با ناراحتی گفت: پس پولش را بدهید تا برای دکترش یک ماهی دیگر بخرم.
و من با شرمساری هفتاد هزار تومان به او پرداختم.
چند روز بعد متوجه شدم که ماجرای مشابهی برای تعدادی از همکارانم رخ داده است و ظاهرا آن مرد رشتی یک وانت ماهی به اصفهان آورده و به پزشکان اصفهانی انداخته است![size=18:a3ee064cfd] [/size:a3ee064cfd]
رشت زیبای من ای دولت سرای آشنایم
ای قدمگاه من ای مهمانسرای باوفایم
بشکند دستی که میخواهد غرور تو بگیرد
ای بمیرد آنکه میخواهد غرور تو بمیرد
نماد کاربر
pegah
کاربر نسبتا فعال
کاربر نسبتا فعال
 
پست ها : 76
تاريخ عضويت: يکشنبه جولاي 17, 2011 12:00 am

پستتوسط ARYANST122 » شنبه مارس 16, 2013 10:15 pm

به خاطر کمی آرامش


به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید،ارباب.

نخند!

به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری.

نخند!

به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چندثانیه ی کوتاه معطلت کند.

نخند!

به دبیری که دست و عینکش گچی است و یقه ی پیراهنش جمع شده.

نخند!

…به دستان پدرت،

به جاروکردن مادرت،

به همسایه ای که هرصبح نان سنگک می گیرد،

به راننده ی چاق اتوبوس ،

به رفتگری که درگرمای تیرماه کلاه پشمی به سردارد،

به راننده ی آژانسی که چرت می زند،

به پلیسی که سرچهارراه باکلاه صورتش رابادمی زند،

به مجری نیمه شب رادیو،

به مردی که روی چهارپایه می رود تا شماره ی کنتور برقتان را بنویسد،

به جوانی که قالی پنج متری روی کولش انداخته ودرکوچه ها جارمی زند،

به بازاریابی که نمونه اجناسش را روی میزت می ریزد،

به پارگی ریزجوراب کسی در مجلسی،

به پشت و رو بودن چادر پیرزنی درخیابان،

به پسری که ته صف نانوایی ایستاده،

به مردی که درخیابانی شلوغ ماشینش پنچرشده،

به مسافری که سوارتاکسی می شود و بلند سلام می گوید،

به فروشنده ای که به جای پول خرد به تو آدامس می دهد،

به زنی که باکیفی بردوش به دستی نان دارد و به دستی چندکیسه میوه وسبزی،

به هول شدن همکلاسی ات پای تخته،

به مردی که دربانک ازتو می خواهد برایش برگه ای پرکنی،

به اشتباه لفظی بازیگرنمایشی

….نخند،نخند که دنیا ارزشش رانداردکه تو به خردترین رفتارهای نابجای آدمها بخندی!!

که هرگز نمیدانی چه دنیای بزرگ و پردردسری دارند!!!

آدمهایی که هرکدام برای خود وخانواده ای همه چیز و همه کسند!

آدمهایی که به خاطر روزیشان تقلا می کنند،

بارمی برند،

بی خوابی می کشند،

کهنه می پوشند،

جار می زنند

سرما و گرما می کشند،

وگاهی خجالت هم می کشند،…….خیلی ساده
جان دهم اما نمیرد خاک من
نماد کاربر
ARYANST122
متعصب سایت
متعصب سایت
 
پست ها : 1556
تاريخ عضويت: چهارشنبه دسامبر 07, 2011 12:00 am
محل سکونت: گلسار خیابان 122

پستتوسط RASHTBOY » يکشنبه مارس 17, 2013 1:18 pm

[b:817c87e504] اوباش هایی از نوع دیگر[/b:817c87e504]
























































نماد کاربر
RASHTBOY
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 3094
تاريخ عضويت: يکشنبه آگوست 28, 2011 12:00 am
محل سکونت: رشت شهر برترینها

پستتوسط popo131 » يکشنبه مارس 17, 2013 2:46 pm

آلبوم مد بهاری زنان ایران، مدل‌های رنگی و شاد برای سال ۹۲... در لینک زیر......البته با ف ی ل ت ر شکن باز میشه


http://www.harsaat.com/interesting1/art ... az-abdoli/
DAMASH per tutta la mia vita


popo131
کاربر ویژه
کاربر ویژه
 
پست ها : 3638
تاريخ عضويت: يکشنبه مه 20, 2012 12:00 am
محل سکونت: رشت بهشت

قبليبعدي

بازگشت به متفرقه

چه کسي حاضر است ؟

کاربران حاضر در اين انجمن: بدون كاربران آنلاين و 6 مهمان

cron